یکی از انواع کتب مفید و سودمند برای مطالعه و بلکه ضروری، شرح حال افرادی است که به گونه‌ای در زندگی توفیقی حاصل کرده و به نظر جامعه به مقامی ارجمند نائل شده باشند. این کتاب در چهار جلد خاطرات و سرگذشت‌نامه عیسی صدیق می‌باشد. این کتاب از کتب ارزشمند مربوط به پیدایش فرهنگ جدید در ایران نیز می‌تواند باشد. جلد نخستین کتاب مربوط به خاطرات مؤلف از سال 1273 تا 1309 را شامل می‌شود و بیشتر مربوط به خاطرات تحصیل کودکی و اوایل جوانی و در واقع شامل قسمتی از تاریخ اجتماعی ایران در اواخر دوران قاجار و اوایل سلطنت رضاشاه پهلوی است. جلد دوم که از 1309 تا 1319 را شامل می‌شود، حاکی از دوران کمال و پختگی مؤلف است؛ دورانی که مؤلف در دستگاه‌های تربیتی و فرهنگی کشور نقش مؤثری داشته و در واقع با چند تن از هم‌فکران خود پایه فرهنگ جدید را در ایران ریخته است. در جلد سوم نویسنده از خاطرات خود از استعفای رضاشاه و تأسیس انتشارات و ورود خود به معرکۀ سیاست سخن گفته است. در این جلد درباره تأسیس اداره کل انتشارات و اقدامات نویسنده در شش دوره وزارت فرهنگ و چهار دوره نمایندگی مجلس سنا و استادی دانشگاه تهران و فعالیت‌های گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی از 1319 تا 1350 سخن گفته شده است. در جلد پایانی نیز درباره احوالات نویسنده از سال 1350 به بعد تا زمان انتشار کتاب سخن گفته شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

