زبان و ادب فارسی در هند سابقهٔ دیرینهای دارد. دربارهٔ پیشینهٔ رواج زبان و ادب پارسی در شبهقاره، از مدارک تاریخی چنین برمیآید که در سدهٔ سوم هجری، برای نخستین بار هندیان فرصت یافتند تا با فارسیزبانان آشناییِ مؤثر پیدا کنند. در آن زمان بنا به قول ابن حوقل در صورهالارض و اصطخری در المسالک و الممالک، مردمِ «مُلتان» و «منصوره» به زبان عربی و سِندی، و مردم «مُکران»، به زبان فارسی سخن میگفتند. در اوایل سده چهارم هجری، در سِند شاعری ظهور کرد مشهور به رابعه بنت کعب که اشعار فصیح دلکشی از او در قدیمیترین تذکرهها نقل شده است و میرسانَد که در زمان او، زبان فارسی در سِند رواج داشته است. زبان فارسی درهند حدود یک هزار سال سابقه دارد که درحدود ۶۰ دانشگاه، دانشکده و یا ترکیبی از آنها توسط ۱۷۰ استاد تدریس میشود. درحال حاضر در بیش از ۵۰ دانشگاه هند زبان و ادبیات فارسی تدریس میشود و در چندین دانشگاه این کشور نیز بخش مستقل زبان فارسی وجود دارد. دانشگاههای علیگر، دهلی، جواهر لعل نهرو، جامعه ملی اسلامی، کشمیر، لکهنو، بنارس، پاتنا، بوپال، عثمانیه، بمبئی، گوهاتی، بی آرامبیدکر (مظفرنگر) و مگد، از دانشگاههایی هستند که گروه مستقل فارسی دارند. مراکز تحقیقات زبان فارسی نیز در دانشگاههای علیگر، مولانا آزاد، پاتنا، مالیر کوتلا و احمدآباد، نیز فعالیت دارند. با این وجود هنوز آمار دقیقی از تعداد مراکز آموزش زبان فارسی در هند در دسترس نیست. تاکنون تعداد زیادی دانشجوی زبان فارسی از هند برای شرکت در دورههای دانشافزایی به ایران اعزام شدهاند. محمد اقبال لاهوری یا علامه اقبال (اردو: علامه محمد اقبال) (۱۸ آبان ۱۲۵۶ سیالکوت تا ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷ لاهور) شاعر، فیلسوف، سیاستمدار و متفکر مسلمان پاکستانی بود، که اشعار زیادی نیز به زبانهای فارسی و اردو سرودهاست. اقبال نخستین کسی بود که ایدهٔ یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. اقبال در این کشور به طور رسمی «شاعر ملی» خوانده میشود. اقبال یکی از نامورترین و سرشناسترین شاعران پارسیگوی غیرایرانی در ایران است که نظیر شاعر بزرگی همانند بیدل دهلوی پذیرش ویژهای در ایران یافتهاست. از کل ۱۲ هزار بیت شعری که توسط اقبال سروده شدهاست ۷ هزار بیت آن فارسی است. شریعتی در جائی وی را ایرانیترین خارجی و شیعهترین سنی خطاب کردهاست. وی آرزو داشت تهران روزی جایگاه ژنو در اروپا را پیدا کند. تز دکترای او با نام سیر حکمت در ایران نخستین اثر وی بود که توسط چهرهٔ مارکسیست ایرانی امیر حسین آریانپور به پارسی برگردانده شد. هرچند که اقبال بیگمان دلبستگی فراوانی به ایران داشتهاست و برخی از ملیگرایان نیز آن را ستودهاند ولی بیشتر گمان میرود که اینان برای همسو کردن خود با دیگران این کار را کردهاند و دلیلهایی که برای ستودن اقبال آوردهاند چندان استوار نیست.
پیدایش، رشد، اعتلا و زوال جنبش های سیاسی و اجتماعی معاصر ایران در کنار تحولات و رخدادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جابجایی قدرت ها و نخبگان حکومتی و تغییرات گسترده در عرصه اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به دلیل اهمیت و تأثیرات شگرف و متنوع آن، سبب گشته است تا از سوی پژوهشگران، مورخان و تحلیل گران حوادث اجتماعی و نخبگان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل و نقادی و تقریر و تبیین قرار گیرد. تنوع و کثرت نگاه ها و اختلافات در نگاشته های تاریخی این دوره باعث پیچیدگی و سختی فهم و درک درست محققان و اندیشه گران این عرصه در تشخیص سره از ناسره و کشف درست حقایق تاریخی گردیده است. تاريخ نگاري و نوع نگاه مورخان به پديده هاي تاريخي از منظر ملي گرايي و شرح و بسط اين رويدادها و حوادث گذشته و حال بر آن اساس، مقوله اي است که در کنار ساير رويکردهاي اين جريان از جمله نمودهاي ادبي، جلوه ويژه و متفاوتي از نوع رسمي و مرسوم خود در جامعه ايراني داشته است. بررسي تاثيرات اين جريان فکري و فرهنگي در حوزه فرهنگ، خاصه تاثيراتي که تاريخ نگاري و تاريخ نگاران از آن گرفتند و تبعات و پيامدهاي آن در ساير بخش هاي اين حوزه، در تاريخ معاصر ايران، موضوع دامنه دار و چالش برانگيزي بوده که کم تر به حد کفايت مورد پژوهش و توجه محققان واقع شده است. پژوهش حاضر به بررسي ويژگي هاي اين جريان در تاريخ نگاري معاصر ايران مي پردازد و تاثيرات و تاثرات حاصل از رويکرد متفاوت اين تاريخ نگاري و مورخان و مولفان آن را از حيث شيوه هاي متفاوت نگرشي و نگارشي پي مي گيرد.
