هوشنگ، هوشمند پسری داشت به نام تهورس. وی پس از پدر بر تخت نشست و کمر به شاهی بربست. آن گاه، موبدان را از میان لشگر فراخواند و با ایشان سخن گفت. امروز، تخت و گاه و تاج و گرز و کلاه به من رسیده است. باید جهان را از بدیها بشویم؛ دست دیوان را از هرجا کوتاه سازم، زیرا من خود فرمانورای سراسر گیتی هستم. هر چه در جهان سودمند است برای مردم آشکار می‌گردانم. پس،از پشت میش و بره، پشم و مو برید و دستور داد تا آن را بریسند. با این کار، هم پوشش و جامه فراهم ساخت و هم گستراک و زیرانداز. پس از آن، برای جانوران تیزرو خوراک آماده کرد، آن هم از سبزه و کاه و جو.

منابع مشابه بیشتر ...

64d2447b34ebe.jpg

معمای شاهنامه - جلد اول (باستان شناسی و داستان شناسی شاهنامه)

سیامک وکیلی

ویژگی اصلی این پژوهش، کنکاش باستان‌شناسانه و روان‌شناسانه درباره‌ی شخصیت‌ها و فضای اجتماعی و سیاسی داستان‌های "شاهنامه" است. به باور نگارنده: "شاهنامه دارای دو بخش است که به طور کامل با هم تفاوت دارند. ویژگی‌های ساختی، زبان شناسی، جهان‌بینی و مانند این‌ها در هر دو بخش چنان ناهماهنگ و ناهمخوانند که می‌توان گفت دارای دو اندیشه، دو استعداد، و دو پسند جداگانه و نایکدست‌اند. برای نمونه در یک بخش سستی و ناپایداری جهان، بنیان جهان‌بینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیاده‌خواهی اساس جهان‌بینی است و در بخش دیگر آزپرستی و زیاده‌خواهی اساس جهان‌بینی نویسنده را می‌سازد؛ ..... بر این اساس می‌توان شاهنامه را بر دو بخش جداگانه بخش‌بندی کرد بخش نخست از آغاز شاهنامه تا پایان شاهنشاهی (= امپراتوری) کیخسرو به همراه داستان رستم و اسفندیار است که شاهنامه‌ی اصلی نامیده می‌شود و بخش دوم از آغاز پادشاهی لهراسب تا پایان شاهنامه (بدون داستان رستم و اسفندیار) است که آن را شاهنامه افزوده نام نهاده‌ایم. شاهنامه‌ی افزوده نوشته‌ی فردوسی است؛ اما شاهنامه‌ی اصلی نویسنده‌ی دیگری دارد که باید برای یافتن نامش در تاریخ و تاریخ ادبیات کاوش کرد. کتابی که پیش رو دارید کوشیده تا این نظر را که کل شاهنامه نوشته‌ی یک تن نیست به اثبات برساند".

6400a76ba60c6.jpg

منظومه کاوه آهنگر

عبدالله صالحی سمنانی

فردوسی سخن سرای شهیر ایران، نخستین بار داستان ضحاک و کاوه آهنگر را با بیانی شیرین در شاهنامه به رشته نظم کشیده است. فردوسی تمام داستان را در هفتصد بیت خلاصه کرده و از این داستان به شیوه مخصوص خود در مسایل اجتماعی نتیجه گیری نموده است. فردوسی در داستان کاوه و ضحاک دقیقا تشریح میکند که نخست ضحاک برای رسیدن به مقام پادشاهی پدر خود را کشت و سپس در طی سالیان دراز به قتل و غارت و بیدادگری پرداخت و سرانجام چون مردم از مظالم او و اطرافیانش به ستوه آمده بودند به رهبری کاوه آهنکر قیام کرده حکومت جابرانه اش را سرنگون ساختند...

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5867fa272082c.PNG

داستان‌های شاهنامه فردوسی؛ داستان جمشید و بیوراسپ

د. پرتو

پس از تهمورس دیوبند، جمشید فرزند گرانمایه‌اش به آیین کیان، تاج زر بر سر نهاد و بر تخت شاهی نشست. جهان یکسرع فرمان بردار او شد. دشمنی و غوغا و هیاهو سراسر رخت بر بست و دیو و مرغ و پری همگی به زیر فرمان او در آمدند. جمشید چون برتخت نشست گفت: «من دارای فره ایزدی هستم. کنون، هم شهریارم و هم بخرد. آهنگ آن دارم که دست بدکاران را کوته سازم و روان را به سوی روشنی رهنمون گردم». نخست به ساختن زین ابزارها پرداخت و فروشکوه کیانی آهن را نرم کرد و از آن کلاه خود و زره و جوشن و گبر (خفتان) و برگستوان ساخته شد. همگی این کارها را در پنجاه سال به انجام رساند با این کارش گرچه رنج برد، لیک گنج بر جای نهاد.

مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی
مقاله