در هفتم ثور 1357 خورشیدی، کودتای با ماهیت مارکسیستی و کمونیستی در کشور افغانستان روی داد که منشأ تمامی تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... افغانستان در سه دهه اخیر بوده است. مردم افغانستان، پس از وقوع کودتا و به دنبال آن، ورود ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی به کشور خود، دست به جهادی گسترده و مقاومتی فراگیر در برابر دولت غیرقانونی و اشغالگران روس زدند. همراهی شاعران و نویسندگان با این حرکت سیاسی ـ اجتماعی، موجب خروج شعر افغانستان از بنبست محتوا و شکلگیری جریان شعر پایداری در حمایت از مقاومت مردمی در برابر روسها شد. جریان شعر مقاومت، که تنها جریان شعری سه دهه اخیر افغانستان به شمار میرود شاعران را واداشت تا با بهرهگیری از پشتوانههای فرهنگی ملت و میهن خویش به صورت و مضمون شعر پایداری غنای بیشتری بخشیده، تأثیر آن را در مخاطبان عمیقتر سازند. در این میان، استفاده از عناصر مذهبی، تاریخی، جغرافیایی و اسطورهای در شعر پایداری رواج بیشتری داشته است. این مقاله کوشیده است تأثیر عناصر تاریخی، جغرافیایی و اسطورهای را در شعر مقاومت افغانستان از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار دهد.
این رساله از بهترین مظاهر کوشش ثمربخش یونسکو است. این کتاب صورت مجلس مذاکرات و مباحثات ورزیده ترین معلمان جغرافیای همه عالم است. نویسندگان کتاب به مجموع این جلسات با کمال تواضع نام "استاژ" یعنی دوره کارآموزی داده اند ولی میدانیم که بزرگترین و مهمترین معلمان که غالبا استادان دانشگاه و بازرسان فنی و مربیان این دوره استاژ را بوجود آورده اند. نویسندگان کوشیده اند که تعلیم جغرافیا را منطبق سازند به نوترین روش های آموزش که آن را روش علمی نام نهاده اند...
در این کتاب نخست مؤلّف چکیدهای از جغرافیای پیش از اسلام را به منظورمقایسه با جهان بعد از اسلام ارائه کرده و به ارزیابی نیروی ذاتی و توانایدئولوژی و فرهنگ اسلامی پرداخته است. وی سپس مقولههایی چونمسجد، مدرسه، کتابخانه، مراکز علمی، رصدخانه، بیمارستان... و نیز بافتشهرهای اسلامی، نفوذ بینش اسلامی، بومشناسی، نهاد وقف به منزله یک اهرم عمرانی و فراگیریِ هنر اسلامی را مورد توجّه قرار داده است. در پایان، فراز ونشیب و شدّت و ضعف، توان بینش اسلامی در خلق پدیدههای جغرافیایی وپی جوییِ علل و عوامل آن به طور گذرا مورد بررسی قرار گرفته است.
دفتر صوفی، تنها «مشق عشق» نیست. در این دفتر تفسیر هستی «رنگی عاشقانه» دارد و جهان «تجلی» دوست است. عارف باید روح و روان را پاک نگاه دارد تا انوار الهی به آن بتاید. دل «بیت رب» است و دارنده این دل همچون آینه، وصفی، جانشین و خلیفه حق است. اما میرا صوفیه تنها عشق و دیگر هیچ، نیست، دفتر صوفیان پر است از موضوعات گوناگون سیاسی، اجتماعی، جامعهشناختی و تأملات روانشناختی. صوفی از آنجا که در متن اجتماع است و با اقشار مختلف مردم از هر صنف و گروه و دین و آیین سر و کار دارد، بسیاری از مسائل را میبیند و نسبت به آن حساسیت دارد. صوفی میداند «قدرت مقدس» چه فجایعی میآفریند و ملوک دنیا به نام خدا چه جنایتها آفریدهاند. و اگر نمیتوانست طرحی نو در اندازد و ظلم ظالمان را کاهش دهد، حداقل «رقیبی» برای حکمرانان دنیاوی به نام «پیر» و «رند» آفرید تا دو پادشاه در یک اقلیم حکومت کنند، اولی بر جسم و دومی بر جان. حرص، طمع و مالاندوزی در دفتر صوفی جایی ندارد و صوفی تمام آدمیان را از «تجمع ثروت» و تنها به دنیا دل سپردن بر حذر میدارد. او افق وسیعتری به نام خدمت و شفقت بر خلق، پیشروی آدمیان میگشاید و انسان را از «حیوانیت صرف» پرهیز میدهد. علم و معرفتگر چه در دل و ذهن عارف و صوفی جایگاهی بس شگرف و ارزشمند دارد، اما استفاده ابزاری از علم که چونای سلاحی در دست زنگی مست، فاجعه میآفریند را مینکوهد و آدمیان را از آن برحذر میدارد. علم باید انسان را از جهل و نادانی برهاند و زمینه عمل صالح در انسان و جامعه انسانی را فراهم آورد. اگر علم جز این راه، راه دیگری بسپرد. باید گفت: «چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد کالا» دفتر صوفی انباشته از تجربیات دین و دنیاست. با این حال صوفی از این دفتر «چیزی جز دل اسپید همچون برف» نمیطلبد. اذبح النفس فالا فلا تشتعل بترهاتالصوفیه.
اين مقاله پژوهشي است درباره «نوستالژي (غم غربت) در شعر معاصر فارسي». اين موضوع به عنوان يکي از رفتارهاي ناخودآگاه فرد، در شعر دو تن از شاعران معاصر: «نيما يوشيج و مهدي اخوان ثالث» بررسي شده است. پس از ريشهشناسي و تعريف اين واژه با توجه به فرهنگها و بهرهگيري از نظريههاي روانشناسان، به عوامل ايجاد غربت اشاره و در ادامه ارتباط نوستالژي و خاطره بررسي گرديده است. در بخش خاطره فردي، به نوستالژي دوري از وطن به عنوان غم غربت و در بخش نوستالژي اجتماعي تحت عنوان «شاعران و خاطره جمعي» به دلتنگي شاعران براي اسطورههاي ايران، با ذکر شواهدي شعري اشاره شده است.