تذکرة الاولیا، اثر منثور عطار نیشابوری، در شرح حال و بیان اقوال هفتاد و دو تن از عرفاست. وی در این کتاب شرح حال هر یک از عرفا را با مقدمهای مسجع آغاز میکند و پس از آن به بیان احوال و اقوال عارف مورد نظر میپردازد. به طور کلی میتوان از خلال هریک از این سرگذشتها، به مواردی همچون روابط خانوادگی، مناسبات اجتماعی و ویژگیهای فردی هریک از مشایخ پی برد. هدف از این پژوهش بررسی موارد فوق در شرح حال هریک از عرفای مطرح شده در تذکرة الاولیا است. در بخش روابط خانوادگی عطار، به مواردی همچون وجه تسمیه عارف، دوران کودکی، همسر و فرزندان هریک از عرفا پرداخته است. مناسبات اجتماعی عرفا بیانگر ارتباط با حضرت رسول(ص) و ائمهء اطهار(ع)، دیدار با خضر، ارتباط با پیر و مرشد، روابط متقابل عرفا، ارتباط عارف با عامه مردم، مناسبات عرفا و حکام، ارتباط با غیره مسلمانان، عارف و ابلیس و شغل و پیشه عرفاست. ویژگیهای فردی عرفا نیز مواردی چون توبه، ارتباط عارف با حق تعالی، دعا و مناجات، عارف و نفس، عبادت و ریاضت، خواب و مرگ عارف را دربر میگیرد.
تذکرةالاولیاء کتابی عرفانی است به نثر ساده و در قسمتهایی مسجع، که در شرح احوال بزرگان اولیاء و مشایخ صوفیه توسط فریدالدین عطار نیشابوری به فارسی نوشته شدهاست. تذکرةالاولیاء کتابی درباره زندگی، حالات، اندیشهها و سخنان عارفان و مشایخِ تصوف است، و به ذکر مکارم اخلاق، مواعظ و سخنان حکمتآمیز صوفیان بزرگ می پردازد.این کتاب مشتمل است بر مقدمه و ۷۲ باب که هر باب به زندگی یک صوفی پرداخته است و در ابتدای هر باب سخنانی مسجع در تمجید و ثنای صوفی بیان شده و سپس سخنان و داستان ها درباره صوفی آورده شده است.نخستین باب به حالات و سخنان جعفر صادق اختصاص یافتهاست، و باب هفتاد و دوم به حسین بن منصور حلاج .
تذكره المقامات نام يكي از ستونهاي پرطرفدار هفته نامه گل آقا بود كه در آن شرح حال شخصيتهاي سياسي ايران به چاپ ميرسيد. اين ستون كه نظيرهاي از كتاب تذكره الاولياء عطار نيشابوري بود با قلم ابوالفضل زرويي با نام مستعار ملانصرالدين هر بار به سراغ يكي از چهرههاي دولتي ميرفت و به زبان طنز به نقد و بررسي اقدامات وي ميپرداخت. اين ستون كه در زمان چاپ طرفداران زيادي داشت باعث عكسالعملهاي متفاوتي از جانب چهرههاي مطرح شده بود. گل آقا در سال 76 گزيدهاي از مطالب اين ستون را به صورت كتاب منتشر كرد.
«محمّد بن مبارک شاه قزوینی» (و: 966ق.) ملقّب به «حکیم شاه»، حکیم، متکلّم، فیلسوف، مترجم و طبیب حاذق دربار عثمانی است. وی از محضر استادان بزرگی چون «جلال الدین دوانی» و «صدر الدین دشتکی» بهره برده و به سبب تسلّط بر زبانهای فارسی، عربی و ترکی و دسترسی به کتب پیشینیان، توانسته است کتابهای ارزشمندی در علوم مختلف تألیف کند. یکی از این آثار، کتاب فارسی«جواهرنامه» یا «معرفة الجواهر» است که در شرح صفات، انواع، معادن، عیوب، روش نگهداری، طبیعت و خواصّ جواهرات و نیز برخی از احجار تألیف شده است. تا پیش از قرن دهم هجری،جواهرنامههای متعدّدی در جهان اسلام تألیف شده امّا جواهرنامه قزوینی ویژگیهایی دارد که آن را از سایر آثار پیش و پس از خود تمایز میبخشد و تحقیق و تدقیق در آن را ضروری میسازد. یکی از این ویژگیها، تنوّع و تعدّد جواهر و احجار معرّفی شده در این کتاب است. استفاده از آثاری که در این علم در حوزههای شرقی و غربی جهان اسلام تألیف شده بود این کتاب را جامع جواهرنامههای پیش از خود ساخته است. ویژگی دیگر جواهرنامه قزوینی، سبک نثر آن است؛ بررسی سبک این رساله نشان میدهد که علی رغم دوری مؤلّف از مرکز زبان فارسی، به سبب طبع شاعرانه و ذوق ادبی وی و نیز تسلّط بر آثار بزرگان دورههای پیشین در علوم مختلف، کتاب وی با وجود تأثیرپذیری از زبان عربی از بسیاری از سهوهای لغوی و دستوری و نیز تکلّفات رایج در آن دوره مبرّاست و با سادگی و ایجاز لازم برای یک متن علمی، به خوبی از عهده انتقال پیام به مخاطب بر آمده است.
در قرن پنجم هجري همزمان با اوج گرفتن مباحث عرفاني و به تبع آن رواج روزافزون تاليفات متعدد در حوزه عرفان اسلامي، ابوالقاسم قشيري با دقت نظر خاصي که در انديشههاي عرفاني داشت، اثري برجا گذاشت که از همان زمان تاليف جايگاه خود را به دست آورد و اندکي بعد به فارسي نيز ترجمه شد. نخستين بار حدود نيم قرن پيش ترجمه رساله قشيريه با انتساب به ابوعلي عثماني، توسط فروزانفر تصحيح و چاپ شد. اين اثر بخصوص با توجه به مقدمه و تعليقات فروزانفر از امتيازات بسياري برخوردار بود؛ ليکن کاستيهايي در متن و حواشي آن به چشم ميخورد و با گذشت زمان، احساس نياز به وجود متني منقح از ترجمه رساله قشيريه بخصوص براي تدريس در مقطع تحصيلات تکميلي، تصحيح دوباره ترجمه رساله قشيريه را ضروري ساخت. اخيرا تصحيح تازهاي از اين اثر توسط مهدي محبتي منتشر شده که پرسشهايي را به دنبال داشته است: آيا تصحيح محبتي از ترجمه رساله قشيريه انتظار خوانندگان را براي رو به رو شدن با متني منقح از اين اثر برآورده ميسازد يا اين که ماجراي تصحيح ترجمه رساله قشيريه به دليل راه يافتن کاستيهايي مشابه تصحيح پيشين و يا افزون بر آن همچنان ادامه دارد؟ مقاله حاضر براي پاسخ به اين پرسشها تدوين شده است.