6021374a0394b.jpg

مختصری از زندگانی سیاسی سلطان احمدشاه قاجار به ضمیمه چند پرده از زندگانی داخلی و خصوصی او

مکان چاپ: تهران ناشر: انتشارات محمدعلی علمی تاریخ چاپ: ۱۳۲۳ هجری شمسی زبان: فارسی

موضوع کتاب مختصری از زندگانی سیاسی سلطان احمدشاه قاجار است به ضمیمه چند پرده از زندگانی داخلی و خصوصی او. نویسنده در این کتاب فقط به مسائل سیاسی و اجتماعی دوران احمدشاه نپرداخته و تا آنجا که لازم بوده به پیروی از روش علمی امروزی مورخین غرب، به زندگانی خصوصی احمدشاه نیز توجه داشته و آن اندازه از جریان زندگانی ایشان را که مرتبط با زندگانی سیاسی او بوده است، نقل کرده و از شرح کامل جزئیات زندگانی عمومی و اجتماعی و سیاسی وی خودداری کرده است؛ به این دلیل که نویسنده شرح حال کامل زندگانی احمدشاه را از سال 1298 خورشیدی به بعد در کتاب کودتا و مجلدات بعد از آن در حین ذکر تاریخ معاصر آورده و در این کتاب بیشتر قصد بر این بوده که به وقایعی که علت عزل احمد شاه است و اینکه مشارالیه چگونه پادشاهی بود پرداخته شود و با این کتاب یک سلسله اطلاعات و اسناد تاریخی سودمند را که بهترین درس عبرت از تاریخ معاصر می‌باشد را در اختیار علاقمندان قرار داده است

منابع مشابه بیشتر ...

6640ddb3299e2.jpg

رشحات قلم

عبدالرحمن فرامرزی

عبدالرحمن فرامرزی ؛ روزنامه‌نگار و سیاست‌مرد ایران. عبدالرحمن فرامرزی، نویسنده معاصر و استاد دانشگاه، وکیل پایه یک دادگستری و مدتی سردبیر روزنامه کیهان بود. او به همراه برادر بزرگ خود احمد فرامرزی چند دوره وکیل مجلس شورای ملی بود. نامه‌های اعتراضی او در کیهان در مورد غائله آذربایجان خطاب به جعفر پیشه‌وری در کتابی به نام «استاد فرامرزی و قضیه آذربایجان» گردآوری و منتشر شده‌است. او به ویژه در مجلس هفدهم که اکثریت آن و دولت در اختیار جبهه ملی بود، در فراکسیون اقلیت به مخالفت با دکتر مصدق پرداخت. در هنگام تصویب اعتبارنامه اش در خرداد ۱۳۳۱ شدیدترین حمله را از طرف ابوالحسن حائری زاده پذیرا شد. حائری زاده او را به همکاری را دیکتاتوری رضاشاه و سانسورچی شهربانی بودن و همچنین قاچاق در بنادر جنوب متهم کرد. با اینحال اعتبارنامه او با تنها یک رای مخالف، به تصویب رسید. حائری زاده هرگز آنزمان تصور نمی‌کرد که به فاصله چند ماه مجبور می‌شود در کنار اقلیت مجلس که خودش آنها را فاسد و درباری و انگلیسی می‌خواند، بنشیند، تا بتواند با خطر بزرگتر که به زعم او دیکتاتوری مصدق بود، مبارزه کند. اوج این درگیری‌ها در هنگام انتخابات هیئت رئیسه مجلس در تیرماه ۱۳۳۲ بود که جداشدگان از جبهه ملی در ائتلاف با نمایندگان مخالف دولت، تلاش کردند آیت الله کاشانی را بار دیگر به ریاست مجلس برگزینند. حال آنکه نظر مصدق بر انتخاب دکتر عبدالله معظمی بود. با پیروزی شکننده جبهه ملی و انتخاب دکتر معظمی، عبدالرحمن فرامرزی در خطابه‌ای بر جایگاه مجلس تاکید کرده و به انتقاد از رویه عوامگرایانه مصدق پرداخت. مجلس بزرگترین جلسه مملکت است بزرگترین محفل مملکت است این است که رئیس مجلس هم بزرگترین رئیس جلسه مملکت است وچون مجلس نماینده ملت است پس می‌شود گفت رئیس مجلس رئیس ملت است این که گفتم مجلس نماینده ملت است برای اینکه رفع این غلطی را بکنم که در ایران رایج است که می‌گویند ملت چه می‌گوید ملت یعنی مجلس شورای ملی که نماینده ۲۰ میلیون جمعیت است ملت عبارت از ۵ هزار نفر یا پنجاه هزار نفر که در یکجا اجتماع می‌کنند نیست. اگر باشد (نمی‌خواهم توهین به یک ایلی بکنم) مثلاً ترکمنهای سابق که شاید ۵۰۰ هزار نفر بوده‌اند و راه می‌زدند کار آنها بجا بوده برای اینکه ۵۰۰ هزار نفر جمعیت بوده‌اند در تمام دنیا ملت در انتخابات آنها دخالت کرده‌اند به‌اینجهت در تمام دنیا رئیس مجلس از حیث معنی محترم‌ترین فردش است حتی در انگلستان من خودم بودم که وقتی نمایندگان مجلس انگلیس که معروف است انگلستان مادر دمکراسی دنیا است یک خطی دارد در مجلس که هر نماینده وقتی که می‌آید توی مجلس به رئیس تعظیم می‌کند وقتی هم می‌رود بیرون تعظیم می‌کند و در واقع تعظیم می‌کند به این مقامی که فداکاریها کرده و خونها داده تا آنرا پیدا کرده... مقصودم این است که ما نظرمان همین است که احترام مقام ریاست و احترام مجلس را نگه بداریم و از رئیس هم انتظار داریم که بهمان اندازه احترام مجلس را نگه بدارد و فقط یک نکته را تذکرمی‌دهم، در آن روزی که بین دو نفر از آقایان نمایندگان دعواشد حرف شد خیلی تکیه کردند روی اینکه فلان نماینده توهین کرده ولی اشاره نکردند که تماشاچیها با فحش مجلس را به لرزه درآوردند در تمام دنیا وکلا به همدیگر توهین می‌کنند به همدیگر می‌پرند اصلاً در بعضی مجالس هست که گوجه‌فرنگی بهم می‌اندازند تخم‌مرغی که تویش آرد کرده‌اند بهم می‌اندازند اما تماشاچی به هیچوجه حق ندارد که وکیل را مورد توهین قراربدهد برای اینکه وکیل کیست؟ وکیل یک آدم است بنده اگر بدانم اینها به من فحش می‌دهند وقتی رفتم جلوی مجلس به من فحش می‌دهند یا کتک می‌زنند من نه حرف می‌زنم نه رای می‌دهم مرض هم ندارم این کار را بکنم این وظیفه جنابعالی است که حیثیت مجلس را از این بابت نگه دارید جناب آقای دکتر معظمی من اجباری ندارم به آن کسی که فلان چاقوکش دلش می‌خواهد، رای بدهم من اجبار دارم به آن کسی رای بدهم که به آن معتقد هستم اگر بناباشد که چاقوکش او مرا بزند پس آزادی رای و احترام مجلس و مصونیت وکیل کجا رفته؟

