در نقد ترجمه، مشخص كردن اساس كار و اجتناب از اعمال سليقه در درجه اول اهميت قرار دارد. در اين مقاله سعي شده است بر اساس مطالعات زبانشناسي مقابلهاي و در چارچوب نظريه سخنكاوي (با بررسي موردي سبك، لحن، نشانههاي سجاوندي) به نقد ترجمه مريم شفقي از داستان «درسهاي فرانسه»، نوشته والنتين راسپوتين، پرداخته شود. در اين نقد خواهيم ديد كه وي در اين ترجمه سبك اثر را كه غيررسمي و صميمي است با بهرهگيري از دايره لغات گستردهشان بهخوبي منتقل كرده است اما در انتقال لحن شخصيتها و راوي داستان چندان موفق نبوده و توجه كافي به نشانههاي سجاوندي كه اهميت خاصي در ترجمه دارند نكرده است.
بخش نخستین کار نویسنده این سطور بررسی سبک سخن سورآبادی از خلال قصه ها و ترجمه ها بود، و ازین حیث زبان قصه ها بیشتر درخور توجه می نمود، چرا که زبان ترجمه عموما به لحاظ تقیّد بسیار گزارشگران کلام خدا در روزگاران گذشته بر این که سخنی به خطا گفته نیاید و کلمه ای به نادرست ترجمه نشود بسا که از شیوه زبان قرآن متاثر می شد و از هنجار زبان پارسی دور می گشت. اما زبان قصه از این تقیّد و تعهّد به دور است و روح زبان گوینده در آن بیشتر نمودار. با این حال، نویسنده ترجمه های قرآن را نیز درین بررسی از نظر دور نداشت و هر نکته ای را که قابل بحث و بررسی می یافت و نتیجه ای به گمان او از آن به دست می آمد یادداشت می نمود. حاصل این همه، خصوصیات زبانی ابوبکر عتیق را در دو بخش جداگانه زبان قصه ها و زبان ترجمه ها زیرعنوان یگانه "شیوه گفتار" مصنف درین کتاب فراهم آورد. بخش بعدی، بررسی مسائل لغوی قصه های کتاب بود. این کتاب ازین نظرگاه بس سودمند و قابل اعتنا است. گنجینه ای است که بسیاری از مفردات و ترکیبات سره و زیبای فارسی را در آن می توان دید. از این رو نگارنده تلاش کرد که تا می تواند همه آن مروارید های نفیس و گرانبها را از ژرفای کتاب برآورد و در مواردی که گاه ذکر مثال هایی از دیگر کتاب های استوار نظم و نثر کهن پارسی دربایست می نمود به ایراد نمونه ای از آن ها بپردازد، تا هم معانی آن کلمات را با آن شواهد روشن تر نماید و هم برای مقایسه کاربرد آن واژگان در کتاب سورآبادی و آثار دیگر استادان زبان فارسی زمینه ای فراهم آورده باشد. آخرین بخش کتاب شامل دو فصل است: فصل اول این بخش راجع به برابرهای قرآنی واژه های فارسی است و بخش دوم آن، معادل های فارسی واژه های قرآن است.
فصل اول کتاب که دهها صفحه را فراگرفته است، وظیفه بحث در "سبک" و "سبک شناسی" را تقبل کرده است. در معرفی این مباحث به نظر رسید که بهتر است بسیاری از کلمات مثل "ادبیات" و "معنی" مجددا مورد رسیدگی تازه قرار گیرد و یکبار دیگر این کلمات از نظر "زبانشناسی" بررسی شود. بعدا سعی شد تا مراکزی که عهده دار مطالعه امکانات جدا کردن "صورت" از "معنی" است معرفی شود؛ تا روشن گردد که دشواریهای این امر چیست و چرا در قرن اخیر مساعی فراوان برای جدائی "صورت" از "معنی" بکار رفته است. در بخش دو باید به خاطر سپرد که "معنی" و مطالعه آن از دشواریهای کنونی دنیای ماست. از زمانی که قدرت فلسفه و استقلال سرزمینهای آن به انقراض گرائیده و به مرزهای آن تجاوزاتی شده، فلسفه از یک واحد مستقل به اجزاء پاره پاره درآمده و هر جزء آن به علمی وابسته و مرتبط شده است. ناچار "معنی" و "دلالت" هم توان حفظ تمامیت نیافته و علوم دیگر سرپرستی و اداره آن را عهده دار شده است. از این جاست که هر چه درون "دلالت" و " معنی" را بیشتر بشکافند، مشکلات آن ظاهرتر و فزون تر می شود تابجائی که اکنون این دشواری به صورت یکی از پیچیده ترین معماهای عصر ما درآمده و علم