انبوهی کتاب و تحقیق درباره آئین زرتشت، فرهنگ و تمدن ایران به ویژه از سوی غربیها، پدید آمده و خطها خوانده شده، اما تاکنون درباره عرفان زرتشتی کتابی مستقل وجود نداشته است. در واقع، آیین زرتشت، آیین خرد و روشنگری، مانند تمدن فرهنگ و هنر ایرانی، از بعدهای گوناگون بر جهان و حتی بر رازوری در جهان، به ویژه بر عرفان ایرانی دوره اسلامی، تاثیر بسیار گذاشته؛ از این رو، بایسته مینمود کتابی هم در زمینه عرفان زرتشتی پدید آید. مولف این کتاب با آگاهی از کارهای ارزشمند دو فرزانه دانشمند که از ایرانشناسان و زرتشتشناسان برجسته جهانند، در کنار پژوهش درباره آیین های رازور در جهان، نظریههای آنان را که بیانگر دو دیدگاه تقریبا متضاد است، به پارسی برگردانده و در این کتاب در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
کتاب حاضر ترجمه فارسی سوره مائده از قرآن کوفی است که در سال 1350 توسط اداره امور فرهنگی آستان قدس رضوی به چاپ رسیده است
آموزشهای زرتشت پیامبر ایران درباره روش اندیشیدن و کامیاب شدن در زندگی ، تألیف تهمورث ستنا با ترجمه موید رستم شهزادی، مشتمل بر ترجمه و تفسیر مهمترین بخش اوستا، یعنی گاهان، سرودهای زرتشت است. هدف نویسنده، شناساندن روح و مفاهیم اخلاقی گاهان بهویژه برای جوانان است و همینطور که خود او بیان کرده، تا حد امکان از به کار بردن اصطلاحهای تخصصی احتراز جسته است. کتاب فاقد فصلبندی است. نویسنده ابتدا کلیاتی درباره اوستا و مهمترین بخش آن گاهان بیان کرده و در ادامه، ترجمه سه دعای زرتشتی، یعنی اشم وهو، یثا اهو و ینگه هاتام را آورده و مفاهیم اخلاقی آنها را توضیح داده است. از آنجایی که گاهان مشتمل بر پنج بخش، یعنی اهونودگاه (هات 28-34)، اشتودگاه (هات43-46)، سپنتمدگاه (هات 47-50)، وَهو خشتر (هات 51) و هیشتوایشت (هات 53) است، نویسنده با آوردن هر بخش، بندهای مربوط به هر کدام را نوشته است. روش او اینگونه است که ابتدا پیام و مفهوم هر بند را بهطور مختصر بیان کرده و در ادامه، ترجمه بند مربوط به آن را میآورد
به دلیل از میان رفتن تقریبا تمامی نوشته ها و منابع باستانی ایران پیش از زرتشت، تنها با بازخوانی گفتارهای خود زرتشت و نیز آیین ودای هندی و نوشته های یونانی ها می توان به این سرچشمه ها دست یافت. پژوهش هایی که در این کتاب آمده هم نتیجه سنجش های تطبیقی فرهنگ ها و آیین های جهان است و هم دستاورد مطالعه های موردی در فرهنگ و اندیشه ایرانی.
انسان در فراشد تکاملی خود چهار حلقه به هم پیوسته، حلقه زیستشناسی، حلقه زمانی، حلقه اندیشگی-سخنوری، و حلقه هنری-زیباشناسی را همچون چهارسوی هستی میپیماید تا به "اکنون جاودانه" درآید و فضای فرابعدی را تجربه کند. در این فرایند، آدمی همواره حلقه به حلقه راه میپوید؛ از حلقهای به حلقه دیگر گذار میکند؛ به حلقه در میآید، در حلقه مینشیند و حلقه وار با زمین به گرد جهان سفر میکند تا با "چرخه زندگی" سرورانگیز بگردد. براستی در حلقههایی چنین پیدا و نهان است که سرگذشت انسان و جهان نقشمایه خود را مییابد و آدمی در جستجوی حلقه گمشده زیستی، باستانی، تاریخی، فلسفی، زبانی و هنری، لحظهها را سپری میکند. انسان فرزانه فرازجسته به حلقه " ابرانسان" جسارت ورزیده تا بداند و از ساحت کمینهگی (بندگی) و شناخت سطحی برجهد و با بزرگدارندگی زیبایی، زندگی، سرور و خرد به یاری شناخت انتقادی، شامگاه بتها را گمانه زند. در این فراگشت اما آدمی بر بستر تاریخ و زمان، تاریخیت یافته، سدههای گوناگون تاریخی را گذرانده و در گستره های فلسفی و هنری به بعدهای زیباشناسانه تازهای درآمده و با برخورداری از ادراک خلاقانه زبانی-مفهومی و روانشناختی بر خویشتن خود و جهان "نظر" کرده تا عالمی و آدمی از نو بسازد.