در تاریخ ادبی هر ملتی سرآمدانی هستند که دارای ابتکار بوده و به پیشرفت ادبیات کمک کردهاند. در عرصه داستان به معنای امروز نیز پیشگامانی هستند که مسیر را در ادبیات عربی هموار کردهاند؛ از اینرو در قالبهای داستانی متوع در پهنه مکتبهای مختلف، ظهور کرد. رئالیسم (واقعگرایی) از جمله مکتبهایی است که با توجه به اوضاع و احوال جامعه، وارد عرصه ادبی و داستاننویسی شد. نجیب محفوظ از بزرگان داستان مصر است که قالب قصصی را برای بیان اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه برگزید و در میدان مکتب واقعگرایی، اسلوبی جدید و مضامینی نو را به تصویر کشید. از جمله داستانهای واقعگرای نجیب محفوظ، داستان «زقاق المَدَق» است که حلقه مهمی از تاریخ روایی ـ داستانی است. بیان ضعف اقتصادی مصر که سرچشمه مشکلات اجتماعی و اخلاقی است از شاخصههای مکتب واقعگرایی است که نجیب محفوظ به زیبایی در این داستان به تصویر کشیده است؛ لذا در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی داستان «زقاق المَدَق » پرداخته و ویژگیهای بارز رئالیسم آن را که شامل انعکاس مضامین اجتماعی فقر، فساد اجتماعی و استعمار در جامعه مصر است، استخراج کردهایم.
پیدایش و تکامل و زوال مکتبهای ادبی در اروپا پیش از آنچه حاکلی از تحولات ذوق هنری باشد، نشانه تحولات اجتماعی است که در طی چند قرن اخیر دنیای مغرب را دگرگون کرده است. این کتاب در واقع نخستین گام بلندی است که در راه توضیح و تشریح خصوصیات مکتبهای ادبی برای خواننده فارسیزبان برداشته است. از آنجا که مؤلف قصد نداشته به جنبههای اجتماعی این مکتبها و چگونگی تکامل تاریخی آنها بپردازد، خواننده نباید توقع تجزیه و تحلیل انگیزههای اجتماعی جنبشهای ادبی را در این کتاب داشته باشد، بلکه باید محدودیتهای در کار مؤلف را در نظر بگیرد و به درک مشخصات هنری و استتیک مکتبهای ادبی و آشنایی با نمایندگان آنها قناعت کند.
این کتاب چند نسل پیدرپی را با ادبیات رئالیستی و ضدرئالیستی در ایران و افغانستان آشنا کرد و در برابر نویسندگان و شاعران رسالت بزرگ آگاهیدهی برای اجتماع به ستم رفته و به ظلمت خوابیده را گذاشت و در دامنش جوانان زیادی را با روحیه ستمستیزانه تربیت نمود. از این لحاظ خواندن این کتاب دارای اهمیت فوقالعاده بوده و یکی از مراجع ادبی عصر ما محسوب میشود. واژه «رئاليسم» به معناي «واقعگرايي» از لغت «real» مأخوذ است كه آن واژه از «res» لاتين مشتق است كه به معناي «شيئ» است و «reality» از همين كلمه مشتق شده است كه به معناي اشياي واقعي يا واقعيت است. «رئاليسم» معاني اصطلاحي گوناگون دارد. رئاليسم در هنر و ادبيات با رئاليسم در اخلاق، حقوق و سياست فرق دارد و رئاليسم در فلسفه با رئاليسم هنري، حقوقي، اخلاقي و سياسي متفاوت است. همچنين رئاليسم در فلسفه و معرفتشناسي گونههاي چندي دارد كه در اين كتاب به برخي از آنها اشاره شده است.
نوستالژی یا "غم غربت" در اصطلاح روانشناسی، حسرت و دلتنگی انسانها نسبت به گذشته خویش است. فقر، مهاجرت، دوری از وطن و ... در ایجاد این احساس مؤثر است. روانشناسان نوستالژی را یک حالت هیجانی، انگیزشی پیچیده میدانند که گاهی غمگینی و تمایل بازگشت به وطن و گاهی درماندگی ناشی از تفکر درباره آن (وطن یا منزل) است. جبران خلیل جبران(1883- 1931م) یکی از شاعران خوش قریحه رمانتیک، و نیما یوشیج( 1274- 1338 هـ.ش) از شاعران توانمند معاصر و صاحب اشعار سیاسی و اجتماعی زیاد است. بررسی این مقاله نشان میدهد که جبران و نیما از شاعران برجسته رمانتیک هستند. احساس نوستالژیک به عنوان یکی از مؤلفههای رمانتیسم (گریز و سیاحت) در آثار هر دو شاعر مشهود است؛ چرا که این دو شاعر تحت تاثیر محیط اجتماعی و سیاسی مجبور به ترک وطن شدهاند و غم دوری از وطن و معشوقه برای آنان خاطرات تلخی را به جا گذاشت، در نتیجه نوستالژی فردی و اجتماعی هر دو شاعر را به عنوان شاعران رمانتیک نوستالژیک معرفی میکند. این مقاله کوشش تطبیقی است که نحوه بیان احساسات و عواطف نوستالژیک جبران خلیل جبران و نیما یوشیج را به تصویر میکشد.
در ادبیات عرب، مقامات به نوشتههایی با نثر مسجوع و متصنع اطلاق میگردد که نویسنده در ضمن بیان داستانهایی که معمولا پیرامون کدیه و گدایی است، سعی دارد قدرت هنری و ادبی خود را نیز به نمایش بگذارد. سابقه نگارش اینگونه داستانها که دارای یک قهرمان و راوی خیالی است به بدیع الزمان همدانی (398-355 هـ. ق) بر میگردد و ادامه و پرورش آن، توسط ابوالقاسم حریری - که بر پیشکسوت خود، سبقت جست ـ صورت گرفت. البته نگارش مقامات به حریری ختم نشد بلکه وی باعث شد مقلدان زیادی به تقلید از او مقامه بنگارند و شارحان و حافظان کثیری اثر او را شرح و حفظ نمایند. در این مقاله به تعریف مقامه، سابقه و علت مقامهنگاری، معرفی حریری و اثر او پرداخته خواهد شد.