ساخت غیرشخصی ساختی متفاوت با ساخت متعارف جمله در زبان فارسی است؛ راهی دیگر برای بیان گزاره در این زبان و البته تنها گزاره‌هایی خاص: گزاره‌هایی که شرک‌کننده‌ای با نقش معنایی تجربه‌گر دارند. برخی از نمونه‌های ساخت غیرشخصی در فارسی قدیم و فارسی امروز معادل‌هایی دارند که در آنها تجربه‌گر، در جایگاه متمم حرف اضافه‌های بر، به یا برای ظاهر می‌شود. بنا بر این مشاهده این فرضیه شکل می‌گیرد که تجربه‌گر در این ساخت، ضمیر پیوسته در فارسی امروز و گروه اسمی + را در فارسی قدیم، در جایگاه نحوی مفعول بهره‌ور است. این فرضیه با کارکرد گسترده را به عنوان نشانه مفعول بهره‌ور در فارسی قدیم و فارسی میانه همخوانی دارد. از طرفی تمام نمونه‌های ساخت غیرشخصی دلالت بر چنین گزاره‌ای دارند: حسی فیزیکی یا حالتی روانی بر فردی عارض می‌شود؛ حس فیزیکی مانند گرما و سرما یا حالتی روانی مانند شرم و حسادت. چنین تعریفی از گزاره بیان شده و با ساخت غیرشخصی، نقش نحوی مفعول بهره‌ور را برای تجربه‌گر، منطقی جلوه می‌دهد. این جایگاه نحوی برای تجربه‌گرها در زبان‌های دیگر نیز یافت می‌شود و این تأیید دیگری است بر اینکه ضمیر پیوسته در ساخت غیرشخصی امروز و گروه اسمی + را در ساخت غیرشخصی قدیم، مفعول بهره‌ور است.

منابع مشابه بیشتر ...

586b2be2364d1.PNG

ساخت غیرشخصی در گویش گیلکی شهرستان لاهیجان

علی درزی, مریم دانای طوسی

جملات غیرشخصی به جملاتی گفته می‌شود که فعل آنها با فاعل جمله مطابقت ندارد و شناسه فعلی این جمله‌ها از نظر صوری سوم شخص مفرد است. در گیلکی در این گونه جملات به همراه گروه اسمی ابتدای جمله «را» و در صورت وجود ضمیر، آن ضمیر به صورت ضمیر مفعولی ظاهر می‌شود. هدف از این پژوهش تعیین نقش نحوی گروه اسمی ابتدای این گونه جملات در چاچوب نظریه حاکمیت و مرجع‌گزینی است. در بخش نخست این مقاله توصیف مختصری از گویش گیلکی ارائه می‌شود. در بخش اول، به ترتیب، به ضمایر گیلکی، وضعیت فاعل، ساختمان فعل و ترتیب کلمات در این گویش اشاره می‌شود و در بخش دوم مروری بر مطالعات قبلی در زمینه ساخت غیرشخصی در زبان فارسی خواهیم داشت. در بخش سوم ابتدا به توصیف ساخت غیرشخصی در گیلکی معاصر و سپس به بررسی این فریضه که گروه اسمی ابتدای ساخت‌های مورد بحث فاعل زیرساختی است می‌پردازیم. در ادامه نشان می‌دهیم که گروه اسمی ابتدای ساخت‌های مورد بحث مفعول زیرساختی است که برای برآورده کردن اصل فرافکنی گسترده در سطح ساخت ظاهری به جایگاه تهی فاعل می‌رود. سپس نحوه اطلاق حالت به فاعل ساخت‌های غیر‌شخصی و پس از آن عدم تطابق میان فاعل و فعل در ساخت‌های غیرشخصی گیلکی مورد بحث قرار می‌گیرد. سرانجام به بحث فاعل دارای حالت غیرفاعلی و نتیجه‌گیری می‌پردازیم.