رابطه علیت یا سببیت یکی از مسائلی است که نفی و اثبات آن، آثار فلسفی و علمی شگرف دارد و نیز از جهت کلامی و تأثیر خاص آن در امر دیانت دارای نقش اساسی است. بهعلاوه دیدگاههای ارباب تفکر در مورد بدیهی یا نظریبودن آن و در صورت دوم، چگونگی اثبات آن متفاوت است. از این جهت است که در همه آثار فلسفی غربی و شرقی و متقدم و متأخر، فصل یا فصول مستقلی به بحث علیت اختصاص یافته است و در آثار کلامی نیز، هر چند علیت از مسائل اصلی علم کلام نیست، به مناسب مباحث دیگری از قبیل قدرت و اراده و فعل الهی و جبر و تفویض در اعمال بشری به طور جانبی از علیت بحث میشود. فلاسفه اسلامی معمولاً علیت را بر اساس عقل میپذیرند و اشاعره، که مهمترین فرقه کلامی اهل سنت هستند، مشهور به رد علیت میباشند و البته این انتساب نیاز به تحقیق مجدد دارد. مولوی شاعر گرانمایه و عارف عالیقدر اسلامی، از نظر کلامی اشعری است و تحقیق درباره نظر او پیرامون علیت ـ و به تعبیر او سببیت ـ خود شمهای از تحقیق پیرامون نظر اشاعره است. در این مقاله پس از بیان مقدماتی که خلاصه آن را ملاحضه کردیم درباره نظر مولوی در باب سببیت بر اساس متون پارهای از اشعار وی، تحقیق شده و ارزیابی بسیار کوتاهی نیز صورت گرفته است.
در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .
کتاب حاضر نظریات تمام مکاتب مختلف جهان و فلاسفه ای را که در زمینه ارائه مدل انسان کامل سخن گفته اند، بررسی نموده و بالاخره در درس پنجم انسان کامل از دیدگاه: فارابی - عرفا - مولوی (متفکران اسلامی) ارائه شده است.