کوپر در این کتاب مهاجرت و کوچ ایل بختیاری را از ستیغ سلسله جبال موحش و رودهای خروشان ایران به رشته تحریر میکشد و شکوه مناظر و مرایا، اصوات و بوها در این درام تکاندهنده جزءبهجزء به ما مینمایاند. در ابتدای کتاب آمده است: « .... تا این زمان کنجکاوی من موجب شده بود اطلاعاتی کافی برای ساختن یک فیلم مستند به نام «علف: داستانهای گفته نشده» به تهیهکنندگی تلویزیون اچبیاو گرداوری کنم. متاسفانه آنها این طرح را نپذیرفتند و همین امر موجب شد من به نوشتن کتاب حاضر اقدام کنم، کتابی که نتیجه عشق است، و شش سال از زندگی من. مترجم این کتاب امیرحسین بختیاری ایلخان ظفر است. او افزون بر پرداختن به اموری چون سیاستورزی، حکومتگری و زمینداری و زراعت، به امور فرهنگی نیز علاقه وافری داشت. او به ترجمه کتابهایی مبادرت ورزید و مقالاتی نیز با هدف شناساندن ایل بختیاری در مجلات و نشریات روزگار حیات خویش به نگارش درآورد.
بخش تحقیقات عشایری موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از سال 1356 تصمیم به جمع آوری و انتشار منابع و مآخذ فارسی عشایر ایران گرفت. حاصل این پژوهشها ابتدا در سال 1357 و سپس تکمیل شده آن در سال 1360 در نسخه های معدودی که حاوی 280 منبع و مآخذ فارسی عشایر ایران بود، بصورت زیراکسی منتشر گردید. در مرحله سوم در سال 1361 پژوهشگران موسسه مذکور موفق شدند یکصد و بیست منبع دیگر نیز بدان افزوده و سرانجام تمامی منابع و مآخذ مذکور در سال 1362 در هم ادغام و به صورت 400 منبع و مآخذ فارسی عشایر ایران آماده گردید، لیکن ادامه کار و تفحص در کم و کیف دستآوردها هیچگاه متوقف نشد و یر اساس این اندیشه، جمع آوری و منابع و مآخذ با همکاری پژوهشگران علاقه مند ادامه یافت، که صد منبع و مآخذ منتشر شده در معدود نسخه های زیراکسی در سال 1363 به کوشش آقای شاهرخ ترغیبی نمونه آن می باشد. انگیزه تدوین این کتاب وجود مقالات فراوان ولی پراکنده مربوط عشایر ایران و نیز برخی کتب و نوشته هایی بود که بخشی از آن به مسائل مختلف عشایر ایران اختصاص داشت ولی به هیچ شکلی تدوین نگردیده و آگاهی دوستداان از آنها بسیار مشکل می نمود، زیرا گاهی دسترسی به نشریات پراکنده سازمانهای مختلف دولتی و نشریات منتشره در شهرستانها تا مرز نامیسر بودن و عدم آگاهی از آن وجود دارد. چون اسماء عشایری مناطق مختلف در منابع اصلی اعراب گذاری نشده و دسترسی به مطلعین محلی نیز میسر نبود ممکن است ضبط املائی برخی از اسماء نادرست باشد، هرچند تا آنجا که ممکن بود در تصحیح آن دقت لازم اعمال شده است.
نویسنده در سال ۱۳۱۴ در لرستان اقامت داشته و بررسیهایی درباره زندگی ایل «پاپی» به عمل آورده که زیربنای این کتاب را فراهم میکند. در همین سفر اشیایی را نیز گردآوری نموده که معرف بخشی از فرهنگ لرها است. وی در این کتاب از جغرافیای طبیعی منطقه، زندگی اقتصادی و فرهنگ مادی، و فرهنگ اجتماعی و معنوی این ایل سخن گفته است.