زبان و ادب فارسی در هند سابقه‏ دیرینه ‏ای دارد. درباره‏ پیشینه‏ رواج زبان و ادب پارسی در شبه‏ قاره، از مدارک تاریخی چنین برمی‏ آید که در سده‏ سوم هجری، برای نخستین بار هندوان فرصت یافتند تا با فارسی‏ زبانان آشناییِ موثر پیدا کنند. در آن زمان بنا به قول ابن حوقل در صوره‏ الارض و اصطخری در المسالک و الممالک، مردمِ «مُلتان» و «منصوره» به زبان عربی و سِندی، و مردم «مُکران»، به زبان فارسی سخن می‏ گفتند. در اوایل سده‏ چهارم هجری، در سِند شاعری ظهور کرد مشهور به رابعه بنت کعب که اشعار فصیح دلکشی از او در قدیم‏ترین تذکره‏ ها نقل شده است و می ‏رسانَد که در زمان او، زبان فارسی در سِند رواج داشته است. زبان فارسی پیش از آنکه هندوستان مستعمره انگلستان شود، دومین زبان رسمی این کشور (در دوره گورکانیان زبان رسمی) و زبان فرهنگی و علمی بشمار می‌رفت. اما پس از استعمار، انگلیسی‌ها د رسال ۱۸۳۲ با زور انگلیسی را جایگزین فارسی کردند. زبان فارسی در دوره غزنویان به هند راه یافت در آن دوره پارسی، زبان ادبیات، شعر، فرهنگ و دانش بود. با تأسیس امپراتوری مغول هندوستان به اوج پیشرفت خود در هند رسید و زبان رسمی هندوستان شد. زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، و امیر خسرو دهلوی و دستگاه شعری سبک هندی را در خود پروراند. از دیگر شاعران نامدار فارسی زبان شبه قاره هندوستان، می‌توان از اقبال لاهوری نام برد. همچنین پارسی‌گویان هندوستان، واژه‌نامه‌های ارزشمندی برای زبان پارسی گردآوری کردند که از آن جمله می‌توان به فرهنگ ابراهیمی از ابراهیم قوام‌الدین فروغی، فرهنگ آنندراج از محمد پاشا، اشاره کرد.

منابع مشابه بیشتر ...

663a3bafee22d.jpg

گلزار ادبیات ایران در عصر سلاطین صفوی - جلد اول

ادوارد براون

در میان مستشرقین بزرگ اروپا کسانی که بیش از همه منت بر ایران دارد پرفسور ادوارد براون مستشرق معروف انگلیسی است و در ایران کمتر کسی است که خواندن و نوشتن بداند و نام او را نشنیده باشد. ایشان تالیفات بسیاری برای شناسانیدن ایران و تاریخ ادبیات ایران به زبان انگلیسی دارد. مجلد اول کتاب تاریخ ادبیات ایران شامل ادبیات ایران از قدیم ترین زمان پیش از اسلام تا عصر فردوسی است و اهمیت کتاب از آنست که جامع ترین و مفیدترین کتابیست که تاکنون در این فن به زبانهای اروپایی انتشار یافته و حتی هنوز نظیر آن و شاید پست تر از آن هم کتابی به زبان فارسی چاپ نشده است ...

65f196a2bc215.jpg

بینش و روش در تاریخ نگاری معاصر

پیدایش، رشد، اعتلا و زوال جنبش های سیاسی و اجتماعی معاصر ایران در کنار تحولات و رخدادهای متعدد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جابجایی قدرت ها و نخبگان حکومتی و تغییرات گسترده در عرصه اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به دلیل اهمیت و تأثیرات شگرف و متنوع آن، سبب گشته است تا از سوی پژوهشگران، مورخان و تحلیل گران حوادث اجتماعی و نخبگان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل و نقادی و تقریر و تبیین قرار گیرد. تنوع و کثرت نگاه ها و اختلافات در نگاشته های تاریخی این دوره باعث پیچیدگی و سختی فهم و درک درست محققان و اندیشه گران این عرصه در تشخیص سره از ناسره و کشف درست حقایق تاریخی گردیده است. تاريخ نگاري و نوع نگاه مورخان به پديده هاي تاريخي از منظر ملي گرايي و شرح و بسط اين رويدادها و حوادث گذشته و حال بر آن اساس، مقوله اي است که در کنار ساير رويکردهاي اين جريان از جمله نمودهاي ادبي، جلوه ويژه و متفاوتي از نوع رسمي و مرسوم خود در جامعه ايراني داشته است. بررسي تاثيرات اين جريان فکري و فرهنگي در حوزه فرهنگ، خاصه تاثيراتي که تاريخ نگاري و تاريخ نگاران از آن گرفتند و تبعات و پيامدهاي آن در ساير بخش هاي اين حوزه، در تاريخ معاصر ايران، موضوع دامنه دار و چالش برانگيزي بوده که کم تر به حد کفايت مورد پژوهش و توجه محققان واقع شده است. پژوهش حاضر به بررسي ويژگي هاي اين جريان در تاريخ نگاري معاصر ايران مي پردازد و تاثيرات و تاثرات حاصل از رويکرد متفاوت اين تاريخ نگاري و مورخان و مولفان آن را از حيث شيوه هاي متفاوت نگرشي و نگارشي پي مي گيرد.