5fd4bf28180ac.jpg

رشحات فرات، دیوان دوم (شامل قصاید، مثنوی، ترجیع، غزلیات، قطعات، رباعیات دیگر سخنان)

مکان چاپ: بی جا ناشر: شرکت سهامی چاپ رنگین تاریخ چاپ: ۱۳۳۵ هجری شمسی زبان: فارسی

عباس فرات مولف کتاب، در سال 1335 از خدمت در ارتش بازنشسته شده و به جمع آوری و تنظیم و نشر آثار چندین ساله که بالغ بر هفتاد هشتاد هزار بیت بود پرداخت و آنها را درپنج جلد منتشر کرد که این کتاب، جلد دوم از سری اشعاری است، که بیشتر آن، غزل است ولی مطالب و مضامین تازه و نو هم در آن پیدا می‌شود. این اشعار شامل قصائد، مثنوی، ترجیع، غزلیات، قطعات، رباعیات و دیگر سخنان است

منابع مشابه بیشتر ...

66437f302f3c6.jpg

مکتب پروانه: مجموعه شعری از مرحوم محمدعلی متصدی زاده زرندی (عبقری)

محمدعلی متصدی زاده زرندی (عبقری)

مجموعه حاضر (مکتب پروانه) بخش کوچکی از اشعار مرحوم محمدعلی متصدی زاده زرندی (عبقری) است که به مناسبت اولین سالگرد رحلت ایشان در سال 1374 انتشار یافت.

6640ddb3299e2.jpg

رشحات قلم

عبدالرحمن فرامرزی

عبدالرحمن فرامرزی ؛ روزنامه‌نگار و سیاست‌مرد ایران. عبدالرحمن فرامرزی، نویسنده معاصر و استاد دانشگاه، وکیل پایه یک دادگستری و مدتی سردبیر روزنامه کیهان بود. او به همراه برادر بزرگ خود احمد فرامرزی چند دوره وکیل مجلس شورای ملی بود. نامه‌های اعتراضی او در کیهان در مورد غائله آذربایجان خطاب به جعفر پیشه‌وری در کتابی به نام «استاد فرامرزی و قضیه آذربایجان» گردآوری و منتشر شده‌است. او به ویژه در مجلس هفدهم که اکثریت آن و دولت در اختیار جبهه ملی بود، در فراکسیون اقلیت به مخالفت با دکتر مصدق پرداخت. در هنگام تصویب اعتبارنامه اش در خرداد ۱۳۳۱ شدیدترین حمله را از طرف ابوالحسن حائری زاده پذیرا شد. حائری زاده او را به همکاری را دیکتاتوری رضاشاه و سانسورچی شهربانی بودن و همچنین قاچاق در بنادر جنوب متهم کرد. با اینحال اعتبارنامه او با تنها یک رای مخالف، به تصویب رسید. حائری زاده هرگز آنزمان تصور نمی‌کرد که به فاصله چند ماه مجبور می‌شود در کنار اقلیت مجلس که خودش آنها را فاسد و درباری و انگلیسی می‌خواند، بنشیند، تا بتواند با خطر بزرگتر که به زعم او دیکتاتوری مصدق بود، مبارزه کند. اوج این درگیری‌ها در هنگام انتخابات هیئت رئیسه مجلس در تیرماه ۱۳۳۲ بود که جداشدگان از جبهه ملی در ائتلاف با نمایندگان مخالف دولت، تلاش کردند آیت الله کاشانی را بار دیگر به ریاست مجلس برگزینند. حال آنکه نظر مصدق بر انتخاب دکتر عبدالله معظمی بود. با پیروزی شکننده جبهه ملی و انتخاب دکتر معظمی، عبدالرحمن فرامرزی در خطابه‌ای بر جایگاه مجلس تاکید کرده و به انتقاد از رویه عوامگرایانه مصدق پرداخت. مجلس بزرگترین جلسه مملکت است بزرگترین محفل مملکت است این است که رئیس مجلس هم بزرگترین رئیس جلسه مملکت است وچون مجلس نماینده ملت است پس می‌شود گفت رئیس مجلس رئیس ملت است این که گفتم مجلس نماینده ملت است برای اینکه رفع این غلطی را بکنم که در ایران رایج است که می‌گویند ملت چه می‌گوید ملت یعنی مجلس شورای ملی که نماینده ۲۰ میلیون جمعیت است ملت عبارت از ۵ هزار نفر یا پنجاه هزار نفر که در یکجا اجتماع می‌کنند نیست. اگر باشد (نمی‌خواهم توهین به یک ایلی بکنم) مثلاً ترکمنهای سابق که شاید ۵۰۰ هزار نفر بوده‌اند و راه می‌زدند کار آنها بجا بوده برای اینکه ۵۰۰ هزار نفر جمعیت بوده‌اند در تمام دنیا ملت در انتخابات آنها دخالت کرده‌اند به‌اینجهت در تمام دنیا رئیس مجلس از حیث معنی محترم‌ترین فردش است حتی در انگلستان من خودم بودم که وقتی نمایندگان مجلس انگلیس که معروف است انگلستان مادر دمکراسی دنیا است یک خطی دارد در مجلس که هر نماینده وقتی که می‌آید توی مجلس به رئیس تعظیم می‌کند وقتی هم می‌رود بیرون تعظیم می‌کند و در واقع تعظیم می‌کند به این مقامی که فداکاریها کرده و خونها داده تا آنرا پیدا کرده... مقصودم این است که ما نظرمان همین است که احترام مقام ریاست و احترام مجلس را نگه بداریم و از رئیس هم انتظار داریم که بهمان اندازه احترام مجلس را نگه بدارد و فقط یک نکته را تذکرمی‌دهم، در آن روزی که بین دو نفر از آقایان نمایندگان دعواشد حرف شد خیلی تکیه کردند روی اینکه فلان نماینده توهین کرده ولی اشاره نکردند که تماشاچیها با فحش مجلس را به لرزه درآوردند در تمام دنیا وکلا به همدیگر توهین می‌کنند به همدیگر می‌پرند اصلاً در بعضی مجالس هست که گوجه‌فرنگی بهم می‌اندازند تخم‌مرغی که تویش آرد کرده‌اند بهم می‌اندازند اما تماشاچی به هیچوجه حق ندارد که وکیل را مورد توهین قراربدهد برای اینکه وکیل کیست؟ وکیل یک آدم است بنده اگر بدانم اینها به من فحش می‌دهند وقتی رفتم جلوی مجلس به من فحش می‌دهند یا کتک می‌زنند من نه حرف می‌زنم نه رای می‌دهم مرض هم ندارم این کار را بکنم این وظیفه جنابعالی است که حیثیت مجلس را از این بابت نگه دارید جناب آقای دکتر معظمی من اجباری ندارم به آن کسی که فلان چاقوکش دلش می‌خواهد، رای بدهم من اجبار دارم به آن کسی رای بدهم که به آن معتقد هستم اگر بناباشد که چاقوکش او مرا بزند پس آزادی رای و احترام مجلس و مصونیت وکیل کجا رفته؟

