شعر تکیهگاه بیپناهی آدمهای سرزمین مادری من است. همانهایی که هر روز با غمهای کوچک و بزرگ از کوچه پسکوچههای شهر کوچک شمالی می گذرند و اندوه را، آغشته سطرهایی زلال به باد میسپارند. به قول دوست شاعرم رسول یونان، لنگرود تنها شهری است که شعر سپید، بین مردم نفوذ کرده و طرافداران پرو پا قرص خودش را دارد. بیتردید از همین روست که با نگاهی به نامهای مطرح شعر معاصر در مییابیم که بسیاری از چهرههای جدی و تأثیر گذار ادبیات ایران در آن آب و خاک ریشه دواندهاند و شاخههایشان به کلیومترها دورتر از شمالیترین نقطه نقشه جغرافیا رسیده است. با همه این حرفها نکته غمانگیزی که آزاردهنده تکرار میشود مهجور ماندن مهمترین شاعر لنگرودی معاصر در زادگاهش است. کسی که برعکس شهرت و تأثیرگذاری در شعر امروز، در لنگرود ناشناخته است و هیچکس هم به روی خودش نمیآورد مرد متوسط اندامی که گاه گاه با موهایی که دیگر برف، سفیدشان کرده، پیادهروهای شهر را مرور میکند، شاعری است که دلتنگیهایش سینه به سینه نقل میشود. شمس لنگرودی شاعر، محقق و نویسندهای است که هنوز خیلیها در آن شهر کوچک او را به عنوان فرزند آیتالله شمس میشناسند.
یکی از شیوههای ابراز نظر در مورد قدرت و نظام سیاسی در دوره پهلوی دوم، سرودن شعر بود. از آنجایی که اختناق حاکم بر جامعه اجازه اعتراض و اظهارنظر صریح را نمیداد، بسیاری از افراد با استفاده از صنایع ادبی، چون کنایه، ایهام و ... در قالب شعر مخالفت خویش را با وضعیت موجود اعلام میکردند. از طرف دیگر تعدادی از طرفداران رژیم پهلوی نیز به وسیله شعر به تعریف از این رژیم میپرداختند. این کتاب اشعار مخالفین و موافقین رژیم پهلوی را با توجه به مبانی فکری آنها مطرح کرده و مضامین و معانی هرکدام را مورد بحث قرار داده است.
این کتاب دو هدف را دنبال میکند؛ استخراج کلمهها و ترکیبهای تازه و بکر از لابلای اشعار شاعران بزرگ معاصر فارسی که در این بخش نگارنده تلاش کرده حجم بزرگی از خلاقیتها و آفرینشهای زبانی شاعر را در قالب واژهنامهای اختصاصی ارائه کند. هدف دوم آن است که این فرهنگ میتواند تا حد زیادی مواد و مصالح لازم را برای بررسیهای ادبی و زبانشناسی در حوزههای گوناگون سبکشناسی و نقد ادبی درباره شاعر و ادبیات معاصر فراهم آورد. این کتاب فرهنگ اشعار فروغ فرخزاد است که نویسنده کوشیده این دو هدف را در آن دنبال کند.