در این کتاب مختصر مؤلف کوشیده تا غالب اطلاعاتی را که یک متتبع و طالب معرفت تاریخ تحولات شیعه و فرقههای اسلام در قرون اولیه هجری احتیاج دارد به طور فشرده و جامع با روشی تحقیقی و منصفانه به رشته تحریر درآورد. روش تحقیق نگارنده در این مختصر نخست درباره ریشه اختلاف بین مسلمین و پیدایش مذهب شیعه و دیگر فرقههای اصلی اسلام چون خوارج و مرجئه و مذهب عامه و سواد اعظم مسلمین بوده است. سپس درباره اختلاف مسلمین در امر امام و فرق کلامی اسلام چون معتزله و اشاعره به گفتگو پرداخته است. آنگاه درباره مبانی فقهی شریعت اسلام بحثی جامع نموده و از مذاهب اربعه سنت و جماعت سخن به میان آورده است. سپس فرقهها بر حسب توالی تاریخی ذکر شدهاند.
حروفیه، پیروان فضلاللّه نعیمیاسترآبادی و جنبشی سیاسی ـ اجتماعی با عناصری از تصوف ، باطنیگری ، آموزشهای اسماعیلیان و غالیان در اواخر سده هشتم است. حروفیان بر فرهنگ و هنر و اوضاع اجتماعی و سیاسی عثمانیان تأثیر عمیقی گذاشتند و بهویژه در بین مردم سرزمینهای بالکان ، که تازه مسلمان شده بودند، طرفدارانی یافتند. برخی دولتمردان و شاعران عثمانی از این نهضت تأثیر گرفتند، از جمله شاعرانی چون ساری عبداللّه چلبی، تمنایی و محییالدین ابدال و شاعر و مورخ علی مصطفیافندی گلیبولیلی. ...چنانکه در منابع حروفیه آمده است، فضلالله پس از این دوره به تبریز رفت و در آنجا نیز با تعبیر رؤیاهای مردم، به تدریج به دستگاه جلایریان راه یافت و طاقیهای را که خود متبرک کرده بود، به سلطان اویس بن حسن جلایری داد. بنابر این منابع، چنین به نظر میرسد که در حدود سال 788ق/1386م در رؤیایی، نخست اسرار حروف مقطعۀ قرآنکریم بر او آشکار شد و سپس در اثر تجلی حق بر وی در تبریز، اسرار و حقایق هستی، مقامات پیامبران، و معانی باطنی شعائر و مناسک اسلامی را دریافت؛ واقعهای که در منابع حروفی از آن به «نزول هست موجودات بر ضمیر فضل»، «ظهور کبریا»، و «ظهور و بروز» یاد میشود. فضلالله ظاهراً در همان سال نوشتن کتاب جاویدان نامۀ خود را آغاز کرد
منهج المؤلف فی البحث واضح جلی: بدأت أدرس التاریخ السیاسی للشیعة و الاحزاب الخری لغرض واحد؛ هو الوقوف علی أثر هذا التاریخ فی الحیاة الشیعیة و العقلیة الشیعیة، ثم الادب الشیعی. فسجلت فی الفصل الاول التاریخ السیاسی للشیعه، و فی الفصل الثانی بقیة الاحزاب المناوئة و خصصت فصلا ثالثا للعقائد الشیعیة و أثرها فی الأدب. الأدب الشیعة جاءت فی الفصل الرابع. و الفصل الخامس خصصت لأدباء الشیعة و الفصل الاخیر أثر التشیع فی الأدب العربی.
پادشاهان اشکانی از نژاد پارتی به شمار می رفتند. پارت ناحیه ای بود که در خراسان کنونی قرار داشت. گویند که نام این قوم ماخوذ از اسم قبیله پارنی است که تیره ای از قوم سکایی داهه به شمار می آمدند و در بیابانهای بین رود جیحون و دریای خزر در ییلاق و قشلاق بودند و مسکن اصلی آنان در استپهای میان گرگان و دریای آرال بود. مردم پارنی شاید بیشتاز قبیله های بودند که بخش های آباد پارت را در تصرف گرفتند در زبان ارمنی قدیم، و قسمتهای پارتی مانوی بعضی از کلمات آن زبان را از ریشه پارنی دانسته اند که توسط آن قوم به زبان پارتی راه یافته اند. پارنی ها حتی پس از تصرف پارت عادت چادرنشینی و شبانی خاص سکایی را نگاه داشتند. پارنی ها مردمی سوارکار و دلیر بودند و چون از آزادگان به شمار می رفتند، پیاده رفتن را دون شان خود می دانستند و همواره اسبی زیر ران خود داشتند. تیر و کمان سلاح ملی آنان بود. خصوصیت جنگی ایشان در جنگ و گریز حیله گرانه بود. سوار پارتی در حین گریز ناگهان به عقب بازمیگشت و به دشمن تیر می انداخت، پس از مدت کوتاهی بار دیگر، حمله را آغاز می کرد. از مجموع نوشته های مورخان قدیم، چنین نتیجه گرفته می شود که پارتی ها از آریاهای ایرانی بودند…
این کتاب ترجمه «الفرق بین الفرق» تألیف ابومنصور عبدالقاهر بغدادی از علمای قرن پنجم و از معروفترین کتب فرق اسلامی است. برای تکمیل ابحاث آن، یک باب دیگر نیز افزوده شده و رساله «النکت الاعتقادیه» شیخ مفید که از حیث اعتبار و اختصار و همعصر بودن مؤلف آن با عبدالقاهر بغدادی بر دیگر رسالات اعتقادی اثنی عشریه رحجان داشت، در ادامه کتاب آمده است.