6640c99d79dce.jpg

کیسلوفسکی از ازبان کیسلوفسکی

کریستف کیسلوفسکی

به راستی چه کسی می تواند از زندگی، تفکر و سینمای کیسلوفسکی بگوید؟ بی گمان خود او: همه فیلمهای من، از اولین تا این آخری ها، درباره افرادی است که تحمل خود را ندارند و دقیقا نمی دانند چگونه زندگی کنند، واقعا درست و غلط را نمی شناسند و ناامیدانه در جست و جو هستند؛ در جست و جوی پاسخهایی برای پرسشهایی اساسی از این دست: این همه برای چیست؟ چرا باید صبح از خواب برخاست؟... در این کتاب صدای کیسلوفسکی را می شنویم. او از کودکی، از اتفاقها از قضاوت و از کوچکترین چیزهایی می گوید که به زندگی آدمی معنا می بخشد.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

581badfeb6ed3.PNG

دیوان فرخی یزدی (غزلیات و قصاید و قطعات و رباعیات)

میرزا محمد فرزند محمدابراهیم یزدی از شاعران و روزنامه‌‌نگاران آزادی‌خواه و دموکرات صدر مشروطیت است. فرخی در اوان جوانی به سرودن اشعار سیاسی – اجتماعی با مضامین بکر و بی‌‌سابقه پرداخت. فرخی یزدی تمام عمر خود را به طور جدی علیه ظلم و ستم زورگویان مقاوت ورزید. در نوروز سال ۱۳۲۷ یا ۱۳۲۸ هجری قمری، فرخی شعری تند، خطاب به فرماندار یزد ساخت و در دارالحکومه خواند و ضیغم‌ الدوله ‌قشقایی حاکم یزد دستور داد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندانش افکندند. فرخی پس از آزادی از زندان، یزد را به مقصد تهران ترک گفت و در آنجا مقالات و اشعار مهیجی را درباره آزادی و بر ضد استبداد و زور و زورگویی در جراید به نشر سپرد و توجه طبقات رنج‌ کشیده ایران را بخود جلب نمود. آثار فرخی از لحاظ ارزش ادبی مورد توجه و ستایش فرهنگیان و ادیبان پارسی‌زبان و استادان دانشگاه‌های بزرگ هندوستان و در نظر خاورشناسان یکی از مفاخر ادبی معاصر به شمار می‌رود. هنگامی که فرخی غزل معروف خود را سرود، مورد استقبال تمام شعرای پارسی‌زبان واقع گردید. در سال ۱۳۱۶ او را محاکمه و ابتدا به ۲۷ ماه زندان ‌محکوم کردند. در دادگاه تجدیدنظر مدت زندان وی به سه سال افزایش یافت و سرانجام در طی همان سه سال در بیمارستان زندان به سال ۱۳۱۸ پس از شکنجه و آزار فراوان درگذشت.

نظم/شعر کلاسیک/دیوان
کتاب