تاريخ و جريانهاي تاريخي ـ اجتماعي و سياسي در همه جوامع، تاثير بسزايي بر فرهنگ، انديشه، شعر، ادبيات و…. داشتهاند. فرخي يزدي مبارز آزاديخواه در برههاي حساس از تاريخ كشورمان ميزيست كه جريانهاي سياسي ـ اجتماعي جان و مال ومنابع و فرهنگ و… مردم را به يغما ميبردند. زبان فرخي زبان اعتراض به اين يغماگريها بود. در اين نوشتار ضمن بررسي زمينههاي ايجاد نهضت مشروطيت و تاريخ سياسي معاصر، ميزان تاثير جريانهاي سياسي بر شعر فرخي مورد مداقه قرار ميگيرد.
معرفی و شرح حال مشاهیری که از 5500 سال به این طرف بر صحنه تاریخ آدمی پدیدار گشته اند. رفتار و گفتار فرزانگان ، سراسر، حكمت آميز و براي همگان ، درس آموز است. اين كردارها و رفتار ها ، از آنان سيمايي پر فروغ ساخته است كه چونان مشعلي فروزان مسير علم و زندگي را نورباران مي كند. سرگذشت دل نشين اين فرزانگي ها در كتاب هاي مختلف به صورت پراكنده آمده است ؛ از اين رو ، تدوين ، دسته بندي و گلچين كردن آنها ضروتي است كه امر مطالعه را براي مشتاقان آسان مي سازد.
میرزا آقا خان کرمانی (1271-1314ق) یکی از اندیشمندانی است که در دورۀ تاریکی فکری و اقتصادی ایران زیسته است. در این کتاب آدمیت فقط به شرح حال او نپرداخته بلکه گونهای تاریخ اندیشه نوشته است؛ تاریخی از چگونگی ورود اندیشههای جدید به ایران. از این جهت خواندن این کتاب توصیه میشود، هر چند به نظر میرسد آدمیت در میزان آشنا بودن میرزا آقا خان کرمانی با اندیشههای نوین اغراق کرده است. شاید آدمیت میرزا آقا خان کرمانی را بهانه کرده تا شمهای از تحولات اندیشههای جدید را بازگوید. از این رو، در مقدمه مینویسد: «میرزا آقا خان کرمانی از نادرههای زمان خود بود و در سیر افکار [تاریخ اندیشه] مقام بزرگی دارد. خودش مهجور مانده و مقامش ناشناخته است. کوشش میکنم احوال او را بازنُمایم، پایهاش را بشناسانم و تحلیلی از عقاید و اندیشههایش را بدست دهم. شخصیت فکری میرزا آقا خان کرمانی جنبههای متعدد و گوناگون دارد: از پیشروان حکمت جدید در ایران است، نخستین بار برخی آرای فیلسوفان اخیر مغرب را در نظام فکری واحدی به فارسی درآورد، حکمت را از قالب «معقولات» و سنتهای فلسفی پیشینیان آزاد ساخت و بر پایۀ دانش طبیعی و تجربی بنیان نهاد. اولین کسی است که علم اجتماع و فلسفۀ مدنیت را عنوان کرد، مجموعه بنیادهای مدنی و مظاهر مختلف تمدن را یک کاسه مورد بحث قرار داد … و قانون تحول تکاملی [نظریه چارلز داروین] را بر همه منطبق گردانید. بنیانگذار فلسفۀ تاریخ ایران است و ویرانگر سنتهای تاریخ نگاری، برجسته ترین مورخان ما در قرن پیش است و یکتا مورخ متفکر زمان خویش … از لحاظ جامعیت فکری و ژرف اندیشی میرزا آقا خان کرمانی در جامعه های اسلامی زمان کم نظیر است؛ خاصه در فلسفۀ جهان بینی و مسلک انسان دوستی..» میرزا آقا خان کرمانی در دورهای اَزَلی، از پیروان صبح ازل جانشین اول سید محمد علی باب، بود ولی چنان که آدمیت در این کتاب و در کتاب دیگرش امیرکبیر و ایران نشان داده است کرمانی بزودی دریافت که مسلک بابی و بهائی چیزی جز افزودن خرافه به خرافههای پیشین نیست و در عالم فکر و اندیشه مفت نمیارزد. یکی از ویژگیهای برجستۀ کرمانی قلم اوست؛ در اواخر دورۀ ناصرالدین شاه، برخلاف زبان رایج در میان باسوادان، قلمی روان و دقیق و شیرین دارد.
