این کتاب دربرگیرنده یادداشتهای سفر نویسنده به افغانستان و پاکستان است که به سال 1350 انجام شده است. سلطانحسین تابنده گنابادی (1293 ـ 1371) فرزند و خلیفه شیخ محمدحسن صالح علیشاه طاب ثراه و نتیجه سلطان الحکماء المتأهلین و برهان العرفاء الموحّدین مرحوم سلطان علیشاه نورالله ثراه میباشند. او از فضلای عصر و علما و محققین زمان خود محسوب میگردید و علاوه بر مقام عالی معنویت و روحانیت در فضائل انسانی و کمالات نفسانی و ملکات فاضله ممتاز و کمنظیر بود. عشق و علاقه وافری به مطالعه کتب و تهیه آنها و تألیف و تصنیف داشت و کتب مفید بسیاری در موضوعات مختلف مذهبی و اخلاقی و تاریخی به فارسی و عربی تألیف و تصنیف کرده است.
منظور از گردآوری این مجموعه آگاهی از وضع و حال اکثر نیاکان زحمت کش و ستم کش و بردبارمان است که حدود سه هزار سال در این سرزمین عمر گذرانده و بارها و بارها با هزاران گونه سختی و فلاکت و جان کندن در حفظ و نگهداری آن کوشیده اند تا توانسته اند آن را به ما برسانند و ما نیز دریابیم که بازماندگان چه کسانی هستیم و چه امانتی را تحویل گرفته ایم و بنابر شرایط و اوضاع و احوال این روزگار چگونه آن را به آیندگان بسپاریم...
هزارهها یکی از چند گروه قومی ساکن افغانستان هستند. اگرچه از گذشتههای دور اکثریت آنان در افغانستان مرکزی موسوم به «هزارهجات» به سر میبردهاند، اما امروزه ممکن است این مردم در تمام مناطق این کشور یافت شوند. اکثریت هزارهها مسلمان شیعه هستند. زبان آنها فارسی است که با گویش «هزارگی» به کار میرود. این کتاب از اولین بررسیهای جدی درباره هزارههای افغانستان و مقدمهای بر هزارهشناسی است. کتاب در نه فصل آورده شده که هر کدام جنبهای از مسائل جامعه هزاره را دربر میگیرد.