هدف از تحرير مقاله حاضر تبيين فرايند شكلگيريِ غزل نوكلاسيك و لايههاي ايدئولوژيك سبك است در آن. اين نوع از غزل، پس از انقلاب اسلامي، به مثابه عمدهترين جريان غزل فارسيِ معاصر، به رشد و تكامل خود ادامه داد، چنان كه ميتوان آن را اصليترين جريان غزل عصر انقلاب اسلامي نيز دانست. در اين نوشته، با اشارهاي مختصر به رويكرد شاعران بعد از مشروطه به افقهاي تازه زباني و انديشگي، به مثابه زيربناي پيدايش غزل نوكلاسيك، متنهاي لحظه تغيير در اين نوع غزل، با هدف شناساندن نخستين نمونهها و تجربههاي سرايندگان آن، معرّفي ميشود و در ادامه، با تكيه بر سبكشناسيِ لايهاي، لايههاي واژگاني و نحوي و بلاغيِ آن، با ذكر شواهدي براي هريك، بررسي ميگردد. در پايان، اين نكته حاصل ميشود كه ايدئولوژي در شكلدهيِ زيربنا و روبناي اثر ادبي مؤثّر است و نمود آن را در تمام لايههاي متن (واژگاني، نحوي و بلاغي) ميتوان بهوضوح ديد.
دیدگاه (ایدئولوژی) مردم و یا هر کشوری را باید در خون و سرشت مردمش جستجو کرد که می توان گفت: "دیدگاه فرمان سرشتی است" این فرمانها اگرچه گاه شدنی است که از سوی یک تن و یا گروهی انگشت شمار بازتاب شود باید پذیرفت که گرفته شده از فرمانهای سرشتی گروهی بیشترین و یا نزدیک به همه مردم می باشد. باید پذیرفت که در رهگذر زندگی هر مردمی، نخست تکدانگانی از آن مردم راه شناسایی پیش گرفته به شناختی راستین رسیده یا می رسند آنگاه شناخت راستین خود را که با بهره گیری از ویژگی های فرهنگ خود دست آورده اند پاسداری می کنند و سپس به رای همگانی می گذارند. اگر همگان پذیرایش شدند که راه زندگی و جاویدی پیش می گیرد وگرنه گاه در نخستین گام راه مرگ و نیستی می پیماید و از میان می رود...
در این مقاله، رمان رازهای سرزمین من، از حیث نحوهی بازنمایی شخصیت زنان بررسی کردهایم. از روشهای انتقادی تحلیل گفتمان برای بررسی متن و نیز از نظریات سیمون دوبووار در باب جنسیت برای تبیین یافتهها استفاده کردهایم. تحلیل رمان به این روش نشان میدهد یکی از ویژگیهای مهم نحوه خاص تصویر زنان در این رمان، تغییر در جفت تقابلی زنانه است؛ به این معنا که دوگانه اثیری/ لکاته که هدایت آن را پررنگ کرده، در اینجا به دوگانه مادر انقلابی/ «نشمه سلطنتی» بدل شده است؛ ویژگی دیگری، پررنگ کردن نقش سیاسی زنان در انقلاب، تأکید بر اهمیت حضور زنان و نیز اقتدار و روشنبینی و آزاداندیشی سیاسی آنهاست. در اینجا ایدئولوژی نهفته در متن، مسئله زنان و ارزشداوریها و پیشفرضهای رایج درباره آنها را بدل به مسئلهای سیاسی و طبقاتی بدل کرده و بر خوانش نویسنده از تاریخ (موضوع اصلی رمان) اثر گذاشته است. استعاره سرزمین به مثابه مادر، به شکل ذهنیتی اسطورهای بر متن حاکم است.
این کتاب دربرگیرنده تحقیقی است در دیوان کبیر از نظر تصویرگری با عنوان «تصویرگری در غزلیات شمس». چون این نوشته بررسی تصویرسازی و تخیل هنری شاعری معین است، از ورود در مباحث کلی در حد امکان پرهیز شده است. تنها در ابتدا بحث مختصری در تعریف شعر و خیال آمده و در قسمتهای مجاز و سمبولیسم و سوررئالیسم نیز در ابتدای هر بحث مباحث کلی به اختصار آورده شده است.
با وجود اختلاف نظرهای مختلف و متعدد مفسران و منتقدان بوف کور، میتوان گفت همه آنها بر این قول اتفاق نظر داشتهاند که دو پاره بوف کور به نوعی تکرار یکدیگرند. علاوه بر این، میشود گفت تقریبا قریب به اتفاق اکثر این شرحها با استفاده از نقد روانشناختی به تحلیل اثر پرداختهاند. در حالی که نگارندگان با عنایت به دو نکته یادشده تلاش کردهاند با تحلیل استعارههای مفهومیای که هدایت در این دو قسمت به کار برده، از طریق «نظریه استعاره مفهومی» فراتر از استدلالهای روانشناسانهای که ناقدان این اثر داشتهاند به کشف شباهتها و تفاوتهای این د قسمت بپردازند تا در نهایت به نگاهی جدیدتر و متفاوت با آنچه تاکنون ذکر شده، دست یابند و ثابت کنند که هدایت با وجود کاربرد شباهتهای فراوان در این در پاره، بینشهای متفاوتی را در هر یک دنبال میکرده است.