محمود بن امیر ولی کتابدار بعد از درگذشت مرشدش در سال 1033 هـ. به هند سفر کرد و در سال 1040 به وطن بازگشت و به فرمان نادر محمدخان سفرنامه «بحر الاسرار فی مناقب الاخیار» را در سال 1045 تألیف کرد. این کتاب بعد از فضایل بلخ در پهلوی کتاب گرانقدر تاریخ بلخ قرار میگیرد و این کتاب با آنکه محتویات فضایل بلخ را اختصارگونه گرفته است، مطالب گونهگونی از قبیل شرح حال قاضیان و شعرا و فاضلان را در خود دارد و هم کارها و مطالب فرهنگی که در آن روزگار بوده و احیانا تحرک فرهنگی موجود بوده است، با بیان واضحی به ذکر آمده است که از خلال آن گفتار، تاریخ بلخ نیز نموده میآید.
اثر حاضر به معرفی علمای بلخ در دورانهای مختلف تاریخی در یک دوره دوجلدی پرداخته است .و این مجموعه به ترتیب الفبای نامها و با ذکر منابع و ماخذ بصورت زیرنویس به طبع رسیده است .در مقدمه جلد اول ( 73صفحه) به شرح مطلبی درباره نامهای بلخ، بنیانگذار بلخ، تاریخ بلخ پیش و پس از اسلام، تاریخ سیاسی بلخ در عصر ایران خراسان و ...نیز پرداخته شده است .
هزارهها یکی از چند گروه قومی ساکن افغانستان هستند. اگرچه از گذشتههای دور اکثریت آنان در افغانستان مرکزی موسوم به «هزارهجات» به سر میبردهاند، اما امروزه ممکن است این مردم در تمام مناطق این کشور یافت شوند. اکثریت هزارهها مسلمان شیعه هستند. زبان آنها فارسی است که با گویش «هزارگی» به کار میرود. این کتاب از اولین بررسیهای جدی درباره هزارههای افغانستان و مقدمهای بر هزارهشناسی است. کتاب در نه فصل آورده شده که هر کدام جنبهای از مسائل جامعه هزاره را دربر میگیرد.
این کتاب دربرگیرنده فهرست کتابهای چاپشده در افغانستان بین سالهای 1330 تا 1344 است.
ركن الدين حسين بن عالم بن ابي الحسن حسيني غوري هروي، متخلص به «حسيني»، از مشايخ طريقه سهروردي و شاعر بزرگ اهل هرات در قرن هشتم هجري است. امير حسيني در قريهاي از بلاد غور (گرو) به دنيا آمد. بعضي سال تولدش را 640 ق و برخي بين 641 تا 646 ق ميدانند. در منابع از او با نامهاي امير حسيني سادات و امير سيدحسيني هم ياد شده است. امير حسيني در شهر هرات مقيم شد و بيشتر عمر خود را در آنجا گذراند. در جواني به همراه پدر به تجارت رفت و اولين سفر او به مولتان بود. بعد از وفات پدر، توبه كرد و طريق عرفان در پيش گرفت. داستاني كه جامي درباره توبه او نوشته يادآور داستان توبه ابراهيم ادهم است. امير حسيني بعد از مرگ پدر تمام دارايياش را به فقرا بخشيد و دوباره به مولتان رفت. شيخ بهاءالدين زكريا مولتاني، نخستين راهبر و مرشد او بود. امير حسيني با فخرالدين عراقي نيز ملاقات كرد. امير حسيني در 16 شوال 718 در هرات چشم از جهان فرو بست. او در علوم زمان خود چيرهدست بود. وي شاعري بزرگ بود، ولي شهرت او بيشتر به تصوف است.