امروز در مقابل آن درمانده گشته است. در فصل سوم کتاب به صنعت شاعری دیگر او که تکرار یک صامت در آغاز دو یا چند کلمه یک بیت است توجه گردیده است. در این فصل کوشش شده تا ارتباط میان صامتهای تکرار شده در اول کلمات یک بیت با "معانی" مورد نظر شاعر نشان داده شود. در این فصل اشاره شده که امرسون بارها و با نظم خاص صامت آغازی کلمات یک بیت را با مقاصد مختلف مربوط کرده است ولی کمتر کسی متوجه این ارتباط شده است. در فصل چهارم مطالعه کلمات مرکب شعر او مورد توجه است. برای اینکه باز "سبک" امرسون در ساخت و بافت کلمات روشن شود. هزاران کلمه مرکب شعر او بررسی گردیده و نحوه و "سبک" پیوستن کلمات مرکب او مثل شیوه اتصال دو اسم، اسم و صفت ، اسم و قید، صفت و اسم، فعل و اسم نظائر این ترکیب ها طبقه بندی شده است. بعدا "سبک" او در اتصال کلمات با شیوه شاعران دیگر در ترکیب و ساخت کلمات مرکب مقایسه گردیده است. کوشش شده تا توجه خواننده باصالت "سبک" او در اصل کلمات معطوف شود. زیاده بر یکصد و ده مورد دیده شد که آنها را باید اثرات خلاقیت او در سکه زنی کلمات مرکب در واژگان انگلیسی دانست. در فصل پایانی به کاربرد کلمات و خصوصیات دستوری امرسون از باب اسم و صفت و قید و طرز پیوستگی و ارتباط آنها به یکدیگر توجه شده تا از این راه بتوان وجه دیگر از "سبک" او را دسته بندی کرد.
ايدههاي تربيتي همواره در زمره مهمترين موضوعات براي جامعه بشري بودهاند. در بين مفاخر علم و ادب ايران، نخبگاني بودند که به فرايند و اهداف انديشههاي تربيتي به صورت جامع نگريستهاند، بنابراين ضرورت دارد ديدگاه آنان مورد توجه اديبان و صاحب نظران نظامهاي آموزشي و تربيتي قرار گيرد از جمله اين بزرگان که انديشههاي آنان بررسي ميگردد، فارابي، ابن سينا، ابن مسکويه و سعدياند. هدف از اين پژوهش، رسالت پرداختن به موضوع اخلاق، تربيت و آموزش در آثار مفاخر علم و ادب ايران است که با تکيه بر جستار اديبان روس استدلال شده است. در اين مقاله، ابتدا از تجزيه و تحليل ايدههاي تربيتي مفاخر علم و ادب ايران، با استناد بر آرا اديبان و شرقشناسان روس که منجر به بهبود روشها، محتوا و فرم آموزشي کنوني شده است توضيحاتي داده خواهد شد و سپس به بررسي عقايد تربيتي استاد سخن سعدي ميپردازيم. در اين پژوهش با تاکيد بر نقش عقايد تربيتي اديبان ايراني و بکارگيري تحقيقي جامع از نظرات شرقشناسان و اديبان روس به تحليل ريشه و عناصر فرهنگي و تربيتي تاثيرگذار بر ادبيات توجه ميگردد. نتيجه آن است که اين امر در شناسايي اقتدار فرهنگ و ادبيات غني ايران در جوامع ديگر سهم بسزايي دارد.
در زبان روسی پسوندهای زیادی در ساخت کلمات مصغر، با معنی تحبیبی، مشارکت دارند.تنوع ساختار و معانی آنها، فهم و درک آن را برای زبانآموزان ایرانی مشکل کرده و باعث اشتباهات زیادی در ترجمه و آموزش این مبحث مهم میگردد. بسیاری از پژوهشگران و زبانشناسان خارجی و روسی، مبحث کلمات مصغر (با معنی تحبیبی) را بررسی و مطالعه کردهاند، اما هنوز هم جوانبی از آن مورد بررسی و تحقیق قرار نگرفته است. پسوندها، نقش بسیاری در بیان معنی تحبیبی، به ویژه در قالب و ساختار کلمات مصغر دارند. تعداد این پسوندها در زبان روسی قابل توجهاند و با بسیاری اسامی ترکیب میشوند. لازم به ذکر است که پسوندها با دیگر کلمات نیز، مانند صفات ترکیب میشوند ولی به کمک آنها کلمات مصغر با معنی تحبیبی ساخته نمیشوند. در صورتی که در زبان فارسی در بسیاری موارد به کمک صفات، معنی تصغیر را بیان میکنیم. اسامی مصغر در زبان روسی، بیشتر از دیگر زبانها، همه مفاهیم و معانی ظریف خرد و کلان را بیان میکنند.