از کتب مرجع و تذکره های مهم به زبان پارسی تذکره ای است که دولتشاه سمرقندی تالیف کرده است. تذکره الشعراء دومین تذکره از نوع خود پس از لباب الالباب عوفی در تاریخ ادب فارسی است، که در خلال شرح احوال شاعران، پادشاهان و پیران، افسانههایی دیده میشود که دولتشاه آنها را به تناسب در کتاب خود درج کرده است. از نمونههای بارز این افسانهها میتوان به حکایاتی دربارهی فردوسی، ناصرخسرو، نظامی، خیام، عطار، سعدی، عبیدزاکانی و حافظ اشاره کرد. مجموع اظهار نظرهای دولتشاه دربارهی سرودههای شاعران نشان میدهد که او به ظرائف و دقایق و صنایع شعری، وقوف کامل داشته است؛ چنان که اشاره به بسیاری از صنایع بدیعی و یا استفاده از اصطلاحاتی چون «متانت»، «نازک سخن»، «ملایمگوی و متینسخن»، «سخن صاف و روان» و «غزل مطبوع» ، حاکی از داوری وی دربارهی سرودههای شاعران است. تذكرة الشعراء دولتشاه سمرقندی از جمله تذکرههای عمومیای است که بعد از لباب الألباب محمد عوفی، دومین تذکره موجود درباره احوال شاعران و اشعار آنان بشمار میرود و با وجود اشتباهات تاریخی موجود در آن، پیوسته مورد مراجعه محققان بوده است. دولتشاه تألیف این تذکره را در سال 982ق، به پایان رسانید و محتوای آن را بر یک مقدمه، هفت طبقه و یک خاتمه تنظیم کرد؛ بهطوریکه شرح احوال شاعران قرن نهم آن مغتنم و حائز اهمیت است. تذكرة الشعراء بارها در ایران و خارج از ایران تصحیح و تجدید چاپ شد و اولین و آخرین تصحیح آن مربوط به سالهای 1305ق، و 1385ش، است. نسخههای خطی فراوانی از این تذکره در کتابخانههای دنیا موجود است و به بعضی زبانها هم ترجمه شده است. دولتشاه اطلاعات مورد نیاز را از دیوان شاعران و کتابهای تاریخی گرد آورده و از شنیدههای خود نیز سود جسته است. او تذکره خود را بر اساس تاریخ و دوره زندگی شعرا مرتب کرده و شرح حال 150 شاعر نامدار را از ظهور اسلام تا زمان زندگی خود آورده است. تذكرة الشعراء با دیباچه مؤلف آغاز میشود. پس از مقدمهای در ذکر ده تن از شاعران عرب، شعرای پارسیگو بهلحاظ تاریخی به هفت طبقه تقسیم میشوند که آخرین طبقه به شعرای همدوره دولتشاه اختصاص دارد. در این ضمن به احوال پادشاهان حامی شعر و رویدادهای تاریخی نیز اشاره شده است. در خاتمه، شرح زندگی و مکارم هفت تن از بزرگان روزگار دولتشاه آمده و کتاب با «شطری از مقامات ابوالغازی سلطان حسین بهادر» به پایان رسیده است. او جز نقل احوال شاعران، به نقد شعر آنها نیز میپردازد و بنا بر سبک مورد پسند زمان خود، به طنطنه الفاظ و مضمونآفرینی و آرایههای لفظی توجه میکند و شعر را با این ملاکها نقد و ارزیابی میکند. وی اشعاری را که فصیح و روان و پیراسته از تکلفات و صنایع باشند، تحسین نمیکند؛ چنانکه ذکر تمامی قصیده «بوی جوی مولیان» رودکی را در تحمل تذکره نمیداند. دولتشاه، چون در دوره انحطاط ادبی به سر میبرده، در معرفی چند تن از شعرا، از جمله حافظ، شاعری را دون مرتبه آنان دانسته و به فضایل دیگر آنان پرداخته و توجه نکرده است که تذکره او بر مدار شعر و شاعری است
دوره پیدایی و شکوفایی زبان و ادب فارسی ـ هندی در هند به یکهزار سال انجامید و در این دوره طولانی هیچ شاخهای از ادب فارسی نماند که در هند بالیده نشود؛ از فرهنگنویسی و وقایعنگاری و نگارش قطعات ادبی و کتب مذهبی تا تاریخ محلی و تاریخ جهان. هند دوشادوش ایران به ادب فارسی خدمت کرده و به حق شایسته است که شریک و هم سنگ ایران در شعر و ادب فارسی شناخته شود. این کتاب تحقیقی پیشدرآمد و دیباچهای بر بررسی شعر دکتر محمد اقبال بزرگترین شاعر پارسیگوی قرن بیستم است. او با آنکه شاعری بزرگ بود، حکیمی سترگ و محققی اندیشمند به شمار میآمد.