این کتاب دربردارنده 47 نامه ادبی و تاریخی است که بین سالهای 1252 تا 1291 قمری برای سلطان وقت و رجال آن زمان از جمله ناصرالدین شاه، اعتضادالسلطنه، حسنعلی خان گروسی وزیرمختار، شعاع السلطنه، میرزا یوسف مستوفی الممالک، میرزا سعیدخان وزیر امور خارجه، میرزا هدایت وزیر دفتر، حسام السلطنه و ... نوشته شده است و اوضاع اجتماعی و تاریخی دوران قاجار به طور اعم و وقایع و اتفاقات بین سالهای مزبور به طور اخص با نثری شیرین و کنایات و تعابیر بدیع به رشته تحریر کشیده شده است. غیر از این 47 نامه، نامه دیگری هم در آخر متن این کتاب آورده شده که فرصتالدوله شیرازی در جواب نامه فرهادمیرزا نوشته است که صرفنظر از زیبایی کلام و نکات ادبی، دارای مطالب مهم تاریخی است.
معرّفی مفاخر و شناخت شخصیتهای هر جامعه، نشاندهنده اعتلای فرهنگی آن جامعه است. از طرفی توجّه به موفقیّتهای بزرگمردان این مرز و بوم، چراغ راه و مشوِّق آیندگان است که گفتهاند: «ره چنان رو، که رهروان رفتند. در دوره قاجاریه علاوه بر القاب اختصاصی که به افراد مهم و شاخص اعطا میشد، شاهزادگان، درباریان، رجال سیاسی و کارگزاران عالیرتبه دولت ملقب به القابی با پسوند «السلطان»، «السلطنه»، «الدوله»، «الملک»، و «الممالک» بودند. این پسوندها از نظر اهمیت و ارزش در مراتب مختلفی قرار داشتند. در میان مضافها، نامهایی چون «آصف»، «مشیر»، «مجد»، «ظهیر»، «رکن»، «اعتماد»، «امین»، «شجاع»، «شعاع» و «حشمت» اهمیت بیشتری داشتند اما نحوه ترکیب مضاف با مضافالیه در درجه و مرتبه لقب موثر بود. مثلا لقب نصرالله خان نائینی از مصباح الملک به مشیرالملک و سرانحام به مشیرالدوله ارتقا یافت و این نشاندهنده برتری «مشیر» بر «مصباح» و «الدوله» بر «الملک» بود. همچنین عامل دیگری که در مرتبه و درجه لقب تاثیر داشت، شان و منزلت صاحب لقب بود. در این دوره علاوه بر القاب، کاربرد عناوینی چون «نواب» و «جناب» نیز مرسوم بود. عنوان «نواب» و واژه «والا» برای شاهزادگان و عنوان «جناب» به وزرا اختصاص داشت. «جناب» هم مانند القاب توصیفی طرفداران زیادی داشته و حتی عدهای برای دریافت آن پیشکشهایی به شاه تقدیم میکردند. عناوین «نواب» و «جناب» با واژههایی چون «اشرف»، «اعظم»، «ارفع»، «امجد» و «مستطاب» به کار میرفت اما گاهی واژه «اشرف» به تنهایی برای بعضی از رجال و بزرگان لقب محسوب میشد. «پرنس» نیز مانند دو عنوان «جناب» و «آلتس» مخصوص رجال درجه اول بود و بعضی آن را لقب میپنداشتند. علاوه بر القابی که متناسب با شان و منزلت افراد به آنها اعطا میشد، القاب دیگری نیز که از مشاغل و مناصب افراد منتزع میشد، مورد استفاده قرار میگرفتند مثل مستوفی الممالک (برای رییس مستوفیان)، معیرالممالک (برای رییس خزانهداری)، منشیالممالک (صاحب دیوان)، ملک الشعرا، ملکالمتکلمین و... ...ناصر الدین شاه در ورق اول این سفر نامه به خط خود نوشته است: «اخبار سفر شما در رکاب برای این بود که اینجا بیکار بود. خیال کردیم در خراسان وآن طرف ها احتمال داده اند خدمت حضرت لزوما حکم شود که متصدی بشود والبته در این سفر بی کار نباید بماند و نخواهم گذاشت که سفر شما بی ثمر بشود ، اما حال چیزی نگوید که شهرت بی جا بکند و اسباب اخلال فراهم بیاورد» خوشبختانه بنابر گفته مصحح کتاب نسخه سفرنامه ، اگرچه به خط دو خوش نویس است ، ولی امین لشکر خود آن را دیده و در آن اضافات و اصلاحاتی کرده است .در این سفرنامه آنچه بیشتر می تواند قابل توجه باشد ،عبارت است از: اطلاعات درباره شهرهای خراسان ومعرفی اشخاص محلی اطلاعات سیاسی و مرزی و درباره سرحدات و آخال و حرکت روسها اطلاعات درباره خلقیات و حالات رجال همراه . اطلاعات درباره طرز سفر خورد و خوراک اطلاعات جغرافیایی و قومشناسی ذرباره راهها ، ساختمانها ، شهر ها ،آبادیها ، طوایف و اقوام سر راه
