میدانیم که تفاوت اسم فاعلهای مزید فیه سالم (اعلالنشده) عربی با اسم مفعولهای مزید در تقابل فتحه /a/ با کسره /i/ در هجای بسته پایانی این کلمات است. مثلا اسم فاعل از مصدر «انعام»، «منعم» و اسم مفعول از همین باب «مُنعَم» است. به همین قیاس اسم فاعل از مصدر «تدین»، «مدون» و اسم مفعول آن «مدون» است. این قاعده مسئلهای صرفی است که بر مبنای یک تقابل آوایی (واجی) ایجاد شده است، یعنی زبان عربی تقابل میان دو مصوت /a/ و /i/ را که در این زبان بسیار فعال است تبدیل به قاعدهای صرفی کرده است. استفاده از این تقابل در جاهای دیگر صرف عربی نیز دیده میشود، چنان که تفاوت میان ضمیر مفرد مخاطب مذکر و مؤنث نیز مبتنی بر همین تقابل است.
کتاب حاضر به مناسبت ششمین سال تاسیس صدای آمریکا به زبان فارسی این مجموعه خواندنی را که متضمن گفتارهایی از برنامه های متنوع صدای آمریکاست به عنوان ارمغان نوروزی به شنوندگان صدای آمریکا تقدیم کرده است
یکی از وجوه اهمیت زبان و ادب فارسی در شبه قاره پیوستگی عمیق زبان های ملی و محلی این منطقه با زبان فارسی است. تاثیرات عمیقی که زبان فارسی هم در زمینه واژه ها و اصطلاحات و هم در زمینه قواعد و دستور زبان بر زبان های رایج این منطقه داشته است، مورد تاکید و اذعان اهل فضل و ادب پاکستانی و سایر محققان بوده که در کتاب ها، سخنرانی ها و .... بدان پرداخته اند. این پیوستگی بویژه در ادبیات منظوم بیش از ادبیات منثور به چشم می خورد و به عنوان نمونه بافت و ترکیب شعر اردو و اصطلاحات و قواعد آن به روشنی میزان این تاثیرپذیری را نشان می دهد. بنابراین منابع و مآخذی که بتواند این رابطه و پیوند عمیق را نه فقط برای فارسی گویان و فارسی سرایان این خطه، بلکه برای اردو سرایان نیز روشن تر و معنی دارتر سازد، ضروری می نماید. چه بسا شاعر و نویسنده ای که اصطلاحی را شنیده است ولی معنی دقیق و کاربرد صحیح آن را در شعر و نثر نمی داند و به متون اصلی و مفصل هم یا دسترسی ندارد و یا از چنان تبحر و تسلطی در زبان فارسی برخوردار نیست که به راحتی بتواند از آنها معنی و کاربرد اصطلاح مورد نظر را دریابد...
«لُغَتِ فُرس» یا فرهنگ اسدی نام واژهنامه مهم و قدیمی است که اسدی طوسی شاعر سرشناس سده پنجم هجری آن را تألیف کردهاست. اسدی در این کتاب برای شرح غالب لغات، شاهد یا شواهدی از شاعران میآورد. ترتیب واژههای این واژهنامه بر پایه حرف آخر آنها است. اسدی همانگونه که خود گفته، این کتاب را برای آن نوشت تا شاعران و نویسندگان پارسیزبان سرزمینهای غربی ایران که با برخی از واژههای بهکاررفته در خراسان و فرارود آشنایی نداشتند بتوانند مشکلات لغوی خود را به یاری این کتاب رفع کنند. این کتاب کهنترین لغتنامه فارسی است که در قرن پنجم قمری تألیف گردیده است. آنچه درباره این کتاب قابل توجه است، این است که دستهبندی لغات در این کتاب به شیوهای است که نشان میدهد هدف از تألیف آن راهنمایی شاعران بوده تا اگر در قافیه شعر محتاج کلمهای شدند و معنی آن را ندانستند، در این کتاب بیابند و استفاده نمایند.
این رساله بحثی در باب کهنترین کتاب درباره ترجمه مصادر عربی به فارسی است. مؤلف این کتاب ابوبکر محمد بن عبدالله بُستی است و چنانکه در بخش اول رساله گفته شده، هیچیک از منابع مربوط به تراجم دانشمندان قدیم از مؤلف این کتاب و اثر او ذکری نکردهاند، اما زبان کتاب نشان میدهد که کتاب در نقطهای نزدیک به محل تألیف قرآن قدس، مصادر اللغه، مهذّب الاسماء و تاریخ سیستان نوشته شده است. بنابراین بُستی که مؤلف به آن منسوب است، همان بُستِ میان سیستان و غزنین در شرق قندهار است که بعد از تخریب آن به دست تیمور، متروک شد و شهر لشکرگاهِ کنونی در کنار آن ساخته شده است. نسخه منحصربهفرد و کهن کتاب در کتابخانه خدابخش پَتنه (هندوستان) نگهداری میشود و متأسفانه به علت آبدیدگی متن، در بعضی از قسمتها ناخواناست. عنوان کتاب و نام مؤلف در نسخه بدین صورت آمده است: کتاب المصادر علی حروف المعجم، تألیف الشیخ ابی بکر محمد بن عبدالله بن عبدالعزیز البستی.