برای یافتن جای پایی از نخستین گامهای ترانههای ایرانی، گویا باید از خاستگاه شعر حرکت کرد. اگر چه منتجه پژوهشهای محققان به ما می گوید که نخستین نغمههای مکتوب شاعرانه، از نای پیامبر ایرانی، زرتشت برخاست، اما بیشک؛ اگر به اعتبار آثار غیرمکتوب هم بیندیشیم، ناچارباید معتقد شویم، که طبیعت شاعرانه زرتشت، ملهم از محیطی بوده است که شعر در آن عنصری مهجور نبوده است. بررسیهای دانشمندانی همچون «امیل بنونیست» و «هنینگ» نشان داده است که نه تنها متنهای پهلوی نظیر «درخت آسوریک» و «یادگار زریران» شعر است، بلکه وجود شعر و انواع آن در فارسی میانه، امکانپذیر است.
نگارنده در ابتدای کتاب یادآور میشود که "موسیقی عامیانه ناظر بر وقایع مهم زندگی از جمله تولد تا مرگ است .این هنر بنابه مقتضیات زمان و مکان و موضوع فرق پیدا میکند و در واقع بیان احساسات پاک و صادقانه مردم است که در فرم و قالب مناسب با موضوع و فعالیت ارائه میشود .موسیقی عامیانه ایران در تمام اشکال خود سرشار از مضامین اسلامی است و این امر جزء ویژگیهای این هنر ساده و بی پیرایه نیز محسوب میشود ."وی در این کتاب نغمهها و سرودههای عامیانه را در قالب یازده موضوع که عمدتا نام و نشانی از مولای متقیان علی (ع) دارند گردآوری و بررسی نموده که عبارتاند از" :ترانههای کار"، "دامداری"، "اعتقادات و باورهای عامیانه در خصوص ابزار موسیقی"، "نغمات و دعاهای رمضان"، "موسیقی در آیینهای نوروزی"، "دوبیتیهای عامیانه"، "متلها یا قصه ترانههای عامیانه"، "لالاییها"، "نغمههای عروسی"، "نغمههای حماسی " و "ترانههای مذهبی ."در بخش انتهایی کتاب، "منابع و ماخذ "و "نمایه "فراهم آمده است .
در "فرهنگ اصطلاحات عامیانه جوانان "علاوه بر معنای هر واژه یا اصطلاح، در صورت لزوم، به مقوله دستوری، زبان منبع، مترادفها و متضادها اشاره شده است .این فرهنگ با مثالها و توضیحاتی نیز همراه است .
پیش از ورود در مبحث اصلی توجه به نکتهای را ضروری میدانیم: ادب رسمی، تا دیرباز با هنر عامه برخورد خصمانه ای داشته است و هم از این روست که جلوههای هنر عوام در کتب ادبی و تذکرههای شعر، یا اصلاً جایی ندارد و یا بسیار کمرنگ است. دقت در جملات شمس قیس رازی در کتاب معتبر و پرآوازه المعجم فی معاثیر اشعارالعجم به ترانه ـ که حدی در دشنام دارد ـ شاید کافی باشد که حال و روز هنر عامه را در پیشگاه خداوندان ادب بیان کند. .... به حکم آنکه منشد و منشی و بادی و بانی آن [ترانه] کودکی بوده نیک موزون و دلبر و جوانی تازه و تر، آنرا «ترانه» نام نهاد و مایه فتنه بزرگ سر به جهان داد ... عالم و عامی مشعوف این شعر گشته، زاهد و فاسق را در آن نصیب و صالح و طالح را بدان رغبت.
مدینه فاضله که در آثار فرهنگی منظوم و منثور تمامی ملل بازتاب دارد، رویایی است آرمانی که نباید آنرا دور از قلمرو خرد، خلاقیت و اراده انسان، و از نوع پیشگویی ها و آیندهشناسیهای فریبکارانه ساحران، برای تسخیر اذهان ساده و بسط پنداشت. یوتوپیستها با قلبی دردمند از آلام جهان معاصر خود، به مدد اشراقی که از روح و اندیشه روشن خویش داشتهاند، از جهانی که برای انسانیت آرزومی کرده اند، تصویرهایی ساختهاند و یقین داشتهاند که هوشمندی انسان فراتر از آنست که نتواند این آرزوها را از رویا به عمل درآورد.