مراحل مختلف زندگي غزالي با تحولات فکري او ارتباط مستقيم دارد. کناره‌گيري از تدريس و پشت‌کردن به مال و جاه و شهرت، و روي‌آوردن به زهد و تصوف، رويکرد فکري و فلسفي او را مشخص ساخت. او پس از سفري طولاني که به اعتکاف و عزلت گذشت، به نقد مذاهب کلامي و فلسفه‌هاي رايج زمان خويش پرداخت. غزالي در تاريخ فلسفه و کلام اسلامي شخصيتي منحصربه‌فرد است؛ مکتب و روش او در ميان همتايانش خاص خود اوست. او برخلاف متکلمان و فلاسفه معاصر خود و يا پيش از زمان خود تنها به نقد برخي از مسائل فلسفي و کلامي بسنده نکرد؛ بلکه بناي جديدي از فلسفه و کلام به پا کرد که با ترديد و شک در شيوه‌ها و عقايد آغاز مي‌گردد و به مذهبي تکامل‌يافته در اخلاق، فلسفه و کلام منتهي مي‌شود. به قول ارنست رنان، غزالي تنها فيلسوف مسلمان است که در تفکر فلسفي شيوه‌اي خاص براي خود برگزيد. غزالي در روش‌ها و آراي فلسفي کلامي از معاصران خود پيشي گرفت و نظريه‌هاي جديدي ابتکار نمود که قرن‌ها پس از او فيلسوفان متاخر در عصر روشنگري اروپا آن را تکرار کردند. از جمله اين مسائل مي‌توان به شک در حسيات و مسئله سببيت اشاره کرد. نويسنده اين مقاله مي‌کوشد تا با استفاده از مهم‌ترين و تأثيرگذارترين آثار غزالي سير تحول افکار فلسفي ـ کلامي اين انديشمند بزرگ جهان اسلام را مورد مطالعه قرار دهد و با رعايت ترتيب زماني زندگي و تأليفات او به انديشه‌هاي نهايي او در مورد فلسفه و کلام دست يابد.

منابع مشابه بیشتر ...

66152928ad549.jpg

آگاهی

محمدجعفر مصفا

به علت حاکمیت پندار بر ذهن، اتاق وجود من، یعنی ذهن من تاریک است. اکنون از درون این اتاق تاریک به ده ها و صدها موضوع اجتماعی یا هر موضوع دیگر نگاه می کنم و نتیجتا همه آنها را تاریک می بینم. حال کار مفید این نیست که تو آن ده یا صد موضوع و مورد را برای من روشن کنی، کار مفید این است که کمک کنی به روشن شدن اتاق تاریک ذهنم. وقتی این اتاق روشن شد خود من می توانم از یک موضع روشن آن صد مورد و بیشتر از آن را روشن ببینم.

6611310f8819a.jpg

تفرج صنع: گفتارهایی در اخلاق و صنعت و علم انسانی

عبدالکریم سروش

تفرج صنع مجموعۀ برخی مقالات و گفت‌وگوهای مطبوعاتی عبدالکریم سروش در موضوعات علم اخلاق، فلسفۀ علم و تکنولوژی و علوم انسانی است. هفته‌ها و ماه‌هایی که این مصاحبه‌ها انجام می‌شد و تحریر می‌یافت، ایامی پر التهاب بود و نام علوم انسانی در مخاطب ناآشنا نفرت و وحشت را با هم بر می‌انگیخت؛ نفرت از علومی که به صورت علم می‌نمایند و به واقع علم نیستند و وحشت از دانش‌هایی که جمعی شعبده‌باز برای بند‌نهادن بر پای مستضعفان و ربودن سرمایۀ ایمان آنان پرداخته و برساخته‌اند و به امت‌های ستم‌کشیده به تزویر و فریب فروخته‌اند. غوغای سختی در معاندت و معاضدت این علوم برآورده بودند و از دو طرف کشمکش عنیفی می‌رفت.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

5736c96ae01f3.PNG

نگاهی به ریشه‌های ادبیات مقاومت (مطالعه موردی شعر مقاومت در صدر اسلام)

هادی رضوان

ادبیات مقاومت در نیمه دوم قرن بیستم و به طور مشخص پس از جنگ‌های 1967 میان اعراب و اسرائیل شایع شد. شاعرانی چون محمود درویش، سمیح‌القاسم و دیگران به شاعران مقاومت مشهور شدند و این اصطلاح به دنیای اسلام وارد شد. اما ادبیات مقاومت که ترجمان خود آگاهی و هویت بوده و به دنبال آزادی می‌گردد به این مقطع منحصر نمی‌شود و ریشه در ادبیات گذشته دارد. قصیده میمیه زهیر بن ابی سلمی و نیز معلقه او از نمونه‌های بارز ادبیات مقاومت در میراث عرب به شمار می‌آیند. اما در صدر اسلام و در سایه تعالیم حیات بخش قرآن و رهنمودهای نورانی پیامبر عظیم‌الشأن این ادبیات در میان مسلمانان رنگ دیگری به خود گرفت. شاعران مسلمان در دفاع از ارزش‌های اسلامی و پیامبر اسلام (ص) در میدان جنگ حضور می‌یافتند و با سلاح زبان و به کارگیری ذوق و هنر شعری خود در کنار مجاهدان ادای تکلیف می‌کردند. شاعرانی چون حسان بن ثابت، کعب بن مالک و عبدالله بن رواحه را می‌توان از پیشتازان ادبیات مقاومت در دنیای اسلام دانست که البته از تأییدات قرآن کریم و توجیهات پیامبر اسلام نیز برخوردار بودند و این شاید از مهم‌ترین خصوصیات ادبیات مقاومت در این دوره به حساب می‌آید. نویسنده در این مقاله می‌کوشد که زوایای مختلف شعر مقاومت در صدر اسلام را مورد بررسی و پژوهش قرار دهد. تأثیر قرآن کریم و سنت نبوی در تقویت ادبیات مقاومت اسلامی، اثرگذارترین شاعران مقاومت در صدر اسلام و سبک‌شناسی ادبیات مقاومت در این دوره از مهم‌ترین مسائلی است که این پژوهش به آن پرداخته است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران پژوهش‌ها/پژوهش‌های ادبیات پایداری
مقاله