سید صدرالدین بلاغی در سال ۱۲۹۰ شمسی در نایین متولد شد. پدرش سیدحسن حسینی (۱۲۸۸-۱۳۵۲ق) از علما و مدرسین نایین و از شاگردان آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی بود. تحصیلات مقدماتی را نزد پدر آغاز کرد و پس از آن به اصفهان و شیراز رفت و ۲۰ سال به تحصیل علوم حوزوی مشغول بود. در سال ۱۳۱۸ از شیراز به مشهد رفت. در مشهد علاوه بر تدریس، در مجامع و مجالس مذهبی سخنرانی میکرد. پس از دو سال، در سال ۱۳۲۰ به تهران آمد و در به تبلیغ در مساجد و مافل مذهبی مشغول شد. گفتارهای مذهبی او در این زمان از رادیو پخش میشد. علاوه بر وعظ، به تألیف کتب و مقالات اهتمام میورزید. این کتاب مجموعهای از سخنرانیهای دینی، اخلاقی، اجتماعی و تاریخی سیدصدرالدین بلاغی است که به نثری بیتکلف تنظیم شده است.
یکی از سازمانهای بین المللی که یونسکو در اجرای برنامه های تربیتی و علمی و فرهنگی خود از همکاری آن استفاده شایان می کند، سازمانی است بنام شورای بین المللی فلسفه و علوم انسانی که در سال 1949 میلادی در پاریس بنیاد شده است. شش سال بعد از آن تاریخ یعنی در سال 1344 شعبه یی از آن شوری بنام انجمن ایرانی فلسفه و علوم انسانی بدستیاری کمیسیون ملی یونسکو در تهران تاسیس یافت و ریاست آن را آقای سیدحسن تقی زاده عهده دار شدند و این سمت را تا اواخر سال 1339 حفظ کردند. این سخنرانیها در مسائل مختلف فلسفه و علوم انسانی توسط کسانی ایراد شده و می شوند که درباره موضوع مربوط دارای مطالعات فراوان هستند و در واقع خلاصه و عصاره آن مطالعات را در مدتی کوتاه به معرض استفاده شنوندگان می گذارند و آنان را از مراجعه به کتب و رسالات متعددی که غالبا به آنها دسترسی هم ندارند بی نیاز می سازند.این مجموعه حاوی سخنرانیها و خطابه هایی است که متن آنها تا مهلت معین به دفتر انجمن واصل گردیده و به ترتیب تاریخی که ایراد شده اند بچاپ رسیده است. متن سخنرانیها و خطابه های دیگری که از این پس برسد به ضمیمه نتایج قابل استفاده ای که از مذاکرات و مباحثات جلسات رسمی انجمن ممکن است گرفته شود در نشریه های بعدی انجمن به چاپ خواهند رسید...
گیلان نامه "مجموعه مقالاتی است در زمینه تاریخ، فرهنگ، هنر، زبان، ادبیات و مردمشناسی منطقه گیلان .این مجموعه شامل مقالاتی است از نویسندگان مختلف با این عناوین "ماکیان در سرزمین گیلان و دیلمستان از محمود پاینده؛ نامهای گیلانی (برای پسران و دختران) از م. پ. جکتاجی؛ دیوان پیر شرفشاه دولابی از عباس حاکی؛ قلیان کوبی از جعفر خمامی زاد؛ گیلان از دیدگاه هنر از جهانگیر سرتیپ پور؛ واژه های گیلکی از سیروس شمیسا؛ دولاب و خشم دو شهر گمشده از علی عبدلی و ....
برهان (کلمات قرآن)، دلیل قطعی و همواره صادق است. واژه برهان را مصدر ثلاثی مجرد «بره یبره برهانا» به معنای سفید شدن و یا مشتق از ریشه رباعی مجرد «برهن یبرهن برهنه» و به معنای حجت و دلیل دانستهاند. معنای لغوی برهان، حجت و بیان واضح و دلیل قاطع است، و در اصطلاح اهل منطق بر قیاسی اطلاق میشود که از یقینیات (اولیات، مشاهدات، تجربیات، متواترات، حدسیات، فطریات) تشکیل شده، و نتیجه آن یقینی و ملاک رسیدن به واقع است. در قرآن واژههای دیگری به کار رفته که به جهاتی، منطبق بر برهان هستند مثل واژههای سلطان، بینه، حجت و آیه. برهان را میتوان «سلطان» خواند چون زوال ناپذیر و غالب، و تیز و نافذ است و خصم و مخالف را به گونهای در بن بست قرار میدهد که هیچ راهی برای فرار نمییابد، و بر عقول و فهمها سلطه مییابد. از آنجا که برهان نشانه حقانیت آورنده آن است، به «آیه» تعبیر شده است.