مکتوبات (یا مکاتیب)، نام مجموعهٔ نامههای صد و پنجاهگانهای است که از مولانا جلالالدین محمد بلخی (مولوی) به یادگار مانده است. از سه اثر منثور مولوی، مکتوبات را نباید چون دیگر آثار او تلقی کرد، هر چند در آن کتاب هم گهگاه مولانا در حال و هوای دیوان کبیر و مثنوی پرواز کردهاست، از جمله در نامهٔ صد و سیام که به حسامالدین چلبی نوشته است، اما محتوای بسیاری از نامهها دنیوی است و توصیههایی به این امیر و آن وزیر که کار این و آن را روبهراه کنند و در رفع دشواری و اصلاح امور مردم غفلت نکنند. این نامهها در زمانهای مختلف و با نیات مختلف تقریر شدهاست. این نامهها به زبان فارسی تصنیف شدهاند و مخاطب آنها شاگردان، اعضای خانواده، دولتمردان و افراد صاحب نفوذ است. نامههای مولانا نشان از اداره جامعهای از شاگردان که در اطراف وی گرد آمده بودند میدهد. بر خلاف سبک فارسی دو اثر منثورِ «فیه ما فیه» و «مجالس سبعه»، مولانا مکتوبات را به صورت آگاهانهای پیچیده و مطابق با سبک مکاتبه با نجیبان، دولتمردان و پادشاهان نگاشته است
«مثنوی معنوی» مولانا از بزرگترین آثار منظوم ادب پارسی و عرفان اسلامی است. این اثر جاودان که در شش دفتر تنظیم بنا به خواهش یکی از مریدان، حسام الدین چلبی، سروده، حسام الدین اصرار می ورزد که مولانا به سبک الهی نامه عطار اشعاری را بسراید که بیانگر آموزه های طریقت و حقیقت عرفانی جهت بره و حظ مریدان و طالبان باشد.مولانا نیز به درخواست یار غار خویش لبیک گفته و به مدت چهارده سال تا هنگام وفات خویش به سرودن مثنوی همت گماشت. این کتاب از ۲۶٬۰۰۰ بیت و ۶ دفتر تشکیل شده و یکی از برترین کتابهای ادبیات عرفانی کهن فارسی و حکمت پارسی پس از اسلام است. این کتاب در قالب شعری مثنوی سروده شدهاست؛ که در واقع عنوان کتاب نیز میباشد. اگر چه قبل از مولوی، شاعران دیگری مانند سنائی و عطار هم از قالب شعری مثنوی استفاده کرده بودند ولی مثنوی مولوی از سطح ادبی بالاتر برخوردار است. در این کتاب ۴۲۴ داستان پیدرپی به شیوهٔ تمثیل داستان سختیهای انسان در راه رسیدن به خدا را بیان میکند. هجده بیت نخست دفتر اول مثنوی معنوی به نینامه شهرت دارد و چکیدهای از مفهوم ۶ دفتر است. این کتاب به درخواست شاگرد مولوی، حسامالدین حسن چلبی، در سالهای ۶۶۲ تا ۶۷۲ هجری/۱۲۶۰ میلادی تألیف شد. عنوان کتاب، مثنوی، در واقع نوعی از ساختار شعری است که در این کتاب استفاده میشود. مثنوی مولوی، همانند بیشتر مثنویهای صوفیانه، به صورت عمده از «داستان» به عنوان ابزاری برای بیان تعلیمات تصوف استفاده میکند. ترتیب قرار گرفتن داستانهای گوناگون در این کتاب ظاهراً نظم مشخصی ندارد. شخصیتهای اصلی داستانها میتواند از پیامبران و پادشاهان تا چوپانان و بردگان باشد. حیوانات نیز نقش پررنگی در این داستانها بازی میکنند. حکایات موجود در مثنوی از منابع مختلف قدیمیتر آمدهاند. برخی عیناً در مثنویهای عطار نیشابوری همچون منطقالطیر موجودند. برخی همچون داستان خلیفه و لیلی، پادشاه و خانه کمپیر، استر و استر، محمود و ایاز، گنج نامه، حلوا ساختن جهود و عیسوی و مسلمان از مقالات شمس استخراج شدهاند. آخرین داستان مثنوی (شاهزادگان و دژ هوش ربا)، با وفات مولوی ناتمام ماند. دفتر ششم مثنوی از همین روی دفتری ناتمام است. فرزند او مثنوی زیبایی دارد که در آن از مرگ پدر و ناتمام ماندن مثنوی گله کردهاست. اصل داستان را البته جویندگان میتوانند در مقالات شمس تبریزی بیابند و از بخش پایانی قصه مطلع شوند. مولوی در مثنوی تبحر خود را در استفاده از اتفاقات روزمره برای توضیح دیدگاههای عرفانیاش نشان میدهد. ویژگی تمایزبخش دیگر این کتاب میزان گریزهای مکرر آن از داستان اصلی برای توضیح (گاه مفصل) نکات مختلف جنبی داستان، است. این نکته ممکن است بیانگر این باشد که برای مولوی مضمون داستان اهمیت بسیار بیشتری از سبک نگارش داشتهاست.
عظیمترین شاهکار تاریخی که در عصر مغول به رشته تألیف درآمده و بزرگترین آثار ادبیات ایران کتاب «جامع التواریخ» تألیف خواجه رشیدالدین فضلالله است که شامل خصوصیات زندگانی و احوال مغول و عصر تسلط اینان است. این کتاب به امر غازانخان و اولجایتو در تحت سرپرستی وزیر معروف همدانی در سال 710 هـ.ق فراهم آمده و شامل سه مجلد است: جلد اول در تاریخ مغول، جلد دوم در تاریخ عمومی و عالم بنام اولجایتو، جلد سوم در جغرافیا. جلد سوم گویا از بین رفته یا تألیف نشده است.
کتاب حاضر برای استفاده کنندگان از مثنوی شریف فراهم آمده تا جایگاه بیت یا ابیاتی را در مثنوی بجویند و به حکمت یا داستان مورد نظرشان دست یابند، آن چه ما را به تنظیم این مجموعه برانگیخت اهمیت بر نفوذ این کتاب بزرگ در تاریخ ایران و اسلام است.
موضوع کتاب مثنوی معنوی از مولانا محمد بلخی خلاصه داستانها، قطعات و تمثیلات، دوبیتی ها، تک بیتی ها، رباعیات، زندگی نامه و چند مقاله که به اهتمام محسن غیور در سال 1363 منتشر شده است