این کتاب در واقع ترجمه ای از نسخه ی عربی کتابی است که احتمالا توسط مویدالدین عرضی نوشته شده است ، اما آنچه که توسط پروفسور فرانس بروین و آقای سرفراز غزنی در این مجموعه گرد آمده است ، بسیار فراتر از یک ترجمه ی ساده است ، بلکه یک تحقیق گسترده پیرامون این موضوع است. کتاب با اطلاعاتی اولیه در مورد نسخه ی اصلی و ترجمه های آن و مقدماتی از مثلثات و ریاضی که در در دوره ی اسلامی کاربرد داشته اند شروع می شود. یادداشت یک صفحه ای دکتر باهر در ابتدای کتاب نیز از نکات جالب آن است. سپس به زندگی نامه ی خواجه نصیر پرداخته می شود. حتی در کنار فعالیت های نجومی خواجه ، به فعالیت هایش در زمینه ی فلسفه ( کلام ) نیز به صورت اشاراتی پرداخته شده است. در همین فصل است که در مورد ساختمان رصدخانه و همکاران خواجه نیز می توانید اطلاعاتی بدست آورید. موید الدین عرضی که می توان او را به عنوان سر مهندس و سازنده ی رصدخانه مراغه نامید ، نویسنده ی اصلی کتاب است ، که زندگانی مختصری از او نیز در کتاب آورده شده است. اما قسمت اصلی کتاب با شرح ابزار و ادوات رصدخانه ی مراغه آغاز می شود. در فصل های بعدی شرح دقیق و علمی کارهای غیاث الدین جمشید کاشانی را می توانید بخوانید ، در این بخش نیز تمامی موارد به صورت کامل شرح داده شده اند ، و تصاویر گویای همه چیز هستند ، جالب است بدانید بسیاری از تصاویری که در اینترنت تحت عنوان تصاویر ابزار نجوم دوره ی اسلامی می بینید از این کتاب استخراج شده اند. فصل آخر در مورد اجزا و ادوات اسطرلاب است. شرح کاملی از ساخت و طراحی یک اسطرلاب دقیق ، حتی محل قرار گیری ستارگان بر عنکبوتیه نیز دقیقا بیان شده است. تنها اشکالی که به نظرم رسید ، این بود که در این فصل روش ساخت اسطرلاب کاملا شرح داده شده است ، اما روش استفاده از آن بیان نشده است ، شاید این کتاب برای کسانی نوشته شده باشد که خود روش کار با اسطرلاب را می دانند و این کتاب مرجعی برای ساخت اسطرلاب برایشان باشد.
مجموعه حاضر (مکتب پروانه) بخش کوچکی از اشعار مرحوم محمدعلی متصدی زاده زرندی (عبقری) است که به مناسبت اولین سالگرد رحلت ایشان در سال 1374 انتشار یافت.
عبدالرحمن فرامرزی ؛ روزنامهنگار و سیاستمرد ایران. عبدالرحمن فرامرزی، نویسنده معاصر و استاد دانشگاه، وکیل پایه یک دادگستری و مدتی سردبیر روزنامه کیهان بود. او به همراه برادر بزرگ خود احمد فرامرزی چند دوره وکیل مجلس شورای ملی بود. نامههای اعتراضی او در کیهان در مورد غائله آذربایجان خطاب به جعفر پیشهوری در کتابی به نام «استاد فرامرزی و قضیه آذربایجان» گردآوری و منتشر شدهاست. او به ویژه در مجلس هفدهم که اکثریت آن و دولت در اختیار جبهه ملی بود، در فراکسیون اقلیت به مخالفت با دکتر مصدق پرداخت. در هنگام تصویب اعتبارنامه اش در خرداد ۱۳۳۱ شدیدترین حمله را از طرف ابوالحسن حائری زاده پذیرا شد. حائری زاده او را به همکاری را دیکتاتوری رضاشاه و سانسورچی شهربانی بودن و همچنین قاچاق در بنادر جنوب متهم کرد. با اینحال اعتبارنامه او با تنها یک رای مخالف، به تصویب رسید. حائری زاده هرگز آنزمان تصور نمیکرد که به فاصله چند ماه مجبور میشود در کنار اقلیت مجلس که خودش آنها را فاسد و درباری و انگلیسی میخواند، بنشیند، تا بتواند با خطر بزرگتر که به زعم او دیکتاتوری مصدق بود، مبارزه کند. اوج این درگیریها در هنگام انتخابات هیئت رئیسه مجلس در تیرماه ۱۳۳۲ بود که جداشدگان از جبهه ملی در ائتلاف با نمایندگان مخالف دولت، تلاش کردند آیت الله کاشانی را بار دیگر به ریاست مجلس برگزینند. حال آنکه نظر مصدق بر انتخاب دکتر عبدالله معظمی بود. با پیروزی شکننده جبهه ملی و انتخاب دکتر معظمی، عبدالرحمن فرامرزی در خطابهای بر جایگاه مجلس تاکید کرده و به انتقاد از رویه عوامگرایانه مصدق پرداخت. مجلس بزرگترین جلسه