سرگذشت و سخنان ابراهيم ادهم درمورد " علت روی آوردن ابراهیم ادهم به سلوک و فقر داستان‌های زیادی روایت شده است، که یکی از آنها این است که می گویند در ابتدا ابراهیم پادشاه بلخ بود، روزی چشمش به مردی افتاد که در زیر سایه کاخ او نشسته بود و دیری نپائید که تکه نان خشکی از خورجین خود بیرون آورد و شربتی نوشید و سپس به پشت خوابید. ابراهیم از دیدن این صحنه مانند آدمی که از خواب بیدار شود از خواب غفلت بیدار شد و دست از لباس پادشاهی برداشت و راه فقر و سلوک را در پیش گرفت. پس از این ماجرا ابراهیم ادهم از بلخ بیرون آمد و به قولی نُه سال در غار(هفت غار) دامنه بینالود نیشابور سکونت می گزیند و ناشناس زندگی می کند و بعد از اینکه شناخته می شود از نیشابور بطرف مکه و مدینه و به خدمت امام محمد باقر می رسد و در مکه از دنیا می رود

منابع مشابه بیشتر ...

6640ddb3299e2.jpg

رشحات قلم

عبدالرحمن فرامرزی

عبدالرحمن فرامرزی ؛ روزنامه‌نگار و سیاست‌مرد ایران. عبدالرحمن فرامرزی، نویسنده معاصر و استاد دانشگاه، وکیل پایه یک دادگستری و مدتی سردبیر روزنامه کیهان بود. او به همراه برادر بزرگ خود احمد فرامرزی چند دوره وکیل مجلس شورای ملی بود. نامه‌های اعتراضی او در کیهان در مورد غائله آذربایجان خطاب به جعفر پیشه‌وری در کتابی به نام «استاد فرامرزی و قضیه آذربایجان» گردآوری و منتشر شده‌است. او به ویژه در مجلس هفدهم که اکثریت آن و دولت در اختیار جبهه ملی بود، در فراکسیون اقلیت به مخالفت با دکتر مصدق پرداخت. در هنگام تصویب اعتبارنامه اش در خرداد ۱۳۳۱ شدیدترین حمله را از طرف ابوالحسن حائری زاده پذیرا شد. حائری زاده او را به همکاری را دیکتاتوری رضاشاه و سانسورچی شهربانی بودن و همچنین قاچاق در بنادر جنوب متهم کرد. با اینحال اعتبارنامه او با تنها یک رای مخالف، به تصویب رسید. حائری زاده هرگز آنزمان تصور نمی‌کرد که به فاصله چند ماه مجبور می‌شود در کنار اقلیت مجلس که خودش آنها را فاسد و درباری و انگلیسی می‌خواند، بنشیند، تا بتواند با خطر بزرگتر که به زعم او دیکتاتوری مصدق بود، مبارزه کند. اوج این درگیری‌ها در هنگام انتخابات هیئت رئیسه مجلس در تیرماه ۱۳۳۲ بود که جداشدگان از جبهه ملی در ائتلاف با نمایندگان مخالف دولت، تلاش کردند آیت الله کاشانی را بار دیگر به ریاست مجلس برگزینند. حال آنکه نظر مصدق بر انتخاب دکتر عبدالله معظمی بود. با پیروزی شکننده جبهه ملی و انتخاب دکتر معظمی، عبدالرحمن فرامرزی در خطابه‌ای بر جایگاه مجلس تاکید کرده و به انتقاد از رویه عوامگرایانه مصدق پرداخت. مجلس بزرگترین جلسه مملکت است بزرگترین محفل مملکت است این است که رئیس مجلس هم بزرگترین رئیس جلسه مملکت است وچون مجلس نماینده ملت است پس می‌شود گفت رئیس مجلس رئیس ملت است این که گفتم مجلس نماینده ملت است برای اینکه رفع این غلطی را بکنم که در ایران رایج است که می‌گویند ملت چه می‌گوید ملت یعنی مجلس شورای ملی که نماینده ۲۰ میلیون جمعیت است ملت عبارت از ۵ هزار نفر یا پنجاه هزار نفر که در یکجا اجتماع می‌کنند نیست. اگر باشد (نمی‌خواهم توهین به یک ایلی بکنم) مثلاً ترکمنهای سابق که شاید ۵۰۰ هزار نفر بوده‌اند و راه می‌زدند کار آنها بجا بوده برای اینکه ۵۰۰ هزار نفر جمعیت بوده‌اند در تمام دنیا ملت در انتخابات آنها دخالت کرده‌اند به‌اینجهت در تمام دنیا رئیس مجلس از حیث معنی محترم‌ترین فردش است حتی در انگلستان من خودم بودم که وقتی نمایندگان مجلس انگلیس که معروف است انگلستان مادر دمکراسی دنیا است یک خطی دارد در مجلس که هر نماینده وقتی که می‌آید توی مجلس به رئیس تعظیم می‌کند وقتی هم می‌رود بیرون تعظیم می‌کند و در واقع تعظیم می‌کند به این مقامی که فداکاریها کرده و خونها داده تا آنرا پیدا کرده... مقصودم این است که ما نظرمان همین است که احترام مقام ریاست و احترام مجلس را نگه بداریم و از رئیس هم انتظار داریم که بهمان اندازه احترام مجلس را نگه بدارد و فقط یک نکته را تذکرمی‌دهم، در آن روزی که بین دو نفر از آقایان نمایندگان دعواشد حرف شد خیلی تکیه کردند روی اینکه فلان نماینده توهین کرده ولی اشاره نکردند که تماشاچیها با فحش مجلس را به لرزه درآوردند در تمام دنیا وکلا به همدیگر توهین می‌کنند به همدیگر می‌پرند اصلاً در بعضی مجالس هست که گوجه‌فرنگی بهم می‌اندازند تخم‌مرغی که تویش آرد کرده‌اند بهم می‌اندازند اما تماشاچی به هیچوجه حق ندارد که وکیل را مورد توهین قراربدهد برای اینکه وکیل کیست؟ وکیل یک آدم است بنده اگر بدانم اینها به من فحش می‌دهند وقتی رفتم جلوی مجلس به من فحش می‌دهند یا کتک می‌زنند من نه حرف می‌زنم نه رای می‌دهم مرض هم ندارم این کار را بکنم این وظیفه جنابعالی است که حیثیت مجلس را از این بابت نگه دارید جناب آقای دکتر معظمی من اجباری ندارم به آن کسی که فلان چاقوکش دلش می‌خواهد، رای بدهم من اجبار دارم به آن کسی رای بدهم که به آن معتقد هستم اگر بناباشد که چاقوکش او مرا بزند پس آزادی رای و احترام مجلس و مصونیت وکیل کجا رفته؟

