الوند کوهی پیر و مانده از دوران پیشین چینخوردگی زمین است و در ردیف پیشکوههای زاگرس میباشد. کوه الوند در حقیقت توده بزرگ و عظیم از نوع سنگهای خارا «گرانیت» است. شکوه الوند میتواند در بلندای ستیغ آن و در آبادانی دامنهها و درههای او باشد. شکوه الوند میتواند در پیری و سالخوردگی دوران زمینشناسی او باشد. شکوه و عظمت الوند را میتوان در عمق درههای پر سبزه و گیاه، در اوج قلل متعدد آن و در کنار چشمهساران او دید. در این کتاب بعد از بخش اول که نگاهی به الوند در دورههای زمینشناسی و نامهای الوند به روایت تاریخ است، در بخشهای بعدی درباره قلهها، درهو چمنزارها، آب و هوا، چشمهساران، آبخیزی، غارها، گیاهان، حیات جانوری و جغرافیای انسانی این منطقه بحث و بررسی صورت گرفته است.
کتاب نقض (النقض) ، اثری در تبیین و اثبات عقاید امامیه و رد اتهامات مخالفان و در نقض کتاب "بعض فضائح الروافض" است. این کتاب توسط عبدالجلیل قزوینی رازی در حدود سال ۵۶۰ ق. نوشته شده است. قزوینی، این کتاب را در رد کتابی به نام "بعض فضائح الروافض" نوشته است. نویسنده کتابِ "بعض فضائح الروافض" سنی مذهب و ساکن ری بوده است که در محرّم سال ۵۵۵ق تألیف آن را به پایان برده و ظاهراً تا سال ۵۵۹ به تکمیل آن مشغول بوده است. نویسنده بعض فضائح روافض، عالمان شیعه مانند سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ صدوق، شیخ مفید و راویان مشهور شیعه را در قرن دوم مورد توهین و سرزنش قرار داده است. این نویسنده برخی از اصول، فروع و اعتقادات شیعه را نیز رد کرده است. چون مطالب بعض فضائح الروافض جنبۀ جدلی داشته، مباحث نقض نیز، به تبع آن، بیشتر حاوی نقد تاریخی است تا مباحث و استدلالات کلامی صرف. عبدالجلیل قزوینی در پاسخ به شبهات و ستیزه جوییهای این عالم سنی هرگز به موضعگیریهای عجولانه و سست نپرداخته و در نهایت ادب بدون هیچ پرخاش و لجاجتی، خردمندان را به تفکر و تدبر فراخوانده است. با مطالعه دقیق مناظرات و مشاجرات کتاب، در مییابیم عبدالجلیل با درایت اعتراضات، شبهات وارده را بهگونهای منطقی پاسخ داده، چنانکه بهاندک زمانی کتاب بعض فضائح الروافض به فراموشی سپرده شده است و کتاب «النقض» تا قرنها پس از تألیف مورد استفاده و استناد بسیاری از عالمان و دانشمندان قرار گرفته است.
سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد به اسم «مکا» مشهور بوده که یونانیها آن را «گدروزیا» نامیدند.در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این دو کلمه با کلمه «مکا» کلمهای پدید آمد که به مرور زمان به «مکران» تبدیل شد. واژه بلوچستان نیز از زمانی اطلاق شد که بلوچها در آن سکونت کردند. بلوچ ها یكی از اقوام اصیل و شناحته شدة ایرانی هستند ، كه به زبان بلوچی ( كه از نزدیكترین خویشاوندان زبان فارسی است ) تكلم می كند و بیشترین جمعیت آنان در سه كشور ایران ، پاكستان و افغانستان بسر می برند .بیشترین جمعیت استان سیستان و بلوچستان را بلوچها تشكیل می دهند و بافت اجتماعی آن قبیله ای و طایفه ای است. همه اقوام ایرانی با توجه به اشتراكات فرهنگی دارای خصلت های اجتماعی مشابهی هستند . اما در عین حال بخاطر تأثیر پذیری از شرایط خاص محیطی و قومی خود تفاوتهایی نیز در خصلتها، باورها و آداب و رسوم آنها مشاهده می شود كه ویژگی های خاص هر قومی را تشكیل میدهد .