یکی از کهنترین روشهای تفسیر قرآن روش تفسیر به لغت و صرف و نحو و بلاغت (تفسیر ادبی) است. در روایات تفسیری بجای مانده از معصومان (ع)، موارد فراوانی وجود دارد که آن بزرگواران ضمن بازگو کردن معنای لغوی یا نکات ادبی موجود در آیات و با تکیه بر قواعد صرف، نحو، معانی، بیان و یا ارجاع به کاربردهای عرفی و ذکر واژههای مترادف به تفسیر و تبیین آیات پرداختهاند. در این مقاله موارد و نمونههایی قابل اعتنا از این گونه تفسیر در آثار به جای مانده از معصومان(ع) ارائه شده تا علاوه بر اثبات ریشهداری و قدمت این روش در تفسیر قرآن، مشروعیت، صحت و نیز اهمیت این شیوه در تفسیر به عنوان یکی از روشهایی که معصومان در تبیین آیات قرآن به کار بردهاند نیز به اثبات رسد.
تعریف تجزیه: هرگاه جمله ای را به چند کلمه تقسیم کرده هر کلمه را بدون اینکه در جمله است ملاحظه کنیم و مورد دقت قرار دهیم و همه قواعد دستوری که درباره آن می دانیم بیان نموده و عناوین مختلفه را ذکر کنیم در همین کلمه در واقع آن کلمه را تجزیه نموده این عمل را (تجزیه) می گویند.
کتاب حاضر تالیف امیرکمال الدین حسین بن مولانا شهاب الدین اسمعیل طبسی گازرگاهی هروی از عارفان و صوفیان و شاعران درجه دوم قرن نهم هجری قمری است که به غلط تالیف آن را به سلطان حسین بایقرا فرمانروای هنرپرور تیموری نسبت داده اند، الا اینکه یا مولف در تالیف آن سفارش و سلیقه خاص سلطان حسین را مدّنظر داشته و آن را به نام وی پرداخته و یا اینکه دیگران تالیف آن را به خطا به سلطان حسین نسبت داده اند. مجالس العشاق را نمی توان از جهت تاریخ مورد بررسی قرار داد و بر آن ارزش و اعتباری قائل شد تنها وجهی که می شود بر آن داد این است که نویسنده سعی کرده ضمن سود بردن از شایعات سائره در باب آثار ادبی ادبا و شعرا، چاشنی زیباشناختی را بر آن بیفزاید، لذا مجالس العشاق نوعی تفسیر ادبی است، و چون از منظر فلسفی – زیباشناختی به مسئله عشق می نگرد، عجیب نیست که پا از محدوده شریعت مرسوم فراتر بگذارد و در نتیجه حتی بعضی پیغمبران و معصومین را هم جزء قهرمانان داستان خود قرار بدهد...
تاکنون ترجمههای زیادی از قرآن کریم به زبان فارسی نگاشته شده است که هیچ یک بیاشکال نبودهاند. یکی از این ترجمهها از آن دانشمندی معروف در شبه قاره هند به نام شاه ولی الله محدث دهلوی است که از حدود دو قرن و نیم قبل برجای مانده است. این ترجمه با همه زیباییهایش دارای اشکالاتی اساسی بویژه از جنبه ادبی نیز میباشد. برخی از مهمترین این اشکالات که در این مقاله به عنوان لغزش از آنها یاد شده است عبارتند از: ناهمسانی در ترجمه واژهها، ترجمه غلط و ناصواب برخی کلمات و آیات، مخالفت برخی ترجمهها با قواعد صرفی و نحوی، دخالتدادن دیدگاههای خاص کلامی در ترجمه، عدم رعایت حدود ترجمه و خلط میان ترجمه و تفسیر و تاویل، استفاده از اسرائیلیات و افزودن برخی حواشی غیرضروری و ناصواب و در نهایت عدم رعایت قواعد املایی و چینش دستوری زبان فارسی. این لغزشها در دو دسته ادبی و غیر ادبی جای گرفتهاند و اگرچه برخی از آنها ناخواسته رخ نمودهاند، ولی قطعاً برخی دیگر لغزشهایی است که به عمد در این ترجمه راه یافتهاند.