در پژوهش حاضر کوشیده شده ضمن بررسی تاریخی تحولات اجتماعی مانند نقش مذهب و چگونگی حرکتهای مذهبی سیاسی، تغییرات تشکیلات اداری در چارچوب رویدادهای سیاسی و اقتصادی ایران عصر قاجار معرفی و ارزیابی شود. افزون بر آن مباحث تنظیمات و قوانین در دوران قاجار تاسیس انجمنها و احزاب و گسترش آنها از جمله موارد قابل توجه در بررسی حاضر است. در آغاز کتاب منابع این اثر و محتوای آنها معرفی شده است. روند گسترش تاریخی قاجار، حکومتهای عصر قاجار، ساختار حکومت در دوران قاجار (نظام و تشکیلات اداری حکومت، و تقسیمات کشوری و اداری)، سازمان لشکری در دوران قاجار، سیاست مذهبی در عصر قاجار، طبقات و سلسله مراتب اجتماعی در عصر قاجار، تنظیمات و قوانین در دوران قاجار، سیاستهای فرهنگی در عصر قاجار، روابط خارجی ایران در دوران قاجار، امتیازها و قراردادهایی که از جانب اتباع و یا دولتهای بیگانه با ایران منعقد شده است، جنبشهای اجتماعی ایران در عصر قاجار، و گسترش گروهها و احزاب سیاسی در عصر قاجار.
فرهاد میرزا معتمدالدوله (1233-1305 هجری قمری) از مشاهیر و رجال و شاهزادگان قاجار، فرزند عباس میرزا نایبالسلطنه و عموی ناصرالدین شاه بود. آنچه درباره شخصیت علمی و فرهنگی او خودنمایی می کند، تحقیق و تتبع او در ضمن امور مملکتداری و حکمرانی اوست.فرهاد میرزا در علوم ریاضی، ادبیات، تاریخ، جغرافیا، نجوم، هندسه و ... تسلط داشت و کتاب های زنبیل، مقتل قمقام، کنز الحساب، هدایه السبیل، فرهنگ جغرافیایی ایران، جام جم و نصاب انگلیسی به فارسی را تالیف نمود که گواه وسعت معلومات وی، در زمینه های تاریخ و جغرافی و اخبار و احادیث و دقایق ادب فارسی و عربی است. معتمد الدوله طبع شعر نیز داشت و در سروده هایش فرهاد تخلص می کرد. کتاب پیش رو که با استفاده از نسخه چاپ سنگی و همت حاجی محمد رمضانی در انتشارات پدیده (کلاله خاور) و در سال 1367 به چاپ دوم رسیده است، به خط نستعلیق و در موضوعات گوناگون در نظم و نثر تالیف شده است.
فرهاد میرزا معتمدالدوله (1305 – 1233ق) پسر عباس میرزای نایب السلطنه از معدود رجالی است که با وجود نداشتن آموزش رسمی، دست به تحقیق و تألیف زده و دستی در فنون داشته، به طوری که از وی 6 ترجمه و تألیف و چندین تصحیح دیوان در دست است. او همچنین علاوه بر حکمرانی، بقاع مبارکه کاظمین را نیز تعمیر و مطلا نموده است. این کتاب شرح سفر 233 روزه فرهاد میرزا به زیارت خانه خدا در سال 1292 قمری است. مصحح، غلامرضا طباطبایی چیزی از متن اصلی نکاسته و تنها برای تسهیل خواندن و درک بهتر، از علایم سجاوندی استفاده کرده است. وی اغلاط کاتب را در متن سفرنامه تصحیح کرده و برای رعایت امانت، کلمه اصلی را در پاورقی آورده. دو حاشیه مهم مؤلف درباره تسمیه ارکان اربعه بیت الله الحرام و شهدای فخّ نیز در پایان سفرنامه آورده شده است. شرح حال فرهاد میرزا به قلم میرزا ابوطالب نواب نیز در بخش اختتام، ضمیمه این کتاب شده است. مصحح، همچنین معنی لغات و اصطلاحات دشوار را در «لغتنامه» ذکر کرده و فهرست اعلام جامعی نیز تهیه کرده و آن را در سال 1366 ش به طبع رساند.