در مقاله حاضر به بررسي اسطورهشناختي نمايشنامه دلي باي و آهو، اثر عباس معروفي پرداختهايم. گمان ما بر اين است كه معروفي براي نيل به شناختي عميقتر از فرهنگ و ارزشهاي قومتركمن، اين نمايشنامه را بر بنياد اسطورههاي اين قوم پديد آورده است و بدون كشف و تحليل اين اسطورهها توفيقي در ورود به ژرفاي اثر نخواهيم داشت؛ لذا مساله اصلي ما در اين مقاله اين است كه اين نمايشنامه تا چه اندازه و چگونه از اسطورههاي تركمني براي انتقال پيام خود بهره برده است. از اين رو پس از معرفي اجمالي اسطورهها و نمايشنامه دلي باي و آهو به استخراج، بررسي و تحليل اسطورههاي موجود در نمايشنامه پرداختهايم. نتايج به دست آمده نشان ميدهد که نويسنده، طرح اين نمايشنامه را با استفاده از اساطير، باورها و آداب و رسوم ترکمني پيريزي کرده است. بيشتر اساطير اين نمايشنامه مربوط به دوران قبل از اسلام ترکمنها است؛ دوراني که آنها معتقد به آيين شامانيسم بودند. انديشه اساسي که در سراسر اثر بازتاب دارد، باور اساطيري مربوط به روح مرده و تاثير آن در زندگي بشر است؛ از ديگر اسطورهها و باورهاي اساطيري موجود در اثر ميتوان به باورهاي شامانيستي، نظير اعتقاد به آسمان، پرستش ارواح نياکان و پرستش طبيعت (کوه، ماه و ...) اشاره کرد. روش اين پژوهش توصيفي ـ تحليلي و متکي بر مطالعات کتابخانهاي است.
کتاب اساطیر یونان اثری است از ف. ژیران به ترجمه دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور و چاپ انتشارات مکتوب. کتاب حاضر به معرفی اسطوره های یونانی که موجوداتی فرازمینی با ویژگی های شگفت آور بودند می پردازد و تحلیلی از تاثیراتی که این اسطوره ها بر فرهنگ بشری و ادب و هنر یونان و جهان برجای گذاشته اند ارائه می دهد. “اساطیر یونان” مطالبی درباره چگونگی پیدایش ایزدان و اطلاعاتی پیرامون ایزدان زمین، ایزدان قهرمان و اسطوره هایی چون آتنا، هرا، آپولن، هرمس، آرس، آفرودیت، پوزئیدون، ایزدبانوی جهان زیرین و… در اختیار می گذارد و داستان ها و افسانه هایی را که پیرامون آن ها وجود دارد ارائه می دهد.
رامایانا، صحیفه مقدس هندوان شمرده میشود. همانطور که در خانه هر ایرانی، یک مجلد از دیوان حافظ وجود دارد، خانه هیچ هندو مسلکی نیست که نتوان کتاب رامایانا، یا نقش و نگاری از این اسطوره را در آن مشاهده کرد. این کتاب برای هندوها، هم به منزله اثری آسمانی و مقدس محسوب شده و هم اثری ادبی و عاشقانه و در عین حال اخلاقی، که بیانگر تاریخ و تمدن هند باستان است و دربردارنده شکوه حماسههای این دیار در هزاران سال پیش. ترجمه منظوم فارسی ملا مسیح پانیپتی از این شاهکار، خود شاهکار دیگری بوده که شایسته معرفی به جامعه ادبی جهان، بویژه فارسی زبانان است. رامایانا، داستانِ عشق رام و سیتا در ادبیات هند همان قدر ارج و شهرت دارد که لیلی و مجنون در ادب عرب و فرهاد و شیرین در ادب پارسی. حتی اگر بیشتر دقیق شویم، در مییابیم که اشتهار و ارزشِ این قصه، بسی بیشتر از همتایان ایرانی و عربی خویش است.
با توجه به اينکه ارتباط خاطرات در لايههاي پيش گفتاري ذهن با تداعي برقرار ميشود، يکي از شيوههايي که در نمايش ذهنيات شخصيتها مورد استفاده نويسندگان قرار ميگيرد، استفاده از تداعي است تا به وسيله آن بتوانند بين جهان عيني و جهان ذهني شخصيتها ارتباط برقرار، و سيلان مداوم ذهن از خاطره و ذهنيتي به خاطره و ذهنيتي ديگر و از تصويري به تصوير ديگر را ترسيم و توجيه کنند. مساله اساسي اين مقاله بررسي تداعي و ويژگيهاي آن در لايههاي پيش گفتاري ذهن و کيفيت آن در داستانهاي جريان سيال ذهن و تطابق آن با ساز و کارهاي ذهن است. به اين منظور ابتدا تداعي و قوانين حاکم بر آن بيان، و اهميت تداعي در روايت اين گونه رمانها و تفاوت آن با «بازيابي» تبيين شده است. در ادامه، نحوه ارايه ذهنيات در شيوههاي مختلف روايت با ذکر نمونههايي از اين رمانها مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج اين بررسي در رمانهاي موفق جريان سيال ذهن نشان ميدهد که در ميان شيوههاي مختلف روايت، شيوه تکگويي دروني بيش از ساير شيوهها تداعيها را در خود شکل ميدهد و با تداعيهاي فراوان گسترش مييابد. علاوه بر اين، استفاده از بازيابي خاطرات و ذهنيات در تکگويي دروني به دليل تناقض با ماهيت لايههاي پيش گفتاري ذهن، ضعف شيوه به شمار ميرود.
اسطوره، به عنوان گونهای نگاه به جهان، ریشه در اعماق ذهنِ بشر و دوره پرستش ربالنوعها دارد. شکلگیری این نوع نگاه به مرورِ زمان و با گذشت سالیان دراز صورت میگیرد. به همین علّت اساطیر با فرهنگ اقوام گره میخورند. این ارتباط و گرهخوردگی باعث میشود که اسطوره در طول تاریخ دائماً بازتولید شود. یکی از اصلیترین جایگاههای این بازتولید آثار ادبی و هنری است. در این آثار، بازتولید گاه آگاهانه است و گاه ناآگاهانه؛ گاه به صورت مستقیم و با همان شکل است و گاه با جرح و تعدیل و به شکلهای مختلف. اسطوره گاه در برخورد با تاریخ برای ادامه حیات خود به لایههای ژرفترِ متون پناه میبرد. این پژوهش بر آن است تا چگونگی و چرایی بازتولید ایزدبانوی "آناهیتا" را در منظومۀ "خسرو و شیرین" نظامی نشاندهد. به نظر میرسد ایزدبانوی آناهیتا از طریق ادبیات عامّه در شخصیت "شیرین" و "شکرِ" نظامی تبلّور یافته و به حیات خود در کالبَدی جدید ادامه داده است.