قصه زال و رودابه در بستري از تقابل دوگانه (Binaryoppisition) جريان دارد. تقابل بين زابلستان به محوريت زال و کابل به محوريت مهراب. زال و زابل در پرتو فره ايزدي و گزارههاي اهورامزدايي معنا ميشوند و مهرداد و کابل با گزارههاي اهريمني، زيرا مهراب از تبار ضحاک مار بدوش و ريشه گرافته از دشت سواران نيزه گزار است. زال بجاي شير انسانها، گوشت و خون حيوانات را خورده و با پارههاي تن و حوش تغذيه شده و در محيط آزاد، بيپروا و وحشي وحوش پرورده شده، از اين رو تحت تاثير خوي آزاد و بيپرواي کوه و صحرا سنت ريشهدار و تابو شده متعارف، مبني بر ممنوعيت پيوند تبار ايزدي و تبار اهريمني را ساختشکني (Deconstruction) ميکند و با رودابه از نسل ضحاک ازدواج مينمايد. رستم که محصول ازدواج نسل اهريمن و نسل اهورامزداست گرچه برخورد از فره ايزدي است، اما خون ضحاک در رگهايش جاريست، بنابراين در ساختار شاکله ايزدي رستم چند نقطه ضعف هم گنجانده شده است که از جمله آن مکر با اسفنديار و کشتن سهراب است. ضحاک بدون آنکه بخواهد تحت اغواگريهاي اهريمن بيرون، پدر خود را ميکشد. رستم بدون اينکه بخواهد تاثير وساوس تفوق طلبانه اهريمن درون، که با عبارت «نام پوشي» توجيه ميشد، پسر خود را ميکشد. به هر تقدير عناصر داستان، اعم از اشخاص و حوادث، در جرياني از تقابل دوگانه حرکت ميکند. اجزا اين تقابل دوگانه، گاه با هم در تعامل (interaction) و گاه در تضاد (Paradoa) هستند، يعني زيرساخت يگانه و روساخت متکثر دارند. بررسي چگونگي ساختشکني در داستان زال و رودابه محور مقاله حاضر است.
در اين مقاله، زيباييشناسي ديني غزليات حافظ مورد مطالعه و ارزيابي قرار گرفته است. سوالات تحقيق اين مقاله در قالب جملههاي اثباتي زير قابل دستهبندي ميباشد:1. زيباييشناسي ديني حافظ از "نوع" نگاه او به جهان او نشات ميگيرد. 2. زيباييشناسي ديني حافظ مهمترين عامل سازگاري او محيط است. 3. قرآن، حديث وسيده معصومين از منابع سرشار در تبين زيباييشناسي ديني هستند. 4. مركز ثقل زيباييشناسي ديني حافظ، «عشق» است. 5. زيباييشناسي ديني حافظ كمالگرا است. 6. عشق در عين وحدت، آثار، مراتب و جلوات منكثر دارد. 7. ايمان و انتظار، اركان سازگاري حافظ را تشكيل ميدهند. و …در اين مقاله براي اثبات هر يك از فرضيههاي مربوط به موضوع، حسب مورد از آيات و روايات و مستندات شعري، به صورت شواهد امثال، استفاده شده است. تحقيق در اين مقاله از نوع تحقيق متن محور است، و عوامل دخيل خارج از متن، يعني تاريخ، علوم متداول زمان حافظ و … عوامل فرعي، ارزيابي شدهاند. به عبارت ديگر به جاي آنكه از تاريخ به حافظ نگاه كنيم از حافظ به تاريخ نگاه كرديم. زيرا، زبان تاريخ، زبان مستقيم است و شعر زبان غير مستقيم. زبان مستقيم، ابزار گردآوري اطلاعات است و زبان شعر، ابزار آفرينش اطلاعات. زبان غير مستقيم، ظرفيت گستردهتري براي بيان حقايق دارد.