مولانا جلال الدین محمد بلخی که یکی از نام آورترین شعرای فارسی زبان می باشد و آثار او علاوه بر مناطق فارسی زبان، تأثیر فراوانی در هند ، پاکستان، ترکیه و آسیای میانه گذاشته است. او که مانند پدر خویش به وعظ و ارشاد اشتغال داشت، در حدود هفت سال از عمر خویش را در حلب و دمشق سپری کرد تا معلومات خویش را تکمیل نماید. چندین سال به تدریس علوم دینی پرداخت و به عنوان پیشوای دین شهره گردید. آشنایی با شمس تحولی بزرگ در زندگی وی ایجاد نمود. انبوهی از اشعار دیوان، گزارش روزها و لحظات شیدایی مولانا در فراق شمس تبریزی است. عشق مولانا به شمس تبریز در حقیقت عشق او به انسان کامل است. بیش از هفتاد غزل از غزلیات مولانا به نام صلاح الدین زرکوب آراسته شده است. پس از مرگ صلاح الدین، حسام الدین چلبی انگیزه پیدایش مثنوی معنوی گردید. استعمال کلمات و تعبیرات خاص لهجه شرق ایران، توجه به زبان گفتار توده مردم موجب گستردگی بیشتر واژگان در اشعارمولوی شده است. نکته ای که در شعر مولانا جالب توجه است قالب شکنی و استفاده از اوزان مختلف در یک شعر است. در سراسر جلوه های عاطفی شعر مولانا، تنوع در عین وحدت به چشم می خورد. هستی و نیستی، جان جهان و انسان، بنیاد اندیشه ها وعواطف مولانا هستند. کتاب حاضر که به کوشش دکتر شفیعی کدکنی گردآوری شده است، شامل 466 غزل درخشان و برگزیده از بین 3229 غزل دیوان کبیر است. عناوین اصلی بخش های مختلف این کتاب عبارتند از: فهرست مطلع غزلیات، غزل ها، غزلیات منسوب به مولانا، راهنمای شرح اشعار و فهرست ها.
کتاب "جشن قرن هفتم ملای روم" مولانا در خانقاه شمس تبریزی اثر استاد شهریار، به کوشش کریم خمسه.
این پژوهش با هدف آسان سازی و روان گویی مطالب و معانی پیچیده و دشوار در "مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز" اثر شیخ محمد لاهیجی تهیه شده است. غامض بودن عبارات و تعقیدات کلام و اطناب بیان شارح، نگارنده را واداشته تا در عین رسایی پیام و شیوایی بیان، مفاهیم صریح عرفانی را با عباراتی موجز و مختصر در دسترس جویندگان اسرار الهی و پویندگان حقایق معانی قرار دهد زیرا معتقد است که "خَیرُ الکَلام ما قَلَّ وَ دَلَّ وَ لَم یَمَل".
از چند و چون شعر فارسی (ایرانی) پیش از اسلام آگاهی چندانی نداریم و در دوره اسلامی، هنگامی که شعر دری آغاز می شود، از نخستین نمونه هایی که در دست هست، نشانه های فراوان در حوزه مشابهت ها و همانندیها را بدوگونه می توان مورد بررسی قرار داد: اگر مثل بعضی از ناقدان معاصر که اندک شباهت لفظی را تا مرز سرقت و اخذ پیش می برند، بیندیشیم، می توانیم نیمی و بیشتر از نیمی تصویرها و خیالهای شاعران ایرانی را گرفته شده از تصویرها و خیالهای شاعران عرب بدانیم زیرا مشابهت به حدی است که قابل انکار نیست، اما اگر بپذیریم که در محیط فرهنگی مشترک و در حوزه اجتماعی خاصی – که ارتباط های معنوی دارای وسیع ترین مفهوم است – این گونه مشابهت ها امری طبیعی است؛ فقط می توانیم از مشابهت موجود سخن بگوییم بی آنکه این مشابهت را از راه بحث سرقات تفسیر و توجیه کرده باشیم...
حزین لاهیجی از شاعران غزلسرای سبک هندی در سده دوازدهم هجری است و باید او را آخرین شعله پرفروغ این سبک در تاریخ ادبیات فارسی دانست. بخشی از این کتاب شامل معرفی این شاعر برجسته و ارائه گزیدهای از آثار اوست. افزون بر این نویسنده با توجه به اینکه شعر حزین در زمان خود مورد بررسیها و نقدهای بسیاری قرار گرفت که حاکی از دقت نظر، دانش عمیق و نکتهسنجی بسیار هستند و تاریخ ادبیات دوره اسلامی نظیری نداشتهاند، کوشیده تا به عنوان دریچهای بر آفاق نقد ادبی آن دوره و دورههای بعد از او، مروری داشته باشد بر کم و کیف کار این ناقدان و این بخش به گفته نویسنده، شاید مهمترین بخش این کتاب باشد.