"قدیمیترین نشانههای سکونت بشری در تپه یحیی که روی خاک بکر وجود دارد تعدادی خانههای کوچک خشتی است که آثار باقی مانده آنها در پنج لایه رویهم قرار گرفته است آزمایش کربن 14 ثابت کرد که قدیمیترین این آثار مربوط به نیمه هزاره پنجم پیش از میلاد است و بناهای آن دوره کهن بصورت محوطههای کوچک چهارگوشی بود و اندازه هر ضلع آن به حدود پنج فوت (یک متر و نیم) می رسد. اشیائی که از سنگ صابون ساخته شده بصورت مهرههای ساده تا ساغرهای جالب بوده و جملگی شباهت بسیار به اشیاء مشابهی دارد که در دورترین مراکز تمدن دوران مفرغ همچون موهنجودارو، مرکز تمدن هاراپا در دره سند و همچنین در ماری واقع در بین النهرین مشاهده گردیده است. تصور می رود بازرگانی بین دره بینن النهرین که از حیث مواد اولیه فقیر بوده با مردم ناحیه تپه یحیی موجبات فراهم شدن پایگاه اقتصادی و بازرگانی را برای بسط مدنیت در هزاره چهارم موجب گشته باشد و احتمالا در تپه یحیی یک حوزه فرهنگی عیلامی بوجود آمده و بازرگانی این منطقه با نواحی شرقی انگیزههائی را فراهم آورده که منجر به ظهور تمدن هاراپا در خلال هزاره سوم پیش از میلاد شده است. کشف خطوط پروتو عیلامی در تپه یحیی که در پانصد مایلی شرق این مناطق قرار دارد نمودار وجود روابط بازرگانی بین این ناحیه،با شهرهای بین النهرین میباشد که منجر به ظهور شهرهائی در این قسمت از ایران در هزاره چهارم پیش از میلاد و همچنین بعدها باعث گسترش تمدنهای شهری در دره سند گردید."
باستان شناسی جدید این تمایز را دارد که "برج بابل" معروف را که وصف آن در تورات آمده به منزله یک "زیگورات" میشناسد این نوع بنا از آغاز مدنیت مردم قدیم بین النهرین یعنی ابتدا در میان بناهای مذهبی سومریان و بعدا در بین اقوام بابل و آشور متداول گردیده عیلامیان که مذهبشان از نفوذ همسایگان ایشان برکنار نبود نیز به ساختن این نوع بناها پرداختند اما این نکته متقن است که تا این تاریخ در این قسم معابد عیلامی به طور علمی و روش صحیح حفاری به عمل نیامده است. در آخرین حد ارتفاع بنا یقینا معبدی وجود داشته است پرسشی که همواره برای تفحص کنندگان پیش آمده این بوده است که آیا زیگورات برجی بوده که بر فراز آم معبدی قرار داشته است و معبد مزبور جایگاه خدایان بوده است یا اینکه به تصور بعضی از دانشمندان برفراز برج مقبره وجود داشته است؟ ...
کتاب حاضر مجموعه ای از مباحث باستان شناسی شامل مبانی باستان شناسی، اصول و موضوع علم باستان شناسی، باستان شناسی و ارتباط آن با سایر علوم و در ادامه معرفی باستان شناسی پیش از تاریخ ایران، بین النهرین و مصر است که به بررسی نظریه ها و تحلیل های گوناگون محققین و باستان شناسان متعدد پرداخته است.
سیراف در جنوب غربی بندر بوشهر و به فاصله 300 متری آن قرار دارد و بر روی خرابههای آن بندر طاهری قرار دارد. در کرانههای شمالی خلیجفارس بنادر متعددی وجود داشته که تاثیرات گوناگونی بر شهرهای خلیجفارس داشته که یکی از مهمترین آنها بندر تاریخی سیراف است که به سبب دارا بودن شرایط ویژه جغرافیایی و اقتصادی روزگاری دراز مرکز تجارت حوزه خلیجفارس بشمار میرفت. کاوشهای باستانشناسی سیراف که از سال 1345 خورشیدی به مدت هفت فصل توسط هیئت مشترک باستانشناسی ایران-انگلیس انجام گرفت گوشههایی از عظمت گذشته این بندر مهم را جلوهگر ساخت. از سال 1353 هیئتی از باستانشناسان ایرانی به سرپرستی آقای حسین بختیاری مولف کتاب حاضر کاوشهای سیراف را مستقلا پیگیری کرد و موفق به کشف آثار ارزندهای گردید که مطالب این کتاب نخستین اثر مولف و نتیجه تحقیقات نامبرده درباره این بندر مهم میباشد.
در قرون نهم و دهم میلادی (قرن 3و4 هجری) شهر سیراف واقع در کرانه شرقی خلیج فارس بندر و ناحیه تجارتی مهمی در مسیر شبکه بازرگانی دریایی به شمار میآمد که کالاهای تجارتی از هند، چین و آسیای جنوب شرقی از آنجا به مقصد بازارهای خاورمیانه فرستاده میشد. در سال 1966 موسسه انگلیسی مطالعات ایرانی با مشارکت اداره باستانشناسی و همراه با پشتیبانی و کمکهای ارزندهای از طرف موزه بریتانیا، فرهنگستان بریتانیا، بنیاد گلبنگیان موزه پادشاهی اونتاریو و چند موسسه دیگر کاوشهای سیراف را آغاز نمود و در ماه نوامبر 1970 (آبان 1349) پنجمین موسم کاوشهای آنجا صورت پذیرفت. مقاله حاضر ترجمهایست از مجله باستانشناسی اسلامی که در جلد 24 شماره 3 ژوئن 1971 لندن منتشر شده است.