مملکت است بزرگترین محفل مملکت است این است که رئیس مجلس هم بزرگترین رئیس جلسه مملکت است وچون مجلس نماینده ملت است پس میشود گفت رئیس مجلس رئیس ملت است این که گفتم مجلس نماینده ملت است برای اینکه رفع این غلطی را بکنم که در ایران رایج است که میگویند ملت چه میگوید ملت یعنی مجلس شورای ملی که نماینده ۲۰ میلیون جمعیت است ملت عبارت از ۵ هزار نفر یا پنجاه هزار نفر که در یکجا اجتماع میکنند نیست. اگر باشد (نمیخواهم توهین به یک ایلی بکنم) مثلاً ترکمنهای سابق که شاید ۵۰۰ هزار نفر بودهاند و راه میزدند کار آنها بجا بوده برای اینکه ۵۰۰ هزار نفر جمعیت بودهاند در تمام دنیا ملت در انتخابات آنها دخالت کردهاند بهاینجهت در تمام دنیا رئیس مجلس از حیث معنی محترمترین فردش است حتی در انگلستان من خودم بودم که وقتی نمایندگان مجلس انگلیس که معروف است انگلستان مادر دمکراسی دنیا است یک خطی دارد در مجلس که هر نماینده وقتی که میآید توی مجلس به رئیس تعظیم میکند وقتی هم میرود بیرون تعظیم میکند و در واقع تعظیم میکند به این مقامی که فداکاریها کرده و خونها داده تا آنرا پیدا کرده... مقصودم این است که ما نظرمان همین است که احترام مقام ریاست و احترام مجلس را نگه بداریم و از رئیس هم انتظار داریم که بهمان اندازه احترام مجلس را نگه بدارد و فقط یک نکته را تذکرمیدهم، در آن روزی که بین دو نفر از آقایان نمایندگان دعواشد حرف شد خیلی تکیه کردند روی اینکه فلان نماینده توهین کرده ولی اشاره نکردند که تماشاچیها با فحش مجلس را به لرزه درآوردند در تمام دنیا وکلا به همدیگر توهین میکنند به همدیگر میپرند اصلاً در بعضی مجالس هست که گوجهفرنگی بهم میاندازند تخممرغی که تویش آرد کردهاند بهم میاندازند اما تماشاچی به هیچوجه حق ندارد که وکیل را مورد توهین قراربدهد برای اینکه وکیل کیست؟ وکیل یک آدم است بنده اگر بدانم اینها به من فحش میدهند وقتی رفتم جلوی مجلس به من فحش میدهند یا کتک میزنند من نه حرف میزنم نه رای میدهم مرض هم ندارم این کار را بکنم این وظیفه جنابعالی است که حیثیت مجلس را از این بابت نگه دارید جناب آقای دکتر معظمی من اجباری ندارم به آن کسی که فلان چاقوکش دلش میخواهد، رای بدهم من اجبار دارم به آن کسی رای بدهم که به آن معتقد هستم اگر بناباشد که چاقوکش او مرا بزند پس آزادی رای و احترام مجلس و مصونیت وکیل کجا رفته؟
این کتاب در پاسخ یکی از شرکتکنندگان در میزگرد برنامه تلویزیونی «این سو و آن سوی زمان» آقای ن.ر شاعر نوپرداز است که در روز شنبه 13 اسفند سال 1356 در تلویزیون پخش شده است. گوینده مدعی بود حافظ مقداری «تقلید، اقتباس، غزل و دیگر هیچ است و باید دور چنین کتابهایی را نخ بست و آنها را در طاقچه گذاشت» به این انگیزه این کتاب نوشته شده است. آنچه در این کتاب از ویژگیهای شعری حافظ بررسی شده، احاطه فراوان او بر دانش نجوم و اخترشناسی است و مؤلف در پی آن است تا اطلاعات تازه ومستندی درباره تسلط حافظ بر دانش نجوم به خواننده ارائه دهد.
اسطرلاب دستگاه کوچکی است که برای تعیین بعضی مشخصات زمان و مکان و آسمان به کار میرود. به فارسی «جام جم» نامیده میشد؛ ولی به تدریج کلمه یونانی اسطرلاب برای آن متداول شده است. این کتاب سرگذشت و کاربرد این ابزار از ابزارهای علمی کهن، جالب و پیچیده جهان گذشته را شرح میدهد. اما مطالب کتاب به همین منحصر نمیشود، بلکه اطلاعات فراوان و متنوعی درباره تاریخ نجوم ایرانی و اسلامی و سیر تکاملی آن در غرب هم عرضه میکند. اسطرلاب دستگاه کوچکی است که برای تعیین بعضی مشخصات زمان و مکان و آسمان به کار میرود. به فارسی «جام جم» نامیده میشد؛ ولی به تدریج کلمه یونانی اسطرلاب برای آن متداول شده است. همچنین درباره زیج و زیجهای معروف جهان و اسطرلاب در دیوان شعرا و .... نیز مطالب در این کتاب آورده شده است.