60b2504bb7eae.jpg

تمثیل در شعر مولانا و گفتگویی پیرامون ادب و هنر

مکان چاپ: تهران ناشر: انتشارات برگ تاریخ چاپ: ۱۳۶۷ هجری شمسی زبان: فارسی

موضوع کتاب گردشی است در مثنوی مولوی و کمتر از او در دیوان کبیر، دیوان شمس، و بررسی تصویرسازی مولانا با تاکید بر یکی دو تصویر مهم و آشنا در آثار او. تمثیل، از ارکان مهم ادبیات است زیرا بستر مناسب برای روایت‏ های متفاوت و در کنار هم قراردادن اندیشه ‏های متضاد را فراهم می‏ آورد. ضمن این که در تمثیل این توانایی نهفته است که می‏تواند موضوع اندیشگی دشوار و چند لایه را، نازل و همه فهم کند و مفهوم آن را در دسترس عموم قرار دهد. در ادبیات، تمثیل طوری دیگر است و کارآیی بسیار دارد، به طوری که برخی از آثار ادبی و اساطیری جهان تمثیلی هستند یا بر پایه تمثیل بنیاد شده‏ اند. در مثل در ادبیات فارسی «مثنوی» مولوی به ویژه از این لحاظ چشمگیر است، به طوری که بسیاری از قصه‏ های این کتاب مستطاب تمثیلی هستند یا قسمی مثل در آنها به کار رفته است. این تمثیل‏ها هم جنبه آموزشی دارند و هم جنبه هنری. به همین دلیل، آربری می‏گوید: «مولوی، استاد قصه تمثیلی در جهان است.»

منابع مشابه بیشتر ...

