زبان سغدی از نظر تنوع و حجم ادبیات مکتوب، مهمترین زبان ایرانی میانه شرقی است که بررسی و مطالعه آثار آن در آغاز قرن بیستم و با کشف گنجینه تورفان آغاز شده است. هدف از این کتاب، در مرحله نخست، شناساندن بیشتر زبان سغدی و سپس بازشناساندن فلسفه و آیین بودا و اصطلاحات خاص آن آیین از طریق این زبان دوره میانه و خویشاوند زبان فارسی و از طریق اصطلاحاتی است که مترجم سغدی زبان در مقابل آنها به کار برده است.
در «فرهنگ پهلوی» واژههای آرامی که ازوارش یا هزوارش خوانده میشود، به واژههای ایرانی یا پارسی میانک گردانیده شده است. این واژهها دستهبندی شده و در هر باب یک رشته واژه که با هم پیوستگی دارد، یاد گردیده است؛ در یکم: نامهای خدا و مینویان؛ در دوم: گیتی و آنچه از آن است چون خاک و شهر و خانه؛ در سوم: در آب و رود و زره و جوی و جز اینها؛ در چهارم: در دانهها و میوهها؛ در پنجم: در خورشها و آشامها. نام نویسنده این فرهنگ به دست نیامده است؛ اما بیگمان فرهنگی است از روزگار ساسانیان.
این کتاب دارای نامهای خاص اوستایی از تحقیق و بررسی در سه نامنامه مختلف از دانشمندان ایرانی و آلمانی است؛ کتاب «نامنامه ایرانی» تألیف فردیناند یوستی، کتاب «نامنامه اشخاص ایرانی» تألیف مانفرد مایرهوفر و کتاب «دانشنامه مزدیسنا» تألیف جهانگیر اوشیدری. نویسنده کوشیده در مورد هر واژه از نظر معانی، حالت واژه، جنس واژه، شمار واژه و کاربرد آن در کتب دیگر مانند کتب پهلوی و شاهنامه و .... به تفصیل شرح داده شود.
فرهنگی غنی و گسترده که از حدود هزاره دوم پیش از میلاد دشتهای میان سیحون و جیحون را در اختیار خود گرفته بوده است و این همه فرهنگ ما و بخشی از فرهنگ ایرانی است. پس دریابیم فرهنگ غنی، گسترده، پربار و هنوز کم شناخته شده ایران را. و دست دکتر بدری قریب را صمیمانه بفشاریم که برشناخته شدن بخشی از این فرهنگ چنین همت بلند را به کار گرفته است. آیا جای آن نیست که بار دیگر انتشار کتاب فرهنگ سغدی، پژوهشی این چنین ارزنده را به جامعه دانشپژوهان فارسی زبان تبریک بگویم؟ در این فرهنگ، سرواژههای سغدی با معادل فارسی و انگلیسی آمده است. این واژهنامه در جهان زبانشناسی تاریخی کاری منحصر به فرد است. کتاب، گنجینه عظیمی از واژهها و ترکیبات زبان سغدی را در اختیار پژوهشگران این زبان و دیگر زبانهای کهن ایرانی و رشتههای وابسته میگذارد و میتوان آن را به مثابه ابزار اصلی برای مطالعات زبانهای ایرانی به کار برد.
مانی از پدر و مادری ایرانی در بابِل، که از استانهای حکومت اشکانی بود، زاده شد. به گواهی تاریخ، ایرانیان مردمانی بلیغ بودهاند و بینالنهرین محل تلاقی عقاید، افکار، و اساطیر گوناگون محسوب میشد. تبار ایرانی و پرورش در بابل زمینههای رشد و تعالی اندیشه و هنر را در مانی مهیا ساخت. بیشک جنبهای از بلاغت ایرانیِ پیش از اسلام در اشعار او تجلی یافته بود که نمونههای بازمانده به زبان فارسی میانه و پارتی پیروان او بخش کوچکی از این گنجینه پربار گذشته است. این اشعار گوشهای از تصرفات ایرانیان در حوزه خیال و برخی سنتها و ویژگیهای شعری آن دوره را نشان میدهد. در این مقاله، دو سرود یکی، به زبان فارسی میانه و دیگری، به زبان پارتی، که اصل آنها منسوب به مانی است، به دلیل تنوع استفاده از صُوَر خیال و جلوههای بلاغی پیشرفته، بررسی و تحلیل زیباییشناختی میشوند. از آرایههای ادبی در این دو سرود کوتاه، به تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، تکرار، مراعاتنظیر، حسآمیزی، ایهام، و ایهام تناسب باید اشاره کرد که ظرافت و ذوق بهکاررفته در برخی از آنها از دستیابی شاعران آن دوره، به نوعی کمال در حوزه خیال شاعرانه حکایت میکند، موضوعی که از لحاظ تاریخ ادبی ایران بسیار مهم است. در این اشعار، امکانات ادبی و بلاغی در خدمت اندیشههای مانی درآمده است که، به مناسبت، درباره این عقاید توضیح داده شده است.