کلثومننه نام کتابی طنزآمیز و انتقادی نوشتةآقاجمال خوانساری(۱۱۲۵ ق).از فقیهان دوره صفویّه است. کلثومننه در نقد دینداری عامیانه و باورهای خرافی رایج میان زنان و قدیمترین سند مکتوب درباره اخلاق و آداب و رسوم زنان عامی ایران است. هدف از مقاله، معرّفی کتاب و مؤلّف آن سپس متنشناسی این اثر ارزشمند است. کتاب کلثومننه به عنوان یکی از آثار مهمّ ادب عامه در تاریخ ادبی ایران همواره از دید محقّقان دور مانده است. میکوشیم محتوای کتاب را به روش نقد جامعهشناختی و از سه منظر باورهای عامیانه و تصویر دینداری عامه و وضعیّت زنان در عصر مؤلّف بررسی کنیم.
این کتاب در سه جلد به تاریخ، فرهنگ، ادبیات، جغرافیا و دیگر مسائل مربوط به گیلان میپردازد. نویسندگان این مجموعه زیرنظر ابراهیم اصلاح عربانی در جلد اول درباره سیمای طبیعی و زمینشناسی، آبوهوا، منابع و مصارف آب، جغرافیای تاریخی، باستانشناسی، بناهای تاریخی، نقش و تصویر و ... سخن گفتهاند. در جلد دوم از مباحثی چون تاریخ گیلان، نقش گیلان در انقلاب مشروطه، گویش گیلکی، نهضت جنگل، شاعران پارسیگوی و گیلکیسرا، مشاهیر گیلان و ... سخن گفته شده است. در جلد سوم نیز این مباحث مطرح شدهاند: صنایع دستی، مردمشناسی و فرهنگ عامه، آموزش و پرورش، جنگلها، مراتع، باورهای عامیانه، چهره مطبوعات، چاپخانهها و .... .
این کتاب شامل آیینها و باورهای عامیانه مردم گیل و دیلم (استان گیلان) است که در دو بخش جداگانه به ترتیب حروف الفبای فارسی گردآمده است. ذیل هر مدخل، افزون بر واژه فارسی، معادل گیلکی آن ذکر شده است. صفحات آغازین کتاب، به راهنمای آوانگاری و صفحات پایانی به واژهنامه گیلکی، فهرست نامها و آبادیها اختصاص دارد. مطالب یادشده با تصاویر همراه است.
این مجموعه دربرگیرندهی 65 مقالهی دومین همایش پژوهشهای ادبی است. این همایش در سال 1381 به همت مرکز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت مدرس و با همکاری انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی و دانشگاه الزهرا برگزار گردید. مقالات عرضه شده در این مجموعه "زبان و ادبیات ایران باستان"، "ادبیات فارسی کلاسیک"، "ادبیات معاصر"، "زیباشناسی و بلاغت"، "نقد ادبی و ادبیات تطبیقی"، "زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزها"، "مطالعات زبانشناسی".
يكي از داستانهاي هفتپيكر نظامي، بهرامگور و كنيزش فتنه در شكارگاه است. اين داستان را نظامي از روايت بسيار ساده، كوتاه و طرح گونه و گذاري فردوسي گرفته، پرورده و بخش دومي بدان افزوده است. پس از نظامي اين داستان را اميرخسرو دهلوي (750-651) در هشت بهشت و عبدي بيك نويدي شيرازي (988-921( در هفت اختر آورده اند كه هر دو تقليد و نظريهاي از هفتپيكر نظامي است. اميرخسرو بخش مياني داستان را با تغييراتي اندك نسبت به روايت نظامي آورده و عبدي بيك بر دامنه تغييرات افزوده است. با مقايسه و تحليل اين چهار روايت در مييابيم كه هنر نظامي در داستانپردازي و عناصر و بنمايههاي داستاني و جنبههاي اخلاقي و رواني بر روايتهاي ديگر برتري دارد. اين مقايسه تنها از نظر ساختار روايي و داستاني است نه جنبههاي زباني و شگردهاي بياني و سبكي؛ تنها در پايان مقاله به عنوان نمونه، توصيف كنيز را از چهار روايت نقل ميكنيم تا خواننده خود به اين قياس دست زند. در آغاز مقاله نيز ضمن معرفي چهار اثر و گزارش چهار روايت ميكوشيم به كمك نموداري، نقش مايههاي داستاني را نشان داده و به وجوه شباهت و اختلاف روايتها بپردازيم.