663cbcb06d731.jpg

یاد بعضی نفرات

سیمین بهبهانی

یکی از بهترین روش‌هایی که تا امروز در جهان برای بیان احساسات، اعتراضات و بیان موضوعات دیگر خلق شده «شعر» است. دنیای شعر دنیای لطیف، ساده و دوست‌داشتنی است. حرفی که با عروض خاصی بر دل می‌نشیند. ادبیات معاصر ایران در دل تاریخ خود نویسندگان و شاعران پرآوازه زیادی داشته است که هرکدام از آن‌ها سبک و طبع متفاوتی داشته‌اند. «سیمین بهبهانی» شاعر نامدار ایرانی در کتاب «یاد بعضی نفرات» از شاعران و نویسندگانی که در دوره او می‌زیسته‌اند، نوشته است. این کتاب شامل خاطرات، مقالات، مصاحبه‌ها و دیدارهای اوست. کتابی که اگرچه تنها یک کتاب است اما خواننده را با چندین کتاب و چندین نویسنده آشنا می‌کند. در این اثر گوشه‌هایی از زندگی، احوال و آثار برخی افراد همچون «منوچهر آتشی»، «هوشنگ ابتهاج»، «احمدرضا احمدی»، «پگاه احمدی»، «مهدی اخوان ثالث»، «پروین اعتصامی»، «قیصر امین پور»، «گلی ترقی»، «صادق چوبک»، «سهراب سپهری»، «همایون شجریان»، «شیرین عبادی»، «فروغ فرخزاد»، «فریدون مشیری» و «عباس معروفی» را در قالب خاطرات، دریافت‌ها و برداشت‌های شاعرانه شرح داده شده است. وی در ابتدای این مجموعه با لحنی شاعرانه به برخی خرده‌ها در باب شعر خود پاسخ می‌گوید و طی آن, به این موضوعات اشاره می‌کند : زمان و شعر, انسجام در شعر امروز و شعر سنتی, ارزش طنین واژه‌ها, ارزش تشکل واژه‌ها, زبان شاعر, تصویر, شعر کم تصویر و تصویر کنایی. سیمین بهبهانی علاوه بر اینکه در شاعری استاد بود، در نثرنویسی و خاطره‌گویی نیز تبحری ویژه داشت. او هم شعر اجتماعی می‌سرود و هم شاعری اجتماعی و پر حشر و نشر بود. او در این کتاب گوشه‌هایی از زندگی، احوال و آثار برخی شعرا و نویسندگان معاصر را ـ بعضا در قالب خاطرات و دریافت‌های شاعرانه ـ به دست می‌دهد. سیمین بهبهانی درباره این کتاب می‌نویسد: «بیشترینه نوشته‌هایم در این مجموعه، حاصل دقت در آثار و احوال یاران و عزیزان و شناخت رفتار و گفتار ایشان بوده و به خاطره همنشینی با آنان در آمیخته، و کمتر فصلی است که از این گونه حال و حکایت بی‌بهره مانده باشد. اسلوب نگارش یادگزاره‌ها گاه ساده است و گاه پیرایه‌مند: نظر به موقعیت و احوال خودم، از هر دو شیوه بهره گرفته‌ام. این حقیقت را هم هیچ‌گاه فراموش نکرده‌ام که هر هنرمند، در آنچه می‌آفریند، بازتابی از چند و چون روان و ضمیر خویش دارد. از این‌روست که ضمن اندیشیدن درباره هر اثر، به خلق و خوی آفرینده‌اش هم توجه داشته‌ام.... ...آتشی هیچ‌گاه با تهران، با آداب‌ورسوم ساختگیش، با خنده‌ها و تعارف‌های مصلحتیش، با زندگی ی «بی تنور» و «بی‌بوی نان گرم» انس کامل نگرفته است. در این شعر، اما، یک‌باره بدگمانی و بیزاری به گونه‌ی حیله‌گری پلید، که عمری «مصراع آخرینش را در تیررس نشسته است»، چهره می‌نمایاند. گویا انگیزه‌ی گریز از تهران، تهرانی که بهترین سال‌های جوانی او را مصروف خودکرده است، با همین شعر در او بیدارمی‌شود، گرچه پیش از این هم این انگیزه، گیج و گم، در پاری از شعرهای پیشینش رخ می‌نموده است. باز هم یادآور می‌شوم: آتشی خود به من گفته است که شأن شعر را فراتر از پرداختن به حوادث روزمره و جزئی می‌داند. اگر در شعرش به دنبال نشانه‌هایی از این قبیل بگردی، هرقدر هم که دوستت بدارد، روی ترش می‌کند و به نفی و انکار می‌کوشد؛ باشد. اختلاف من و آتشی همین جاست. من به ملموس‌ترین حوادثی که با سرنوشت وطنم، هم‌وطنم، جهانم و کل کره‌ی ارض بستگی دارد می‌اندیشم و آتشی به چیزی فراتر از این‌ها که از حیطه‌ی تصور من بیرون است. داستان رایج‌ترین و بزرگ‌ترین گرفتاری ی کشور ما با طنزی عجیب در این شعر مطرح می‌شود. ایجاز به حدی ست که گویی شعر فقط با علائم کلیدی پیش می‌رود: چشم شیشه بی، کلاه شاپو، حضور شکاک کشتی، وجود سامسونیت پرتخیل مشکوک، شکستن ایمان و چند واژه‌ی دیگر طرح کلی داستان را می‌ریزد و دنباله‌اش را باید خودت در ذهنت کامل کنی و سرانجام ریش بندر و آن تیزهای بی‌آزرم. اگر باید خواننده را در لذت ساخت و پرداخت شعر سهیم کنی، این‌گونه باید باشد، نه آن‌که باد به دستش بدهی و بگویی بباف.اگر آتشی بار دیگر بگوید که من به مسائل جزئی بی‌اعتنا هستم، این شعر را پیش رویش می‌گذارم. اين تاریخ ماست. بازگوی علت فقر و بی‌نوایی ی ملت ماست. تأسفی ست برحقی که «بیگانه» از ما پایمال می‌کند و خیانتی که «خویش» بر ما روا می‌دارد؛ و اگر از غفلت بیدار نشویم، وای بر ما! آتشی بی‌گمان شاعری ست که روی به اعتلا دارد و هرگز راه نشیب نپیموده است. مقایسه‌ی شعرهای نخستین و فرجامین این کتاب گواه همین مدعاست. پرکار است و در میان کارهایش، متعالی فراوان است و متوسط نیز. گاه به اطناب می‌گراید، اما آنجا که به ایجاز می‌پیوندد محشر می‌کند: خانه‌ات سرد است؟ خورشیدی در پاکت می‌گذارم و برایت پست می‌کنم. ستاره‌ی کوچکی در کلمه یی بگذار و به آسمانم روانه کن.

