در این کتاب سعی شده است تا اطلاعات و معلوماتی جمع آوری گردد که در کتب جغرافی نویسان عرب و ایرانی و در لابلای سطور سفرنامهها و تواریخ راجعبه بلخ و جیحون پراکنده است و از این طریق دست کم کار محققان جغرافیای تاریخی را از جستجو در دریای وسیعی از منابع و مآخذ تاریخی – جغرافیایی آسان نموده است. به عقیده نویسنده مراد اصلی از این تالیف، نخست شناخت بخشی از مرزهای خراسان بزرگ است و دیگر اینکه همسایگان خود را بشناسیم، زیرا ایرانیانی که در درخت تنومند نژادی ما ریشه دوانیده اند و بخش عظیمی از فرهنگ و قومیت ما را دارا می باشند، در این نواحی زندگی میکردند و میکنند
سرزمین کهنسال دلاوران ایران باختری از نظر جغرافیای تاریخی و تاریخ مرموز و ناشناخته است. اگر آنطور که در خارج از ایران محققانی چون هرتسفلد، دمرگان، مینورسکی، رالنسن، سر ارول استین برای بررسی گذشته های این سرزمین کوشیده اند فضلای کشور نیز توجهی ابراز می داشتند. اینک بسیاری از زوایای تاریک تاریخ چند هزارساله میهن ما روشن شده بد. نخستین کتابی که درباره لرستان به چاپ رسید مجموعه ای از غلامرضا خان والی و انیس المسافر نام داشت. کتاب مذکور در بوشهر به چاپ رسیده و مشتمل بر آگاهی هایی در مورد جانوران شکاری و فرمانروایان لر از حسین خان والی تا زمان مولف است، پس از آن باید از جغرافیای نظامی لرستان تالیف سپهبد رزم آرا نام برد که مشتمل بر جغرافیای مناطق با توجه به جنبه نظامی انها و ورود قوای دولتی به لرستان و سرکوبی عشایر این منطقه می باشد. آقایان بهمن کریمی و محمدعلی امام شوشتری نیز چند صفحه ای از کتابهای جغرافیای تاریخی غرب ایران و تاریخ جغرافیایی خوزستان را به لرستان اختصاص داده اند. با این حال تا به امروز کتابی که منحصر به تاریخ یا جغرافیای تاریخی این قسمت از ایران باختری باشد تالیف نشده است.
سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد به اسم «مکا» مشهور بوده که یونانیها آن را «گدروزیا» نامیدند.در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این دو کلمه با کلمه «مکا» کلمهای پدید آمد که به مرور زمان به «مکران» تبدیل شد. واژه بلوچستان نیز از زمانی اطلاق شد که بلوچها در آن سکونت کردند. بلوچ ها یكی از اقوام اصیل و شناحته شدة ایرانی هستند ، كه به زبان بلوچی ( كه از نزدیكترین خویشاوندان زبان فارسی است ) تكلم می كند و بیشترین جمعیت آنان در سه كشور ایران ، پاكستان و افغانستان بسر می برند .بیشترین جمعیت استان سیستان و بلوچستان را بلوچها تشكیل می دهند و بافت اجتماعی آن قبیله ای و طایفه ای است. همه اقوام ایرانی با توجه به اشتراكات فرهنگی دارای خصلت های اجتماعی مشابهی هستند . اما در عین حال بخاطر تأثیر پذیری از شرایط خاص محیطی و قومی خود تفاوتهایی نیز در خصلتها، باورها و آداب و رسوم آنها مشاهده می شود كه ویژگی های خاص هر قومی را تشكیل میدهد .
زبان فارسی در مقام یکی از ابزارهای انتقال فرهنگ و تمدن ایران و اسلام، قرنهای متمادی در بخش عمده ای از عالم متمدن آن روزگاران، رواج داشته و ایران به عنوان خاستگاه این زبان از دیرباز مورد توجه بوده است. وجود واژه های بی شمار فارسی در دیگر زبانها نشانه گستردگی دامنه زبان فارسی در آن روزگار است. دلیل دیگر این گستردگی نامه های شاهان مغول و عثمانی خطاب به فرمانروایان فرنگ و ایران است که به زبان فارسی نگاشته شده اند. نفوذ و گسترش زبان و ادبیات فارسی درترکیه که سابقه ای بس دیرینه دارد، حاکی از اهمیت زیاده از حد این زبان است که در این کتاب به روند نفوذ آن در این کشور پرداخته شده است
ارتباط هنر با جغرافیا امری واضح است، ولی در مورد ایران این مسئله با آنچه که در سایر کشورها انعکاس یافته، قدری متفاوت است. به عنوان مثال: تأثیر سریع محیط و طبیعت بر نقاشان مناظر طبیعی در ایران حائز اهمیت است. جایی که مینیاتوریستها، قهرمانان خود را در محیطهایی کاملا تصوری با فضاهای پرنور و صخرههای خیالی که سنگهای عظیم مرجانی را تداعی میکند، خلق میکنند. این مقاله در دسامبر 1931 به منظور استفاده شمار بیشتری از خوانندگان که لزوماً شرقشناسان حرفهای هم نباشند، تهیه گردید و هدف آن سعی در معرفی مسائل کلی بوده است و در نتیجه چندان به جزئیات پرداخته نشده است.