در فرهنگ عامیانه گاهی این تمایل وجود دارد که گویشوران در میان خود بهگونهای سخن بگویند تا بیگانگان به راز و رمزشان پینبرند. از اینرو، برخی از خرده¬فرهنگ¬های محلی یا گروههای اجتماعی درصدد ساخت زبان رمزی (لوترا) برمیآیند تا از آن در میان گروه خود استفاده کنند. این زبان رمزی بیشتر بر پایه گویش غالب و رایج در هر منطقه ساخته میشود، قواعد صرف و نحو آن بر اساس همان گویش یا شبیه آن است و فرمول¬های خاص آوایی مهمترین ابزار ایجاد رمز در آنهاست. در این مقاله ضمن مطالعه این پدیده در فرهنگ عامه مردم ایران، ویژگی¬های یک زبان رمزی خاص ـ که در میان یک گروه نسبتا گسترده خویشاوندی در مشهد رایج است ـ بررسی میشود و البته هنوز نام خاصی برای آن تعیین نشده است؛ اما با عنوان «زبان خانواده برومند» از آن یاد می¬شود. این زبان که حدود چهار تا پنج نسل از عمر آن میگذرد، زبان رمزی زندهای است که در میان گویشوران خود نسل به نسل انتقال یافته و بیشتر ویژگیهای زبانهای رمزی را داراست. برخی از واژگان این زبان عربی است؛ برخی واژگان فارسی هستند که تغییر شکل یا تغییر آوایی یافتهاند و نیز برخی از آنها واژگان ساختگیاند و ریشه مشخصی ندارند. این زبان تنها در میان همین گروه از مردم مشهد دیده شده است و در هیچ کجای ایران و جهان گویشور ندارد.
نویسنده در این کتاب در پی آن است تا روش جذابتری در تفسیر قصههای پریوار که نهتنها برای ما ناآشنا نیست، بلکه در فرهنگمان پیشینهای بس کهن، دارد، شناسایی کند و آن شیوه، تفسیر قصه دستکم از سه منظور یا بازنمودن سه لایه مختلف آن است که بهتدریج عمیقتر میشوند. نویسنده ما را از توقف در سطح و ظاهر کلام منصرف میدارد و دعوت میکند که ورای ظاهر اشخاص قصه، به اعتقاد وی، ظاهر قصه متضمن نوعی استعاره و تمثیل رمزی مستور است که بطن مستور یا سر قصه محسوب میشود. پس قالب قصه، ظرف معنی است یا همچنانکه مولانا گفته، قصه همچون پیمانهای است و سر باطنی بسان دانهای که درون ظرف میگنجد و بنابراین آنچه اهمیت دارد، دانه معنی است نه پیمانه صورت.
موضوع این کتاب تاریخ و جغرافیای تاریخی است و طی اوراق و در تضاعیف بخشهای نهگانه یک فصل از فصول تاریخ و جغرافیای تاریخی سرزمین خراسان یاد شده است. فصل نخستین درباره شناخت زمین، حدود، مرزها، مرزبانان، شهرها، سکنه، لهجههای پارسی دری مردم شهرستانهای خراسان بزرگ در ادوار مختلف سخن رانده شده است. در فصل دوم تا هشتم از شهرستان باستانی و کهنسال طوس، دهکده سناباد، شهر نوقان، شهر بزرگ مشهد، کاخ سپهبد کنارنگ مرزبان طوس، سرای حمید بن قحطبه، آستان مقدس رضوی و .... سخن رفته است. آنگاه از فضایل خراسان و جلگه خرم و سرسبز طوس بحث و گفتگو میشود.