این کتاب مشتمل بر بیست نگاشته فارسی دری که پیشینیان منطقه با ذهن و زبان عارفانه/ صوفیانه در گوشه و کنار دویرهها و خانگاهها مکتوب کردهاند. از این مجموعه نهتنها میتوان در زمینه گونهشناسی گونههای تاریخی زبان فارسی دری بهرهمند شد. بلکه میتواند توانِ بلند زبان فارسی را در تصویرکردن نکتههای اخلاقی و اجتماعی آموخت و هم دریافت که چگونه این توان بلند که از 500 هجری به سوی 1000 هجری و بعد از آن نیز میآید. به واقع این مجموعه نشان میدهد چگونه مفیدترین ذهنیت فکر و فرهنگ فارسیزبانان، با درکی نادرست، مضرترین ذهنیت آنان هم تلقی میتواند شد.
در دوران پیروزی انقلاب اسلامی ایران این توفیق را یافته ایم که شهرداران و مسئولان خدمات به مردم، در کلیه سطوح لشکری و کشوری فراتر از وظایف عادی خود، گامهایی در راه اعتلای فرهنگ و اندیشه جامعه بر می دارند و با تلاشهای مناسب علمی و هنری، ایران را در جهان و در مقابل تاریخ سرافراز می کنند. امروز شایسته آن است که در روند تفکرات اسلامی و انقلابی ایران انسانهای لایق و برجسته تاریخ این مرز و بوم را به نسل خودمان و به جهانیان بشناسانیم و با برگزاری یادبودها و نوشتن مقاله و تهیه فیلمها بدین وسیله توطئه های امپریالیسم را در رابطه با محو فرهنگ جهان سوم خنثی نماییم؛ این خود انقلابی است در مسیر انقلاب اسلامی ایران......موضوع کتاب حاضر رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر است که شامل رجال فقه و حدیث و تفسیر، رجال حکمت و فلسفه و عرفان و تصوف است و توسط سیدمحمدباقر کتابی تالیف شده است.
کتاب حاضر تالیف امیرکمال الدین حسین بن مولانا شهاب الدین اسمعیل طبسی گازرگاهی هروی از عارفان و صوفیان و شاعران درجه دوم قرن نهم هجری قمری است که به غلط تالیف آن را به سلطان حسین بایقرا فرمانروای هنرپرور تیموری نسبت داده اند، الا اینکه یا مولف در تالیف آن سفارش و سلیقه خاص سلطان حسین را مدّنظر داشته و آن را به نام وی پرداخته و یا اینکه دیگران تالیف آن را به خطا به سلطان حسین نسبت داده اند. مجالس العشاق را نمی توان از جهت تاریخ مورد بررسی قرار داد و بر آن ارزش و اعتباری قائل شد تنها وجهی که می شود بر آن داد این است که نویسنده سعی کرده ضمن سود بردن از شایعات سائره در باب آثار ادبی ادبا و شعرا، چاشنی زیباشناختی را بر آن بیفزاید، لذا مجالس العشاق نوعی تفسیر ادبی است، و چون از منظر فلسفی – زیباشناختی به مسئله عشق می نگرد، عجیب نیست که پا از محدوده شریعت مرسوم فراتر بگذارد و در نتیجه حتی بعضی پیغمبران و معصومین را هم جزء قهرمانان داستان خود قرار بدهد...
مذکر احباب، کتابی است به زبان فارسی نوشته سید حسن خواجه نقیب الاشراف بخاری که به شرح حال ۲۹۲ تن از شاعران ، سلاطین ، صوفیان و عالمان و خویشاوندان مؤلف که در ماوراءالنهر میزیستهاند میپردازد. آقای احمد گلچین معانی سال اتمام این تذکره ۹۷۴ ق را دانسته است. به گفته مصحح سال ۹۷۴ ق. به لحاظ سال اتمام نخستین تحریر تذکره قابل قبول است؛ اما این سال را نباید به عنوان سال اتمام صورت نهایی کتاب تلقی کرد، چرا که مولف از ۹۷۴ تا ۱۰۰۵ ق. پیوسته به تذکره اش نظر میانداخته و مطالبی را میپیراسته و نکاتی را به تذکره اش میافزوده است. مصصح سپس دلایل خود را بر این که سال ۹۷۴ ق. سال اتمام صورت نهایی کتاب نیست، ارائه میکند. انگیزه مولف از نگارش این اثر، اجابت خواسته برخی از دوستان و برادران بوده که از وی خواستهاند، اسامی برخی از فضلا را در تذکرهای گردآورد تا یادشان ماندگار شود. کتاب مشتمل بر یادداشت و نیز مقدمهای مبسوط به قلم مصصح آقای نجیب مایل هروی، دیباچهای به قلم مولف، یک مقاله و چهار باب و یک خاتمه است. مقاله خود مشتمل بر دو رکن و هر یک از دو رکن مشتمل بر دو فصل میباشد. باب اول تا چهار م کتاب نیز هر یک مشتمل بر چهار فصل است. این کتاب یکی از مهمترین منابع ادبی، تاریخی مربوط به ماوراءالنهر در قرن دهم هجری است. اطلاعات تاریخی- فرهنگی جالبی درباره دربار ازبکان ، شیبانیان و خانان خیوه و خوارزم در آن مندرج است. در دیباچه کتاب، مولف به تعریف شعر و بیان شرافت آن و نیز انگیزه خود از نگارش این کتاب پرداخته و ترتیب مطالب کتاب را بیان میدارد. رکن اول از مقاله کتاب به بیان احوال سلاطین چنگیزخانی (شیبانی) ضمن دو فصل اختصاص یافته است: در فصل اول از سلاطین چنگیزخانی که وفات کردهاند، یاد میشود. نظیر: ابوالفتح محمد شیبانی ، عبیدالله شیبانی ، رستم بهادرخان و... و در فصل دوم از سلاطینی که در زمان مولف در قید حیات بودهاند، یاد میشود. نظیر: ابوالفتح سلطان سعیدخان ، دوست محمد سلطان و...در فصل اول از رکن دوم که به شرح حال سلاطین جغتایی اختصاص یافته، سلاطینی که رحلت کردهاند، معرفی میشوند. نظیر: ظهیرالدین محمد بابرپادشاه، محمد همایون پادشاه، ابراهیم میرزا و... و در فصل دوم دو تن از سلاطینی که در زمان مولف در قید حیات بودهاند، معرفی میگردند که عبارتند از: سلیمان شاه میرزا، میرزا ابوالقاسم. باب اول از چهار باب کتاب به معرفی گروهی که مولف ایشان را درک نکرده و از دنیا رفتهاند، باب دوم به معرفی گروهی که وی ایشان را درک کرده و از دنیا رفتهاند، باب سوم به معرفی کسانی که مولف آنان را درک نموده و تا زمان وی نیز در قید حیات بودهاند و باب چهارم به شرح حال کسانی که مولف ایشان را درک ننموده و لکن در زمان مولف هنوز در قید حیات بودهاند، اختصاص یافته است. مولف ذیل نام هر یک از افراد، به معرفی اجمالی پرداخته و نمونهای از نظم ایشان را ذکر میکند. در خاتمه نیز مولف از نیاکان و پدران و عموها و داییهای خویش یاد میکند و نمونهای از شعر ایشان را یادآور میشود.
درسال ۸۱۷، یک کتاب جغرافیای عربی به دست شاهرخ رسید. حافظ ابرو که از قبل تصمیم داشت کتابی در این زمینه تألیف کند، با دیدن این کتاب پیشنهاد کرد آن را به فارسی برگرداند و با استفاده از منابع دیگر آن را تکمیل کند. او ضمن تألیف، از مشاهدات عینی خود نیز بهره برده است. این کتاب بعدها جغرافیای حافظ ابرو نام گرفت. جغرافیای حافظ ابرو در دو مجلد تدوین گردید. در مجلد اول، مؤلف پس از مقدمهای در باره جغرافیا و مقدمه دیگری درباره تاریخ، به کیهانشناسی و وصف شکل زمین ، اقالیم سبعه ، دریاها ، دریاچهها ، رودها و کوهها و دیار عرب ( عربستان ) پرداخته و سپس سرزمینها را از مغرب (ولایت مغرب و اندلس) به مشرق (کرمان و فارس) توضیح داده و نام شهرها و مسافات را ذکر کرده است. ذکر مؤلف از شهرهای مغرب و اندلس، جزایر دریای روم ( مدیترانه )، شهرهای مصر ، شام ، ارمنستان ، فرنگستان ، بلاد جزیره ، عراق ، خوزستان ، لرستان ، فارس و کرمان ، گاه با شرح مختصری از تاریخ آنها همراه است. مجلد دوم درباره جغرافیا و تاریخ خراسان بزرگ (خراسان و ماوراءالنهر ) است و مؤلف در آن به شرح ولایات هرات ، قهستان ، نیشابور ، مرو ، بلخ ، بیهق ، طوس ، مشهد ، ابیورد ، نَسا و شهرها و قرای آنها پرداخته است. جغرافیای حافظ ابرو فاقد جغرافیای تاریخی ـ سیاسی عراق عجم و حکمرانان آنجاست. در بیشتر نسخهها، مطالب درباره خراسان به سال ۸۲۳ ختم میشود. در نسخه آکسفورد مؤلف وعده داده است که مختصری درباره تاریخ ماوراءالنهر خواهد آورد. اینکه مؤلف این قسمت تاریخی را نوشته است یا نه، روشن نیست. در این قسمت به نقشه ماوراءالنهر نیز اشاره شده است که موجود نیست. با توجه به متن جغرافیای حافظ ابرو، بنا بوده است که این کتاب تعدادی نقشه و نمودار از بلاد اسلام داشته باشد، اما از نسخههای موجود، فقط نسخه موزه بریتانیا دو نقشه جهان، یک نقشه از دریای مدیترانه و نقشهای از خلیجفارس دارد. در نقشه جهان، بر خلاف نقشههای عربی، شبکه خطوط طول و عرض به صورت ابتدایی رسم شده است. کتاب جغرافیای حافظ ابرو، بهخصوص در قسمت کیهانشناسی، حاوی مطالبی نو و متفاوت با منابع دیگر است، از جمله در باره مصب رود جیحون، که به گفته مؤلف، این رود در دوران قدیم به دریای خزر میریخته است. وی همچنین از فعالیت آتشفشانی خفیف کوه دماوند سخن گفته که جالب توجه است.