6038d33c3e6bf.jpg

پیش درآمدی بر استبدادسالاری در ایران

مکان چاپ: تهران ناشر: چشمه تاریخ چاپ: ۱۳۷۹ هجری شمسی زبان: فارسی

در هر جامعه استبداد‌زده، حکومت‌گران مستبد برای انجام آن چه که کرده و می‌کنند به زمینه پذیرش نیازمندند، و این زمینه پذیرش تنها می‌تواند بر بستری فرهنگی پدیدار شود. البته می‌توان گفت برای مدتی کوتاه با خشونت چیزی شبیه به زمینه پذیرش ایجاد کرد ولی این زمینه بنا شده بر خشونت زودگذر و فانی است و دیر یا زود کاربردش را از دست خواهد داد. از آن گذشته، اعمال خشونت، پیش از آنکه به چنین هدفی دست یابد، حتی برای کوتاه مدت و به طور زودگذر، به حضور و آمادگی ابزار اعمال خشونت نیازمند است. یعنی کوشش در اعمال استبداد، پی‌آمد وجود تفکر استبداد‌سالارانه است نه پیش‌درآمد آن. در این مجموعه قصد مولف بررسی وجوهی از عامل و یا عوامل موثر د تدارک پیدایش این زمینه پذیرش است. به سخن دیگر این نوشته تنها درآمدی است در شناخت زمینه‌های استبداد‌سالاری، و روایت مقابله با این نوع فرهنگ میماند برای فرصتی دیگر.

منابع مشابه بیشتر ...

58ad15aca67e1.PNG

پیش‌زمینه‌های استبدادپذیری در امثال فارسی

سعید پورعظیمی, مصطفی قهرمان ارشد

از آنجا که امثال برخاسته از تجربه‌های حیات قومی‌اند، با مطالعه آنها می‌توان ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر قومی را بازشناخت. ساختار سیاسی ایران تا دوره مشروطه با استبداد شناخته می‌شود که در آن، پادشاه پیوسته در رأس قدرت بود و مردم همگی رمه او به شمار می‌رفتند. حاکمیت استبداد، رواج اندیشه جبرباوری، فقدان زمینه‌های عقلانی و فلسفی در جامعه، سرسپردگی و نفی فردیت از عواملی هستند که در طوب تاریخ ایران سبب شکل‌گیری سخنان و امثالی شده‌اند که بنیان هرگونه تعقل، حرکت اجتماعی و پیشرفت را سست کرده‌اند. امثال و حکم به عنوان نمایان‌ترین تجلی گاه اندیشه و مهم‌ترین دستورالعمل زندگی مردم، بخش درخوری از فرهنگ و زبان ایرانیان را تشکیل می‌دهد؛ از این‌رو برای شناخت و تحلیل فرهنگ ایرانی بسیار کار آمد است. در این مقاله به بررسی چند مورد اساسی از پیش‌زمینه‌هایی پرداخته‌ایم که پذیرش و پرورش استبداد را در میان مردم موجب شده و در امثال و حکم نمود یافته است. نتیجه این است که استبدادپذیری پیش و بیش از اینکه ناشی از اعمال قدرت باشد، دارای زمینه‌های فرهنگی است و طی قرن‌های متمادی ذهن و زبان مردم را شکل داده است.

5860278d73581.PNG

بازنمایی سیمای زن در داستان معاصر افغانستان با تکیه بر رمان نقره، دختر دریایی کابل

مریم صالحی نیا, محمد تقوی, سرو رسا رفیع زاده, علی یوسفی

رمان نقره، دختر دریای کابل نوشته حمیرا قادری نویسنده مطرح و جوان افغانستان ـ یکی از رمان‌های مهم معاصر افغانستان ‌است که در آن به مسائل اجتماعی و سیاسی از دیدگاه زن و با محوریّت او پرداخته شده‌است. این رمان با نگراشی متفاوت، حوادث سال‌های پرالتهاب پنج دهه (۱۳۰۸-۱۳۵۷) را که در آن‌ها تغییر نظام‌های متعدد حکومتی رخ داده است، توصیف می‌کند. نگارندگان با هدف بررسی جایگاه اجتماعی و نقش زن افغانستانی در داستان‌نویسی معاصر فارسی این کشور، رمان نام‌برده را به شیوه تحلیل گفتمان بررسی کرده و پس از معرفی روش پژوهش و مبنای نظری فرکلاف، تحلیل متن را در سه مرحله پی‌گرفته‌‌اند. نتایج واکاوی متن نشان می‌دهد سراسر رمان عرصه تقابل گفتمان‌های سنّت و مردسالاری در برابر گفتمان زنانگی(فمینیستی) و گفتمان قدرت در برابر گفتمان روشنفکری است. نگرش نویسنده در بازنمایی وقایع داستان، جریان‌های فکری جامعه را درباره مسایل سیاسی و اجتماعی در برهه خاصی از دوره‌ی معاصر به‌نمایش می‌گذارد؛ بدین‌ترتیب واکاوی مولفه‌های رمان به‌شیوه‌ی تحلیل گفتمان انتقادی، علاوه بر این‌که نگرش نویسنده را در بازنمایی حوادث داستان آشکار می‌کند، خواننده را با بخشی از تحولات فکری افغانستان که در این داستان زنان منشأ این تحولات معرفی شده‌اند آشنا می‌کند. تأکید قادری بر یک برهه‌ا‌ی خاص از تاریخ در مقایسه با زمان‌های دیگر بیان‌گر گرایش‌های ملی و ضد استبدادی و استعماری وی‌ است که با توجه به حضور نیروهای خارجی (در زمان خلق اثر)، دخالت احتمالی و پنهانی آنان را هشدار می‌دهد؛ همچنین، با طرح مسایل اجتماعی و عاطفی زنان، سوگیری آشکار وی را در برابر گفتمان سنّتی و مردسالارانه می‌نمایاند.