این مقاله در پی آن بوده است تا به تحلیل داستانی و محتوایی نمایش‌نامه سرگذشت مرد خسیس اثر میرزا فتحعلی آخوندزاده که در حقیقت آغازگر نمایشنامه‌نویسی به شیوه مدرن در خاورمیانه بوده است بپردازد. نخست طرح (پلات) نمایش‌نامه که شامل گره‌افکنی‌ها و گره‌گشایی‌های اصلی و فرعی، کشمکش، تعلیق، بحران، نقطه اوج و پایان‌بندی است به دقت بررسی شده؛ سپس چگونگی شخصیت‌پردازی مورد تحلیل قرار گرفته است. بدین گونه که نویسنده در پرداخت شخصیت‌ها که از طریق چند روش، کنش و گفتار، صورت ظاهری و نام‌گذاری افراد صورت می‌گیرد تا چه اندازه موفق بوده است. هم چنین لحن و گفت وگوی نمایش، تحلیل درون‌مایه و در انجام نتیجه‌گیری بررسی‌ها آمده است.

منابع مشابه بیشتر ...

589979578c4a3.PNG

وجه در برابر گونه: بحثي در قلمروي نظريه انواع ادبي

قدرت قاسمی‌پور

سابقه بحث درباب گونه‌هاي ادبي به دستگاهِ ردگان شناسي و تقسيم‌بندي آثار ادبي از نظر افلاطون و ارسطو برمي گردد که سه گونه اصلي حماسه، نمايش نامه و آثار غنايي را بر اساس «وجه» يا چگونگي بازنمايي سخن در کلام گوينده يا شاعر بررسي کرده‌اند. در نظريه انواعِ ادبي معاصر، از اين اصطلاح براي بيان جنبه‌هاي درون‌مايگاني گونه‌هاي ادبي استفاده مي‌شود. به کمک اصطلاح وجه، چرايي و چگونگي کاربرد اصطلاحات وصفي همچون «تراژيک، حماسي، غنايي، مرثيه‌اي و طنزآميز» تشريح مي‌شود؛ اين اصطلاحات بر جنبه‌هاي مفهومي و درون‌مايگاني اثر دلالت دارند. براي مثال وقتي مي‌گوييم اين اثر «رماني حماسي» است؛ به اين معناست که نوع يا گونه آن رمان است، اما وجه معنايي آن حماسي است. تفاوت ديگر وجه با گونه در اين است که يک گونه خاص همچون حماسه يا تراژدي ممکن است از بين برود؛ ولي وجه تراژيک و حماسي آن ممکن است تا زمان‌ها باقي بماند. اصطلاحات «وجه نما» ـ يعني اصطلاحاتي همچون تراژيک، حماسي، غنايي، مرثيه‌اي و طنزآميز ـ به شکل و ساختار صوري آثار ادبي خاص وابسته نيستند؛ بلکه گوياي جنبه‌هاي درون‌مايگاني آثار ادبي هستند. همچنين، اين مبحث ناظر است بر اينکه چگونه برخي انواع ادبي همچون تراژدي، حماسه و غزل آن قدر گسترش پيدا مي‌کنند که ويژگي‌هاي درون‌مايگاني آنها براي توصيف ابعاد درون مايه‌اي ديگر انواع ادبي به کار مي‌روند و در مقابل، برخي انواع ادبي همچون رمان، داستان کوتاه، قصيده و مقامه از چنين خصلتي برخوردار نيستند.

582a115ba2cf9.PNG

نقد و تحليل عناصر داستان در گزيده‌اي از داستان‌هاي کودکان

مسعود فروزنده

مقاله حاضر به نقد و تحليل عناصر داستان در گزيده‌اي از داستان‌هاي کودکان اختصاص يافته است. در اين مقاله، پس از مقدمه که اشاره‌اي به ادبيات و داستان‌هاي کودکان است، مهم‌ترين عناصر داستان: پي‌رنگ، شخصيت، درون‌مايه، زاويه ديد، فضا و صحنه، در بيست داستان از داستان‌هاي کودکان بررسي شده است. اين داستان‌ها داراي پي‌رنگي ساده‌اند؛ به جز يک داستان که پي رنگ آن از دو پي رفت تشکيل شده، پي‌رنگ همه داستان‌ها داراي يک پي‌رفت است. شخصيت‌هاي اين داستان‌ها، يک بعدي، تمثيلي و در بيشتر موارد ايستا هستند. درون‌مايه داستان‌ها بيشتر مسائل تربيتي و اخلاقي است. نويسندگان با ارائه آميزه‌اي از واژه و تصوير در داستان‌ها صحنه‌سازي کرده‌اند. تمامي داستان‌ها از زاويه ديد داناي کل روايت شده‌اند و فضاي آنها آرام و عادي است و همه پاياني خوش دارند.