این کتاب از محسن فرزانه درباره شعر و زندگی حکیم عمر خیام نیشابوری است. وی ابتدا درباره شهرت جهانی خیام توضیحاتی داشته و اشاره به حکایتی که خاقانی در منشآت خود درباره پایگاه علمی و دانش خیام نقل کرده است با توضیحاتی کوتاه درباره مطالب این کتاب. سپس فصلی زیرعنوان «رباعیهای الحاقی یا رباعیهایی که از خیام نیست» آمده با اشاره به خیامپژوهانی مانند ژوکوفسکی، کریستنسن، فردریک روزن، رمپیس و سوامی گوویندا تیرته که درباره رباعیات سیار یا سرگردان خیام تحقیق کردهاند و بررسی رباعیات الحاقی خیام که در مجموعه آثار دیگر شاعران دیده میشود، از جمله: سلمان ساوجی، مولوی، سراج الدین قمری آملی، کمال الدین اسماعیل، خواجه نصیرالدین طوسی، مهستی گنجوی، خواجه عبدالله انصاری، جامی، سعدی، مجد همگر، حافظ، سنایی و .... . بخش دوم کتاب هم ترجمه احوال خیام یا بررسی زندگینامه خیام است.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
رستم و اسفندیار برجستهترین، نیکترین و مهمترین پهلوانان شاهنامهاند؛ از اینرو برخورد این دو یل از وزن و حساسیت خاصی برخوردار است. اسفندیار شاهزادهای جوان است، با چشم به تختی که شایستگی آن را دارد. او برخلاف گشتاسب، نه یک موجود آزمند و متزلزل و فریبکار، بلکه دلاور شکستناپذیر و مقدسی اس تکه برای نیکترین دینها و اندیشهها شمشیر زده است. رستم در مقابل او، پهلوان قرون و ابرمردی است که تبلور تکاپو و رنج مردانه یک تبار است. در این کتاب افزون بر مقدمه، سه مقاله پیرامون رستم و اسفندیار و همچنین متن آن از روی نسخه شاهنامه چاپ مسکو آمده است.
برابر هزارسال است که مسلک و کیش مانی از ایران ریشهکن شده و نیز هزارسال است که دو کتاب مشهور عربی و فارسی «الفهرست ابن ندیم» و «مرزباننامه» اسپهبد مرزبان که از ارکان مانویت است، در دست ایست و کسی را از ماهیت آن آگاهی نیست. ضرورت بررسی حوادث تاریخی ایجاب میکند که تحقیقی در این زمیه صورت گیرد. نویسنده سایه و رنگ مانویت را در تصوف میبیند و ظهور و بروز این دو کتاب که به اواخر قرن چهارم هجری مربوط است، برهانی بر صدق مدعاست. در این کتاب نکاتی در اینباره طرح شده است.
اهمیت شاهنامه در بیان وقایع و پهلوانیها نیست، ارج این کتاب عظیم که زبانی استوار دارد، در جوش دادن پیوستگی تاریخی تمدن ایران است و این ستایشانگیز است. بیش از هزار سال است که ایرانیان اشعار فردوسی را از جان و دل میخوانند و بر خویشتن میبالند. اما بیشتر دقایق در پرده و تمثیل است، راهنما میباید. نویسنده در این کتاب شاهنامه را کیومرث تا ضحاک بررسی کرده است.