پیر هرات خواجه عبدالله انصاری و اثر بیبدیل او «منازل السائرین» برای تمامی عرفانپژوهان، سالکان الی الله، پیران طریقت و واصلان به حقیقت نامی است دیرآشنا و تداعیکننده حالات و کششهای جذاب درونی، شوارق و بوارق ملکوتی، تجربیات عمیق و انیق باطنی و مشاهدات دلکش حقایق و زیباییهای فراطبیعی. «منازل السائرین» کتابی است با نثر جذاب عربی که آن را خواجه 27 سال بعد از تألیف «صد میدان» یعنی به سال 475 هـ.ق نگاشته است. جدای از عمق و پختگی مطالب، زبان و .... این دو کتاب در 51 موضوع مشترک و در 49 عنوان متفاوتند. اما کتاب «انیس العارفین» تحریری است فارسی از شرح کاشانی بر «منازل السائرین» که به خامه عارفی گمنام که خود را صفیالدین محمد طارمی معرفی کرده، نگاشته شده است. متأسفانه مترجم هیچ اشارهای به این مطلب ندارد که متنی را که ارائه کرده، در واقع ترجمهای از شرح کاشانی است و این برای برخی این توهم را ایجاد کرده که این کتاب شرح مستقلی بر «منازل السائرین» است. این متن بر اساس دستنوشت نفیس و منحصربهفرد کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شماره 5322 انجام شده است.
عبدالرزاق کاشانی نویسنده کتاب در مقدمه در مورد علت نگارش کتاب می گوید: "چون از نگارش شرح کتاب منازلالسائرین فارغ شدم؛ و سخن در آن و در شرح فصوصالحکم و تأویلات قرآن حکیم بر پایۀ اصطلاحات صوفیان است؛ و صاحبان علوم منقول و معقول بیشترشان اینها را نمیدانند و بینشان هم مشتهر و متداول نیست، لذا برخی از دوستان از من خواستند که آن (اصطلاحات) را برایشان شرحی کنم، از این روی درخواستشان را برآورده کردم و برای حسن قبول آنان و خوشدل شدنشان هرچه که در شرح کتاب منازلالسائرین خلاصه گفته شده بود؛ در اینجا به تفصیل بیان گردید و هر چه آنجا واگذارده شده بود (با اضافات فراوان دیگر) اینجا توضیح و شرح داده شد. این کتاب بر بیست و هشت باب مطابق حروف ابجد بنا نها شده است" "اصطلاحات الصوفیه" عبدالرزاق کاشانی از منابع در شرح اصطلاحات عرفانی موافق با مکتب ابن عربی است – که در آن اصطلاحات بر طبق حروف ابجد = الفبا در ترجمه – شرح شده است. در باب "ع" اصطلاحات شرح شده شامل شرح اسماء نیز گردیده است.
این کتاب اثری است در حکمت الهی که در آن عبدالقادر بن حمزه بن یاقوت الاهری به شرح آموزههای صوفیانه پرداخته است. وی با استناد به آیات قرآن کریم و احادیث نبوی معرفت شهودی را بالاترین درجه معرفت و برتر از فلسفه و برهان میداند. ابن فوطی درباره عبدالقادر اهری آورده است که وی از حکمای صوفی متأله بود و در جوانی در جستجوی تجرید و تحصیل سفر کرد و به خراسان و فارس رفت و نیز در هرات نزد امام فخر رازی درس خواند و در ایام مستنصر بالله وارد بغداد شد. وی پس از سفرهای طولانی به تعلیم و تربیت فرزندان بهاءالدین کلیبری پرداخت و سپس به اهر بازگشت و در همان شهر به تدریس حکمت پرداخت و در اواخر سال 667 دار فانی را وداع گفت.