663b83223cec9.jpg

گنجینه مقالات (مقالات ادبی، تاریخی، اجتماعی) - جلد دوم

محمود افشار

نویسنده این گنجینه مقالات در سالهای پایانی زندگانی اوراق و نوشته هایی را که در مدت قریب به هفتاد سال گردآورده بود از صندوقهای بازمانده به در می آورد و با نگاهی به آنها نمی دانست به دست آتش می سپرد و گاهی برای فرزندان و خویشان این بیت کلیم را می خواند: یک روز صرف بستن دل شد به این و آن روز دگر به کندن دل، زین و آن گذشت نامه های زیادی که از دوستان و آشنایان و خوانندگان نوشته های خود داشت و همچنین توده ای از روزنامه ها و مجله هایی که حاوی مقاله هایی از او بود و یا حاوی نوشته هایی درباره آثارش از نوع اوراقی بود که دسته دسته از میان می برد. ضمن این کار، گزیده ای از مقاله هایی را که مناسب ماندن و قابل خواندن برای آیندگان می دانست و در آنها اظهار رایی شده و دارای تزی بود جدا می ساخت و با بازخوانی آنها و برداشتن مطالبی از آنها که کهنگی یافته است مجموعه ای گزین کرد و به ماشین نویسی سپرد و تقریبا آن را آماده چاپ شدن ساخته بود که چنگ مرگ او را ربود و مجالی پیش نیامد که خود آنطور که تمایل داشت کتاب را به چاپ برساند. نویسنده پیش بینی کرده بود که کتاب مقالات و نامه ها در سه جلد انتشار پیدا کند: 1. مقالات سیاسی یا سیاست نامه جدید 2. مقالات ادبی تاریخی و اجتماعی3. نامه ها (نمونه ها و درددلها)

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

6611310f8819a.jpg

تفرج صنع: گفتارهایی در اخلاق و صنعت و علم انسانی

عبدالکریم سروش

تفرج صنع مجموعۀ برخی مقالات و گفت‌وگوهای مطبوعاتی عبدالکریم سروش در موضوعات علم اخلاق، فلسفۀ علم و تکنولوژی و علوم انسانی است. هفته‌ها و ماه‌هایی که این مصاحبه‌ها انجام می‌شد و تحریر می‌یافت، ایامی پر التهاب بود و نام علوم انسانی در مخاطب ناآشنا نفرت و وحشت را با هم بر می‌انگیخت؛ نفرت از علومی که به صورت علم می‌نمایند و به واقع علم نیستند و وحشت از دانش‌هایی که جمعی شعبده‌باز برای بند‌نهادن بر پای مستضعفان و ربودن سرمایۀ ایمان آنان پرداخته و برساخته‌اند و به امت‌های ستم‌کشیده به تزویر و فریب فروخته‌اند. غوغای سختی در معاندت و معاضدت این علوم برآورده بودند و از دو طرف کشمکش عنیفی می‌رفت.

فلسفه
کتاب
62d2be2a4fe2d.jpg

قصه ارباب معرفت

عبدالکریم سروش

“قصه ی ارباب معرفت” کتابی در حیطه ی عرفان و فلسفه می باشد که دیدگاه ها و طرز نگرش نویسنده را نسبت به موضوعات بیان شده ارائه می دهد. نویسنده ارادت و احترام خاصی را برای بزرگانی هم چون مولوی، ملاصدرا و … قائل بوده و در همین راستا اثر حاضر را به رشته ی تحریر در آورده است. وی در طول محتوای این کتاب، با بهره گیری از علم و مطالعات سرشار خویش، دو اثر معروف “المحجۀ البیضاء فیض شیرازی” و “احیاء علوم الدین ابو حامد غزالی” را با یک دیگر تطبیق داده و با مورد مقایسه قرار دادن آن ها به تفسیر و تحلیل دقیق جزئیات هر یک پرداخته و نتایج حاصل شده را با مخاطب به اشتراک می گذارد. در بخشی دیگر نیز در رابطه با شخصیت هایی نام آوری چون مولانا و غزالی سخن گفته و شیوه، نوع و سبک نگرشی آن ها را تشریح کرده و تفاوت میان صوفی و عالم ظاهر را توصیف می کند. سروش در ادامه، حافظ و مولوی را در مقابل یک دیگر قرار داده و مباحثی ارزشمند را در این رابطه ارائه می نماید. در قسمت های پایانی کتاب نیز به دکتر علی شریعتی و بازسازی فکری دینی اشاراتی نموده و مطالب خواندنی و قابل تاملی را خلق می کند.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عمومی ادبی
کتاب