فخری هروی، شاعر، تذکرهنویس و مترجم سده دهم شبهقاره است که سالهای بسیاری از عمر خود را در سند و هند گذرانده است. در این جستار برای یافتن چند و چون اثرپذیری فخری از حافظ، نخست غزلهایی از او را که در وزن و قافیه و ردیف با غزلهایی از حافظ همسان هستند از دیوان او به در کشیدهایم. سپس در این غزلهای هماهنگ همانندیهای لفظی و معنوی میان شعر دو شاعر را یافتهایم تا درباره هر یک از نمونهها درصد سستی یا درستی این گمان که فخری بهراستی غزل حافظ را پیش چشم داشته است روشن شود. در بخشی دیگر نیز تضمینهای فخری از شعر حافظ را آوردهایم که در آن بخش تأثیرپذیری بیچون و چرای او از غزلسرای شیرازی آشکار است.
نگارنده در این کتاب ضمن تطبیق واژههای سوئدی با واژههای ایرانی (پارسی باستان، اوستایی، پهلوی و فارسی) نمونههای مشابهی از واژگان ایرانی و سوئدی فراهم میآورد و بر پایه آن نشان میدهد که عناصری از واژههای باستانی، اوستایی، پهلوی و فارسی در زبان سوئدی وجود دارد .وی همچنین خاطر نشان میکند که "برخی واژههای مشترک ایرانی و سوئدی آن قدر به هم نزدیک و همانندند که گاهی هیچ تفاوتی با هم ندارند و گاهی تفاوت اندکی بین آنها وجود دارد ."در آغاز کتاب ضمن اشاره به خویشاوندی زبانهای اروپایی با زبانهای هند و ایرانی، جدول تطبیق حروف ترکیبی سوئدی با حروف فارسی، و جدول تطبیق حروف آوانگاری لاتین با حروف فارسی درج گردیده است . تدوین کتاب به این صورت است که واژه سوئدی در سمت راست صفحه به خط سوئدی ضبط شده و واژه معادل ایرانی در مقابل آن، با الفبای لاتینی، آورده شده همچنین معنی و مفهوم هر یک از این دو واژه در برابر آن درج گردیده تا همسانی و احیانا نا همسانی معنی هر دو واژه نمایان گردد .
بدرالدّین هلالی استرآبادی مشهور به «هلالی جغتایی» اواخر قرن ۹ در استرآباد، گرگان کنونی چشم به جهان گشود. اصالت وی به ترکمنهای جغتای بازمیگردد. در دورۀ جوانی به سبب شعردوستی وزیر تیموریان، امیر علیشیر نوایی به هرات رفت و در آنجا ساکن شد. هلالی شیعه مذهب بود و در سال ۹۳۶ ه.ق بر سر اختلافات مذهبی در هرات کشته شد و در همانجا به خاک سپرده شد. شهرت او بیشتر به خاطر غزلیات و مثنوی «شاه و درویش» او است که به زبان آلمانی نیز ترجمه شده است. «صفاتالعاشقین»، «لیلی و مجنون» و «دیوان اشعار هلالی جغتایی» دربردارنده سایر اشعار او است. کتاب حاضر شصت و شش تضمین از غزلیات هلالی جغتایی است اثری از حیدر تهرانی متخلص به معجزه که در سال 1370 توسط انتشارات پیام آزادی منتشر شده است.
سخنسنجانی که درباره موسیقی شعر شاملو به جستجو و پژوهش پرداختهاند، شعر سپید او را یکسره از عناصر عروضی تهی میدانند. نگارنده برای نخستینبار در این جستار کوشیدهاست تا با زبان دانش عروض، بخشی از ویژگیهای موسیقی بیرونی در شعر سپید شاملو را آشکار سازد. البته این به معنی آن نیست که ما شعر او را عروضی میشماریم، زیرا آنچه به عروض سنتی معنی میبخشد، نظم ریاضیوار است و از آنجا که این نظم در زنجیرههای هجایی شعر سپید شاملو برهم میخورد، عروضی خواندن آن درست نیست. با اینهمه در سنجش با آهنگ شعر سنتی، درصدِ دوری و نزدیکی آهنگ سخنان گوناگون یکسان نیست و شعر سپید شاملو، برخلاف شعر پیروانش، دارای تکرارهای بههنجار موسیقایی است و آهنگی نزدیک به وزن عروضی دارد؛ یا دستکم با پشتوانه و پیشزمینه ذهنی عروضی سروده شدهاست.