در بند ششم از یشت هشتم، ضمن تمثیلی شاعرانه، تازش و حرکت تند و تیز تیشتر به جانب دریای فراخکرد به سرعت و شتاب تیری پران در هوا تشبیه شده است که آرش شیواتیر، بهترین تیرانداز ایرانیان، از کوه اریوخشوث به کوه خونونت انداخت. در ادامه این تمثیل در بند 7ف که مطالب آن به گونه‌ای حمایت و یاوری اهورامزدا و ایزدمهر و دیگر آفریده‌های اهورایی را از تیر آرشی حکایت می‌کند، عبارتی آمده است که محققان اوستا درباره تغییر و گزارش آن متفق‌القول نیستند.

منابع مشابه بیشتر ...

64db95a38a1dc.jpg

برگردان گات‌ها: پیدایش زرتشت، آمادگی زمینه برای ظهور، رسالت زرتشت، آموزش‌های زرتشت

موبد رستم شهزادی

کتاب های اوستا عبارتند از:گات ها،یسنا،ویسپرد،پشت ها وندیداد خرده اوستا گات ها دارای 5 بخش است: اهنود،اشتود،سپنتمد،وهوخشتر،وهیشتواپشت. گات ها از کهن ترین و سپنتاترین بخش های اوستاست که از اشوزر تشت به یادگار مانده است.کهن ترین ادبیات هر قومی را سرود یا شعر یا مناجات تشکیل میدهد زیرا مردم میتوانند شعر و ترانه و سرود را به آسانی از بر کنند و به خاطر بسپارند.

64945f38a134b.jpg

فرهنگ نام های شاهنامه (معرفی اجمالی قهرمانان شاهنامه فردوسی همراه با تطبیق نامهای مشترک در شاهنامه و اوستا)

علی جهانگیری

برای من شاهنامه به رودی عظیم مانند است که در عین زیبایی و قدرت، آراسته و کامل است و در مسیر طولانی خود تا دریا در هر جایی و در هر چشمی و برای هر گوشی جلوه و جمال و زمزمه ای خاص دارد و برای اندیشمندان، ساختار پیروزی و شکست، امید و نومیدی، زادنها و مردنها، در آن بسیار پرمعنا و تفکرانگیز است، این کتاب شناسنامۀ زندگی پرتلاطم و سرشار از گیر و دار ملت سلحشور ایران است که هرگز نام را به ننگ نفروخته است و پیوسته جان را به پای نام نیک خویش باخته است و فردوسی، استاد بزرگ ادب پارسی و پیر پارسای این سرزمین ایزدی، با بیان جادویی و افسون ساز خود، این روحیات و توانمندی های ملی مردم ما را چنان زنده و پویا و گویا به تماشا گذاشته است که انسان خود را شاهد زندۀ همۀ وقایع می یابد و ... در این فرهنگ تمامی واژه‌ها و نام های شاهنامه بر پایه سرشت و نهاد زبان فارسی به ترتیب الفبا گردآمده است. برای هر اسم معنی و کارکرد آن در شاهنامه به همراه ابیات مرتبط آن تشریح گردیده است. پولاد = از سرداران ایران در روزگار کیقباد پیروز = از فرزندان کاوه ی آهنگر تاجبخش = رستم تاجور = ایرج تهمورس = پسر هوشنگ ، سومین پادشاه نخستین سلسله ی جهان تهمینه = دختر شاه سمنگان و مادر سهراب پسر رستم جاماسپ = وزیر و حکیم و رایزن گشتاسپ و داماد زرتشت جانفروز = از سرداران بهرام چوبینه در جنگ او با خسرو پرویز جریره = همسر سیاوش و مادر فرود و...

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

578329237494a.PNG

مر يا من؟ پيشنهادي درباره تصحيح يک بيت از شاهنامه

چنگیز مولایی

يکي از مسائل مهم و اساسي در تصحيح متن‌هاي کهن فارسي که همواره بايد مورد توجه قرار گيرد، شناسايي ضبط‌هاي کهن کاذب در دستنويس‌هاست که گاه به خاطر ريخت کاملا فريبنده خود، مصحح را از تشخيص ضبط اصلي باز مي‌دارند. ضبط «مر ين» در مصراع ثاني بيت نخست از ابيات: اگر کشته گشتي تو در چنگ اوي مر ين گرز و اين مغفر کينه جوي چگونه کشيدي به مازندران کمند و کمان، تير و گرز گران در شاهنامه فردوسي، يکي از اين ضبط‌هاي به ظاهر کهن است که از ميان دوازده دستنويس اصلي مورد استفاده آقاي دکتر خالقي مطلق در تصحيح دفتر دوم، فقط در دستنويس فلورانس آمده و به عنوان قرائت دشوار به متن برده شده است، در حالي که در يازده دستنويس اصلي ديگر (به علاوه در دستنويس سن ژوزف) به جاي «مر ين» ضبط «من اين» آمده است که صحت و اصالت آن را شواهد و قراين متعددي تاييد مي‌کنند که در حد امکان در مقاله حاضر گزارش شده‌اند.

مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی
مقاله
574bf4a9a9c68.PNG

سيمين قلم و تيغ درم در شاهنامه فردوسي

چنگیز مولایی

در شاهنامه فردوسي، بيت زير در توصيف زيبايي‌هاي رودابه، دختر مهراب آمده است: دو نرگس دژم و دو ابرو به خم ستون دو ابرو چو سيمين قلم تعدادي از دستنويس‌هاي شاهنامه به جاي «سيمين قلم» در اين بيت «تيغ دژم» يا «تيغ درم» آورده‌اند. برخي از محققان ضبط «تيغ درم» را بر گونه‌هاي «تيغ دژم» و «سيمين قلم» (ضبط مختار خالقي مطلق) ترجيح می‌دهند و معتقد هستند که «تيغ درم» ابتدا به «تيغ قلم» (قلمتراش؟) گشتگي يافته و بعدها گروهي از کتاب «تيغ قلم» را به کلي مسخ و ساده کرده، به «سيمين قلم» گردانده‌اند؛ گذشته از اين، احتمال داده شده است که لفظ «درم» در اين ترکيب ربطي به واژه معروف درم (مسکوک سيمين) ندارد، بلکه در اين مورد واژه را بايد به فتح اول و دوم، يعني «درم» خواند و «کارد، چاقو» و يا ابزاري از اين دست معني کرد. از يک سو، قراين زباني نشان مي‌دهد که وجود واژه‌اي به صورت «درم» در زبان فارسي غيرمحتمل است و واژه «درم» در ترکيب «تيغ درم» در همان معني معروف خود، يعني «مسکوک سيمين» استعمال شده است و استبعادي ندارد که فردوسي به علاقه جنسيت از «درم» معني «نقره» اراده کرده و «تيغ درم» را در معني «تيغي از نقره» به کار برده باشد؛ از سوي ديگر شواهد موجود در خود شاهنامه و متن‌هاي ديگر فارسي به خوبي حاکي از آن است که ترکيب «سيمين قلم» در بيت مورد بحث و همچنين در بيت دو ياقوت خندان دو نرگس دژم ستون دو ابرو چو سيمين قلم که در شاهنامه در توصيف سودابه آمده است، همانند ترکيب «تيغ درم» ترکيبي اصيل و يقينا از خود فردوسي است.

مشاهیر ادبیات فارسی/فردوسی/پژوهش درباره فردوسی
مقاله