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

63bebb8950652.jpg

نغمات فرات - دیوان سوم

عباس فرات

شاعر متخلص به فرات در یزد به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایى را در موطنش به پایان رسانید و براى فراگرفتن فقه و اصول به اصفهان و خراسان و بعد به تهران آمد و دوره دبیرستان را در دارالفنون به پایان رسانید. وى در ۱۲۹۸ ش. که انجمن ادبى ایران تأسیس شد سمت منشى انجمن داشت. سپس در انجمن ادبى حکیم نظامى و انجمن ادبى فرهنگستان عضو گردید. چندى نیز به تدریس مشغول و نظامت مدارس را عهده ‌دار بود. در ۱۳۰۵ ش. به استخدام اداره کل ژاندارمرى درآمد. فرات از ۱۳۲۵ ش. به نشر قسمت هایى از اشعار خود همت گماشت. فرات در غزل سرایى ماهر بود و قسمتى از اشعار فکاهى او نیز با نام مستعار «ابن‌جنى» در روزنامه ‌ها منتشر شده است. وى در تهران درگذشت. از آثارش: «ثمرات»؛ «رشحات»؛ «نغمات»؛ «قطرات»؛ «لمعات»؛ «نفحات»؛ دیوان شعر مى باشد. کتاب حاضر دیوان سوم، نغمات فرات است که شامل رباعیات، قطعات، قصائد، مثنوی، ترجیع، غزلیات و دیگر سخنان است.

نظم/شعر معاصر/مجموعه اشعار
کتاب
6315d756834bd.jpg

نمونه ای از اشعار نغز آقای عباس فرات و قسمتی از دیوان اشعار حسین پورشقاقی

عباس فرات

کتاب حاضر نمونه ای از اشعار نغز عباس فرات و قسمتی از دیوان اشعار حسین پورشقاقی است ضمیمه روزنامه نسیم شمال و در سال 1325 به چاپ رسیده است

نظم/شعر معاصر/مجموعه اشعار
کتاب