نمايشنامههاي توفيق الحکيم، پدر نمايشنامهنويسي عرب، افزون بر اينکه از ژرفترين مضامين انساني برخوردار است، در قالب زيبايي هم نوشته شده است. وي با بهرهگيري از عناصري مانند گفت و گو، اسطوره، طنز، اقتباس از داستانهاي قرآني و آوردن نثري موزون و روان، کوشش کرده است تا نمايشنامههاي خود را به شکلي دلنشين و جذاب ارایه کند. طبعا شناخت بيشتر از سبک ادبي ايشان، ميتواند براي دستيابي به فهم بهتر مضامين نمايشنامههاي او به خوانندگان کمک کند. براي آمادهسازي اين مقاله، نمايشنامههاي توفيق الحکيم مورد مطالعه قرار گرفت، سپس ويژگيهاي سبکشناسي هريک، در انتقال محتوي و تاثيرگذاري بر خوانندگان استخراج شد و در پايان بررسي با جمعبندي و تحليل آن ويژگيها، سبک ادبي و بياني ايشان در نگارش نمايشنامهها، روشن گرديد.
مشارب الاذواق شرح قصیده خمریه ابن فارض مصری است در بیان محبّت، از عارف کبیر قرن هشتم هجری امیر سید علی همدانی ملقب به علی ثانی با مقدمه و تصحیح محمد خواجوی به زبان فارسی. ابن فارض را قصیدهای است تائیه به نام نظم السلوک که در آن از علوم دینی و معارف الهی و سیر و سلوک و ذوق خود و کاملان اولیاء و بزرگان عرفا فراوان گرد آمده است. آن قصیده 765 بیت است. ابن فارض در آن قصیده عشقش را به جمال محبوب بیان کرده است. بر آن قصیده، شرحهای گوناگون فارسی و عربی نوشته شده است؛ مشارق الدراری به زبان فارسی و منتهی المدارک به عربی از سعیدالدین فرغانی، کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدّرّ عزدالدین محمود کاشانی معروف به شرح شیخ عبدالرزاق کاشانی، شرح رکنالدین شیرازی و دو شرح دیگر از شاگردان سعیدالدین فرغانی از جمله این شروح هستند. اما قصیده میمیه خمریه وی از قصاید مشهور خمریات است که در کتابها و سخنان بزرگان متداول و مشهور است و بر آن شروحی نوشته شده که مشهورترین و بلکه برترین و نخستین آنها به فارسی مشارب الاذواق امیر سید علی همدانی و دیگری لوامع ملا عبدالرحمن جامی است. امیر سید علی همدانی مشارب الاذواق را در شرح الفاظ و عبارات و کشف رموز و اشارت این قصیده نوشته شده و در آن شراب محبت را که مطلوب نهایی است، به عالیترین اسلوب و زیباترین نظم بیان داشته است.
قصیده تائیه دعبل بن علی خُزاعی، بلندترین شعر دعبل خزاعی شاعر شیعی قرن دوم و سوم در ستایش اهل بیت و بیان فضائل، خلافت، ولایت و مصائب ایشان سروده است. او این شعر را در محضر امام رضا(ع) خواند،امام از شعر او تمجید کرد و به او پاداش داد. برخی شمار ابیات را تا ۱۳۰ بیت نوشتهاند. قصیدههای مهم را در ادبیات عرب بر مبنای قافیه مینامند مانند میمیه فرزدق. از این رو، این قصیده دعبل را تائیه نامیدهاند. دعبل حدود ۱۵ قصیده و قطعه شعر با قافیه «ت» سرود و طولانیترین و مهمترین قصیدهاش نیز با همین قافیه است. این قصیده در کتابها با نام «التائیه الکبری» و «التائیه الخالده» نیز نامگذاری شده است. نام دیگر این قصیده، «مدارس آیات» است که گفتهاند این نامگذاری از خود دعبل است. چون این عبارت در یکی از بیتهای قصیده آمده، دعبل آن را بدین عنوان نامیده است.
نقد ادبی که شاخهای از ادبیات بهشمار میآید، دانشی است که به شرح ارزیابی و داوری پیرامون آثار ادبی میپردازد. ادب عربی از دیرباز با نوعی «نقد ادبی» آمیخته بوده است. در این میان «تاریخ ادب قدیم عرب» به جهت داشتن پیشینهای گرانقدر، سرشار از معلومات و دانستنیهای ادبی و انتقادی است. ابن سلام از راویان و منتقدان قدیم عرب است که با نوشتن کتاب «طبقات الشعراء» تاریخ ادبیاتنویسی و نقد ادبی را در ادب عربی پایهریزی نمود. او در کتاب خود استفاده از روش طبقهبندی، بیان اصل و نسب شاعران، بیان ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی آنان و نقد و بررسی اشعار را مورد توجه قرار داده است. مهمترین نکته در طبقاتالشعراء، بکارگیری شیوههای گوناگون در نقد اشعار است که میتوان از شیوههای زیر نام ببرید: 1. مقایسه شاعر با شاعران هم طبقه او. 2. مقایسه شاعر با شاعران شهر و منطقه او. 3. برتری دادن شاعر بر شاعران یک دوره. 4. برتری دادن شاعر به جهت استفاده نیکو از یک صنعت بلاغی. 5. برتری دادن شاعر به جهت داشتن استعداد شعری. 6. ستودن شاعر به جهت داشتن استعداد شعری. 7. گزینش و برتری دادن قصیدهای از شاعر. این روشها گرچه ریشه در نقد ادبی دوره جاهلی و اموی دارد، ولی مورد استقبال منتقدان دورههای پس از ابن سلام نیز قرار گرفت و باید اعتراف نمود که برخی از اصول آن، در دوره معاصر همچنان کاربرد بسیاری دارد.
یدور هذا التحقیق حول مفهوم کلمه «اللیل» و استعمالها فی العصر الجاهلی و فی صدر الاسلام، و قداعتمدنا فی کتابه هذا البحث علی معانی کلمه «اللیل» کما جاءت فی أشعار الشعراء قبل الاسلام، و هی مرآه تعکس لنا المفاهیم التی کانت سائده فی العصر الجاهلی، کما اعتمدنا علی ما جاء فی آیات القرآن الکریم حول «اللیل» و هذه الآیات الشریفه هی اوثق مصدر یمکن اَن یُرجع الیه فی صدر الاسلام و بعده. و فی الختام اَجرینا مقارنه باختصار بین معانی هذه الکلمه فی العصر الجاهلی و فی صدر الاسلام.