درویش عبدالمجید طالقانی (مهرانی) (۱۱۵۰ه.ق طالقان - ۱۱۸۵ه.ق اصفهان) خوشنویس، شاعر و عارف شهیر ایرانی است. عبدالمجید در جوانی به قزوین رفت و پس از یادگیری اصول اولیه خوشنویسی به اصفهان مهاجرت نمود. او متخلص به «مجید» بود و بزرگترین خوشنویس خط شکستهنستعلیق در تاریخ خوشنویسی ایران به شمار میرود. درویش در شعر هم تبحر بسیار داشت و از اعضای انجمن ادبی مشتاق به شمار میرفت و از سبک بازگشت پیروی میکرد. در شعرهایش «خموش» و «درویش» تخلص می کرد و دیوان غزلیاتش به چاپ رسیده است. مجموعهی حاضر شامل اشعاری است با مضامین عاشقانه، عارفانه و پندآموز که در قالب غزل، قطعه، مفردات و... سروده شده اند. این کتاب به تصحیح و اهتمام احمد سهیلی خوانساری در سال 1363 توسط انتشارات ما در 1000 نسخه در تهران به چاپ رسیده است.
مجموعه حاضر اشعار دکتر فرامرز نوریانی متخلص به "مظلوم" است که در سال 1312 چشم به جهان گشود و تحت تعلیم و تربیت مادری روشنفکر و پدری آزاده پرورش یافت. در سال 1338 موفق به دریافت دکترای پزشکی از دانشکده پزشکی اصفهان شد و در سال 1350 دکترای اعصاب و روان را از دانشکده پزشکی تهران کسب نمود. ایشان در سن 60 سالگی دار فانی را وداع گفت.
فهرست شماره 14 عرفان ایران بدین قرار است: در قسمت مقالات، عید مبعث از دکتر نورعلی تابنده؛ تصوف علوی از شهرام پازوکی، فریتهوف شوئون و معنای زیبایی از سعید بینای مطلق؛ تاملی در باب معنای روحانی کار از سیدحسن آذرکار؛ کرامات اولیا در آثار مولانا از محمدابراهیم ایرج پور؛ مجموعه مزار شاه نعمت الله ولی از مهراد قیومی بیدهندی، در قسمت معرفی کتاب تفسیر بیان السعاده فی مقامات العباده از دکتر عادل نادرعلی و ترجمه حسینعلی کاشانی بیدختی معرفی شده است.
خسرونامه یا داستان هرمز و گلرخ اثری است در قالب مثنوی و داستان گونه و پرماجرا در بیان رموز اسرار عرفانی و روحانی. در آغاز کتاب مقدمه ای در باب این اثر سترگ و خلاصه داستان به صورت نثر آمده که فوق العاده راه گشا است و خواننده می تواند با یک نظر از ماجرای داستان با خبر گردد و آنگاه با رجوع به متن به اسرار عرفانی مندرج در اثر پی ببرد. در این داستان قیصر روم که سالها در آرزوی داشتن فرزندی است از یکی از کنیزکانش صاحب پسری میشود؛ اما پسر و دایهاش بر اثر کینه و حسد همسر قیصر، آواره دیار میشوند و طی حوادثی در قصر پادشاه خوزستان سکنی میگزینند.
بابافغانی شیرازی در اوایل نیمه دوم قرن نهم در شیراز به دنیا آمد. در جوانی به سیرو سفر پرداخت و بعد در هرات به خدمت جامی رسید و شعر او مورد پسند استاد واقع گشت. بابافغانی از هرات به آذربایجان و سپس به خراسان رفت. او پیرو استادان شیراز و یادآور لسان الغیب در عهد خود بود و به حافظ کوچک شهرت داشت. او از مطرحترین شاعران مکتب وقوع است و اکثر تذکرهنویسان متوجه سبک تازه او در شعر شدهاند . به علت همین سبک تازه خود مورد پسند شاعران خراسان قرار نگرفت و لاجرم سالها در آذربایجان زیست. شعر او را میتوان واسطه شعر حافظ و سبک هندی دانست. این کتاب دیوان اشعار بابافغانی اوست که شامل غزلیات، قطعات، رباعیات، ترجیعات و مقطعات اوست.