663cbcb06d731.jpg

یاد بعضی نفرات

سیمین بهبهانی

یکی از بهترین روش‌هایی که تا امروز در جهان برای بیان احساسات، اعتراضات و بیان موضوعات دیگر خلق شده «شعر» است. دنیای شعر دنیای لطیف، ساده و دوست‌داشتنی است. حرفی که با عروض خاصی بر دل می‌نشیند. ادبیات معاصر ایران در دل تاریخ خود نویسندگان و شاعران پرآوازه زیادی داشته است که هرکدام از آن‌ها سبک و طبع متفاوتی داشته‌اند. «سیمین بهبهانی» شاعر نامدار ایرانی در کتاب «یاد بعضی نفرات» از شاعران و نویسندگانی که در دوره او می‌زیسته‌اند، نوشته است. این کتاب شامل خاطرات، مقالات، مصاحبه‌ها و دیدارهای اوست. کتابی که اگرچه تنها یک کتاب است اما خواننده را با چندین کتاب و چندین نویسنده آشنا می‌کند. در این اثر گوشه‌هایی از زندگی، احوال و آثار برخی افراد همچون «منوچهر آتشی»، «هوشنگ ابتهاج»، «احمدرضا احمدی»، «پگاه احمدی»، «مهدی اخوان ثالث»، «پروین اعتصامی»، «قیصر امین پور»، «گلی ترقی»، «صادق چوبک»، «سهراب سپهری»، «همایون شجریان»، «شیرین عبادی»، «فروغ فرخزاد»، «فریدون مشیری» و «عباس معروفی» را در قالب خاطرات، دریافت‌ها و برداشت‌های شاعرانه شرح داده شده است. وی در ابتدای این مجموعه با لحنی شاعرانه به برخی خرده‌ها در باب شعر خود پاسخ می‌گوید و طی آن, به این موضوعات اشاره می‌کند : زمان و شعر, انسجام در شعر امروز و شعر سنتی, ارزش طنین واژه‌ها, ارزش تشکل واژه‌ها, زبان شاعر, تصویر, شعر کم تصویر و تصویر کنایی. سیمین بهبهانی علاوه بر اینکه در شاعری استاد بود، در نثرنویسی و خاطره‌گویی نیز تبحری ویژه داشت. او هم شعر اجتماعی می‌سرود و هم شاعری اجتماعی و پر حشر و نشر بود. او در این کتاب گوشه‌هایی از زندگی، احوال و آثار برخی شعرا و نویسندگان معاصر را ـ بعضا در قالب خاطرات و دریافت‌های شاعرانه ـ به دست می‌دهد. سیمین بهبهانی درباره این کتاب می‌نویسد: «بیشترینه نوشته‌هایم در این مجموعه، حاصل دقت در آثار و احوال یاران و عزیزان و شناخت رفتار و گفتار ایشان بوده و به خاطره همنشینی با آنان در آمیخته، و کمتر فصلی است که از این گونه حال و حکایت بی‌بهره مانده باشد. اسلوب نگارش یادگزاره‌ها گاه ساده است و گاه پیرایه‌مند: نظر به موقعیت و احوال خودم، از هر دو شیوه بهره گرفته‌ام. این حقیقت را هم هیچ‌گاه فراموش نکرده‌ام که هر هنرمند، در آنچه می‌آفریند، بازتابی از چند و چون روان و ضمیر خویش دارد. از این‌روست که ضمن اندیشیدن درباره هر اثر، به خلق و خوی آفرینده‌اش هم توجه داشته‌ام.... ...آتشی هیچ‌گاه با تهران، با آداب‌ورسوم ساختگیش، با خنده‌ها و تعارف‌های مصلحتیش، با زندگی ی «بی تنور» و «بی‌بوی نان گرم» انس کامل نگرفته است. در این شعر، اما، یک‌باره بدگمانی و بیزاری به گونه‌ی حیله‌گری پلید، که عمری «مصراع آخرینش را در تیررس نشسته است»، چهره می‌نمایاند. گویا انگیزه‌ی گریز از تهران، تهرانی که بهترین سال‌های جوانی او را مصروف خودکرده است، با همین شعر در او بیدارمی‌شود، گرچه پیش از این هم این انگیزه، گیج و گم، در پاری از شعرهای پیشینش رخ می‌نموده است. باز هم یادآور می‌شوم: آتشی خود به من گفته است که شأن شعر را فراتر از پرداختن به حوادث روزمره و جزئی می‌داند. اگر در شعرش به دنبال نشانه‌هایی از این قبیل بگردی، هرقدر هم که دوستت بدارد، روی ترش می‌کند و به نفی و انکار می‌کوشد؛ باشد. اختلاف من و آتشی همین جاست. من به ملموس‌ترین حوادثی که با سرنوشت وطنم، هم‌وطنم، جهانم و کل کره‌ی ارض بستگی دارد می‌اندیشم و آتشی به چیزی فراتر از این‌ها که از حیطه‌ی تصور من بیرون است. داستان رایج‌ترین و بزرگ‌ترین گرفتاری ی کشور ما با طنزی عجیب در این شعر مطرح می‌شود. ایجاز به حدی ست که گویی شعر فقط با علائم کلیدی پیش می‌رود: چشم شیشه بی، کلاه شاپو، حضور شکاک کشتی، وجود سامسونیت پرتخیل مشکوک، شکستن ایمان و چند واژه‌ی دیگر طرح کلی داستان را می‌ریزد و دنباله‌اش را باید خودت در ذهنت کامل کنی و سرانجام ریش بندر و آن تیزهای بی‌آزرم. اگر باید خواننده را در لذت ساخت و پرداخت شعر سهیم کنی، این‌گونه باید باشد، نه آن‌که باد به دستش بدهی و بگویی بباف.اگر آتشی بار دیگر بگوید که من به مسائل جزئی بی‌اعتنا هستم، این شعر را پیش رویش می‌گذارم. اين تاریخ ماست. بازگوی علت فقر و بی‌نوایی ی ملت ماست. تأسفی ست برحقی که «بیگانه» از ما پایمال می‌کند و خیانتی که «خویش» بر ما روا می‌دارد؛ و اگر از غفلت بیدار نشویم، وای بر ما! آتشی بی‌گمان شاعری ست که روی به اعتلا دارد و هرگز راه نشیب نپیموده است. مقایسه‌ی شعرهای نخستین و فرجامین این کتاب گواه همین مدعاست. پرکار است و در میان کارهایش، متعالی فراوان است و متوسط نیز. گاه به اطناب می‌گراید، اما آنجا که به ایجاز می‌پیوندد محشر می‌کند: خانه‌ات سرد است؟ خورشیدی در پاکت می‌گذارم و برایت پست می‌کنم. ستاره‌ی کوچکی در کلمه یی بگذار و به آسمانم روانه کن.

