اسم یا تخلص او به اتفاق تذکرهنویسان قطران است و در عهد خود نیز به همین نام اشتهار یافته و در کتب اشعار قرن پنجم هم با همین نام یاد شده است. قطران از شعرای شیرینسخن و لطیف البیان است. طبعش توانا و روحش متوازن است. توانایی طبع او را قصائد مصنوع وی که در دیوانش موجود است و بعضی از آنها نزد ادبا اهمیت و شهرت داشته ثابت میکند؛ زیرا او در این قصاید با آنکه دقایق صنایع شعری را رعایت کرده و در بهیت صورت جلوه داده و ناچار میبایست اشعارش از رونق و زیبایی الفاظ و تناسب معانی عاری باشد، مضامین لطیف و نکات دلفریب گنجانیده و نیز سلاست و روانی عبارات و توازن افکار را از دست نداده است. این کتاب دربرگیرنده دیوان وی است که در ابتدا سه مقاله از سیدحسن تقیزاده، ذبیحالله صفا، بدیعالزمان فروزانفر به عنوان شناسایی از وی آورده شده است.
از شرح حال شاعر بزرگ تبریز حکیم قطران به علت بعد زمان و نبودن مدارک کافی اطلاع صحیحی در دست نداریم. از طرفی تاریخ آذربایجان هم از اوائل شیوع اسلام تا قرن سوم و چهارم هجری به قدری تاریک است که به هیچ وجه از سلاطین و حکمدارانی که در آن دوره در این سرزمین فرمانروایی داشته اند خبر مضبوطی در دست نیست که بتوانیم با مراجعه به آن تواریخ کمکی به روشن کردن شرح حال این شاعر بنمائیم. قطران از قصیده سرایان درجه اول فارسی است و بیشتر طرز شعرای خراسان را بکار برده اشعار او در زمان دولتشاه معروف بوده است قصائدش متین است و در فنون لفظی تجنیس و ترصیع و ذوقافیتین بکار برده و قصاید مصنوعه در تمثیل همین فنون ساخته نیز در وصف وقایع و فصول و مناظر استادی نشان داده است و از رشته های حکمت نیز ؟آگاه بوده که غالب نویسندگان او را حکیم می نویسند و بعضی او را امام الشعرا و فخرالشعرا نوشته اند و اشعار او در زمان خود در شهرهای عراق و خراسان اشتهار داشته و او را باستادی شناخته و نظیر فرخی می دانسته اند...
دیوان اشعار "سلام" مشتمل بر غزلیات، قصاید، مثنویات، قطعات، رباعیات و دیگر منظومات اثر ابوالقاسم سالاری (حیران) است که در سال 1358 در قم منتشر شده است.