6640c99d79dce.jpg

کیسلوفسکی از ازبان کیسلوفسکی

کریستف کیسلوفسکی

به راستی چه کسی می تواند از زندگی، تفکر و سینمای کیسلوفسکی بگوید؟ بی گمان خود او: همه فیلمهای من، از اولین تا این آخری ها، درباره افرادی است که تحمل خود را ندارند و دقیقا نمی دانند چگونه زندگی کنند، واقعا درست و غلط را نمی شناسند و ناامیدانه در جست و جو هستند؛ در جست و جوی پاسخهایی برای پرسشهایی اساسی از این دست: این همه برای چیست؟ چرا باید صبح از خواب برخاست؟... در این کتاب صدای کیسلوفسکی را می شنویم. او از کودکی، از اتفاقها از قضاوت و از کوچکترین چیزهایی می گوید که به زندگی آدمی معنا می بخشد.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

6409d56f9a9e4.jpg

فرهنگ واژه‌نمای غزلیات سعدی به انضمام فرهنگ بسامدی (بر اساس متن غزلیات سعدی، تصحیح حبیب یغمایی): جلد اول: آ - ح

سیدابوطالب میرعابدینی

وجود فرهنگ‌های بسامدی و واژه‌نما برای آثار ادبی، امروزه دیگر نه‌تنها امری ضروری بلکه از امور ناگزیر در این باب است. بدون اطلاعات داده‌شده در این فرهنگ‌ها، هرگونه تحقیق حتی در جزئیات کاستی دارد و قابل اطمینان نیست، چه رسد به تحقیقاتی نظیر سبک‌شناسی یک دوره یا بررسی تاریخ زبان یا نوشتن تاریخ ادبیات مستند و درست. در این فرهنگ همه واژگان موجود در غزلیات سعدی برحسب حروف الفبا فهرست شده است. کلمات اصلی عنوان قرار گرفته است. در اسم و صفت، صورت مفرد کلمه عنوان قرار گرفته و صورت‌های دیگر مثل جمع و معنادار صفت تفضیلی یا در اتصال به ضمیر یا یکی از انواع «ی» بعد از صورت ساده کلمه آورده شده است.

کلیات/فرهنگ ها مشاهیر ادبیات فارسی/سعدی
کتاب
632083b21bb9f.png

فرهنگ واژه‌نمای غزلیات سعدی به انضمام فرهنگ بسامدی (بر اساس متن غزلیات سعدی، تصحیح حبیب یغمایی): جلد سوم: غ ـ ی

سیدابوطالب میرعابدینی

وجود فرهنگ‌های بسامدی و واژه‌نما برای آثار ادبی، امروزه دیگر نه‌تنها امری ضروری بلکه از امور ناگزیر در این باب است. بدون اطلاعات داده‌شده در این فرهنگ‌ها، هرگونه تحقیق حتی در جزئیات کاستی دارد و قابل اطمینان نیست، چه رسد به تحقیقاتی نظیر سبک‌شناسی یک دوره یا بررسی تاریخ زبان یا نوشتن تاریخ ادبیات مستند و درست. در این فرهنگ همه واژگان موجود در غزلیات سعدی برحسب حروف الفبا فهرست شده است. کلمات اصلی عنوان قرار گرفته است. در اسم و صفت، صورت مفرد کلمه عنوان قرار گرفته و صورت‌های دیگر مثل جمع و معنادار صفت تفضیلی یا در اتصال به ضمیر یا یکی از انواع «ی» بعد از صورت ساده کلمه آورده شده است.

کلیات/فرهنگ ها مشاهیر ادبیات فارسی/سعدی/پژوهش درباره سعدی
کتاب