65d3632f5a260.jpg

کتابهایی درباره زبان اسپرانتو

داود شمس‌ حکیمی‌

نگارنده در این کتابچه، ضمن روایت خاطره‌ای، علاقه خود را نسبت به زبان اسپرانتو بیان می‌کند و در انتها اشعاری در توصیف این زبان به نظم در می‌آورد .

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

6492e36492643.jpg

تاریخ فرهنگ ایران از آغاز تا زمان حاضر

عیسی صدیق

عیسی صدیق، ملقب به صدیق اعلم (۲۸ خرداد ۱۲۷۳ تهران - ۱۵ آذر ۱۳۵۷ تهران)، ادیب، نویسنده و سومین رئیس دانشگاه تهران.او در تهران در محلهی بین بازارچه نایب‌السلطنه و حمام قبله به دنیا آمد. پدرش میرزاعبدالله شاملو ملقب به صدیق‌التجار اصفهانی از نوادگان میرزا مهدی خان استرآبادی بود. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس ادب، کمالیه و دارالفنون فرا گرفت. در سال ۱۲۹۰ جزو اولین گروه از دانشجویان اعزامی به خارج در دوره بعد از مشروطیت بود که عازم فرانسه شد. در سال ۱۲۹۷ دوره دانشسرای ورسای را به پایان رساند و از دانشگاه پاریس دانشنامه لیسانس در رشته ریاضی گرفت. همزمان با تحصیل در پاریس به عضویت در حزب سوسیالیست فرانسه در آمده بود. چندی نیز در دانشگاه کمبریج بهعنوان دستیار پروفسور ادوارد براون به مطالعه و تدریس زبان فارسی پرداخت. کمی بعد به فرانسه برگشت و توانست زبان فارسی را در ردیف زبان‌هایی قرار دهد که هر کس می‌توانست به جای زبان خارجی در امتحانات رسمی انتخاب نماید. در سال ۱۳۰۹ عیسی صدیق بنا به دعوت دانشگاه کلمبیا برای مطالعه و تحقیق به آمریکا رفت و موفق به اخذ درجه دکتری در فلسفه از آن دانشگاه شد. همزمان با تحصیل در دانشگاه کلمبیا، بنا به درخواست عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار پهلوی، اقدام به تهیه و تنظیم طرح تاسیس دانشگاه (دارالفنون) تهران کرد. هم او بود که برای اولین بار واژه دانشگاه را به جای دارالفنون به کار برد. دکتر صدیق در سال ۱۳۱۰ به ایران بازگشت و مامور تأسیس دانشگاه تهران شد. دکتر عیسی صدیق پس از بازگشت به ایران، ابتدا به سمت ریاست دارالمعلمین عالی انتخاب شد و سپس آن را هسته مرکزی دانشگاه قرار داد. پس از تأسیس دانشگاه تهران در ۱۳۱۳، تا سال ۱۳۱۹ ریاست و استادی دانشسرای عالی و دانشکده علوم را عهدهدار بود. در سال ۱۳۱۹ اداره کل انتشارات و تبلیغات را تاسیس کرد و به عنوان اولین رییس آن منصوب شد. او توانست در طی یک سال که ریاست آن را به عهده داشت، به تشکیلات متشتت و از هم گسیخته در رادیو که هریک از فعالیت‌هایش در هنگام افتتاح زیرنظر بعضی از وزارت‌خانه ها انجام می‌شد ساماندهی کند. بعد از استعفای رضاشاه و تشکیل کابینه محمدعلی فروغی نیز این سمت را حفظ کرد. هرچند که یک بار به دستورشاه کم مانده بود از این سمت کنار گذاشته شود. مدتی نیز رئیس دانشگاه تهران بود. عیسی صدیق در تشکیل فرهنگستان ایران نیز نقش عمدهای داشت و به عنوان نایب رئیس فرهنگستان انتخاب شد. در همین دوره مجله آموزش و پرورش را بنیان گذاشت.

کلیات/تاریخ ایران
کتاب
63515dbaf1264.jpg

تقی زاده و شرح حال و خدمات او به تاسیس حکومت ملی و فرهنگ ایران به مناسبت چهلمین روز درگذشت او

عیسی صدیق

موضوع کتاب حاضر سخنرانی دکتر عیسی صدیق در تالار انجمن آثار ملی در سال 1348 است که درباره تقی زاده و شرح حال و خدمات او به تاسیس حکومت ملی و فرهنگ ایران، به مناسبت چهلمین روز درگذشت او برگزار شده و به چاپ رسیده است

نثر/گفتگو و سخنرانی
کتاب