اگر ادبیات را که حالتی کیفی دارد با کلماتی محدود، به تعریف خاصی مقید کنیم، آن جنبه کیفی را به کمیت تبدیل کرده و در واقع ادبیات را تعریف نکردهایم، بلکه تنها بخشی از آن را از کستردگی اولیه جدا ساختهایم. در زمینه ادبیات کودکان با اشاره به راهگشاییهای «شارل پرو» در فرانسه، «برادران گریم» در آلمان و سرانجام «هانس کریستیان آندرسن» نتیجه گرفتیم که «یونسکو» حس تفاهم بینالمللی را منوط به تعمیم ادبیات کودکان میداند. در بحث از پیشینه ادبیات کودکان در ایران به مشاهیری چون «ابوحامد محمد غزالی» و «ایرج میرزا»، «بهار»، «عشقی»، «صادق هدایت»، «فضل الله مهتدی»، «صمد بهرنگی»، «مهدخت دولتآبادی»، «ابوالقاسم فقیری» نام برد.
پس از گذشت حدودا چهل سال از عمر سینمای ایران به جهت بالا بردنبار عاطفی فیلم و به ویژه در مضامین خانوادگی و ملودرامهای وطنی، در سالهای دهه چهل، کودکان نیز گهگاه در فیلمهای فارسی حضور پیدا می کنند. اما این حضور به تنهایی نمی تواند سرآغاز فیلم کودک در تاریخ سینمای ایران باشد. چرا که سینمای کودک، ویژگیهای خاص خود را دارد و برای مخاطبان خاص خود نیز تولید می شود و فیلم های سینمایی به دلیل جامعیت و عمومی بودن شیوه بیان و پیام آن نمی تواند پاسخگوی این نیاز باشد....
نویسنده در این کتاب پس از مقدمهای درباره چرایی خواندن کتاب و مزایای خواندن آن، به بررسی و نقد داستان کوتاه «اولدوز و کلاغها» نوشته صمد بهرنگی پرداخته است. در این بخش ابتدا خلاصهای از داستان و نتیجهگیری نویسنده از این داستان آورده شده و سپس نویسنده کتاب به نقد و بررسی این داستان پرداخته است.