در این نوشتار ابتدا تعریفی از فابل و الگوری داده شده است و این که اساسا این گونه داستانها در چه شرایطی ایجاد میشوند. سپس، به معرفی هر یک از دو داستان به لحاظ درونمایه و نیزانگیزه نوشته شدن قلعه حیوانات و انگیزه آوردن کلیله و دمنه به ایران پرداخته شده است؛ ضمن بیان این نکته که قلعه حیوانات تصویر یک جامعه کمونیستی است و هر کدام از حیوانات به لحاظ شخصیتی، نماینده تیپی خاص از انسانهایی است که در بطن جامعه حضور دارند و نیز« باب شیر و گاو» کلیله و دمنه که به نوعی نشاندهنده شخصیتهای موجود در دربار ساسانیان میباشد و روابط سوء و ناسازیهای میان این اشخاص را به تصویر میکشد. پس از آن به معرفی هر یک از شخصیتهای دو داستان و بیان ویژگیها و خصایلی که از خلال گفتگوهایشان به دست آمده، پرداختهایم؛ با این هدف که بتوانیم با تحلیل این خصوصیات، همتایی را در زمان مورد ارزیابی هر یک از دو داستان برای این حیوانات در نظر بگیریم. در پایان با نگاهی تطبیقی، ویژگیهای مشترک و متفاوت شخصیتهای دو داستان مورد ارزیابی قرار میگیرد.
بسیاری از پژوهشهای ادبی، با روشهای گوناگون به بررسی و تحلیل یک یا چند متن از متون ادبیات فارسی میپردازند. در این میان نکتهای که چندان مورد توجه قرار نمیگیرد، مساله گزینش متن است؛ چنانکه اغلب آن را به عنوان ماده پژوهش، امری جدا از چهارچوب نظری و روششناسی تحقیق در نظر میگیرند. این در حالی است که نگاهی جدی و مسألهوار به گزینش متن میتواند نتایجی در جهت تقویت وجوه پژوهشی تحقیق به همراه داشته باشد. مقاله حاضر نیز با هدف نشان دادن اهمیت این مسأله به عنوان مؤلّفهای روششناختی در مطالعات ادبی نگاشته شده است. به نظر میرسد تأکید بر وجوه روششناختیِ گزینش متن، در گرو آگاهی پژوهشگر از نسبت متن مورد نظر با دیگر متون و شباهتها و تفاوتهای آنها با یکدیگر است. این تلقی از سویی نشان دهنده ابتناء پژوهش بر آگاهیها و پیشفرضهای محقق، و از سوی دیگر نمایانگرِ نقش متن و گزینش آن در شکلگیری بنیانهای نظری و نتایج تحقیق است.
نوشتار زنانه از نیمه دوم قرن بیستم، به عنوان یکی از شاخههای نقد فمنیستی مطرح شد. طرفداران این نظریه در آغاز، با تأسّی از اندیشههای متعصبانه این جنبش، نوشتار زنان را در مقایسه با کلام مردان، از منظر تضاد بررسی کردند و در پی آن بودند که زبانی ویژه زنان خلق کنند؛ پساز آن، با کمرنگ شدن تعصبها و رد نظریه نخست، این ویژگیها از منظر تفاوت بررسی شد. از این نظر، زنان به دلیل روحیات و احساسات خاص خود، دارای زبانی با ویژگیهایی هستند که در کلام جنس مخالف دیده نمیشود و یا کمتر مجال ظهور مییابد. نظریهپردازان این حوزه، با بررسی انواع مختلف آثار زنان، بهویژه در ادبیات و از منظر واژگان، جملهها و موضوعات، این تفاوتها را بیان کردند. کتاب دا که در سالهای اخیر، در نوع ادبی خاطره ـ داستان و درحوزه ادبیات دفاع مقدس نگاشته شده، از جمله آثاری است که به سبب دارابودن راوی و نگارنده زن، از این ویژگیها بهرهمند است. در این مقاله، برآنیم که با بیان مهمترین این مؤلفهها، کارکرد آنها را در کتاب دا نشان دهیم و اثبات کنیم که اگرچه نقل خاطرههای حول محور جنگ سبب شده است از حضور این ویژگیها در اثر کاسته شود، همواره با اثری سروکار داریم که نوشتار زنانه را در ذهن تداعی میکند.
با وجود اختلاف نظرهای مختلف و متعدد مفسران و منتقدان بوف کور، میتوان گفت همه آنها بر این قول اتفاق نظر داشتهاند که دو پاره بوف کور به نوعی تکرار یکدیگرند. علاوه بر این، میشود گفت تقریبا قریب به اتفاق اکثر این شرحها با استفاده از نقد روانشناختی به تحلیل اثر پرداختهاند. در حالی که نگارندگان با عنایت به دو نکته یادشده تلاش کردهاند با تحلیل استعارههای مفهومیای که هدایت در این دو قسمت به کار برده، از طریق «نظریه استعاره مفهومی» فراتر از استدلالهای روانشناسانهای که ناقدان این اثر داشتهاند به کشف شباهتها و تفاوتهای این د قسمت بپردازند تا در نهایت به نگاهی جدیدتر و متفاوت با آنچه تاکنون ذکر شده، دست یابند و ثابت کنند که هدایت با وجود کاربرد شباهتهای فراوان در این در پاره، بینشهای متفاوتی را در هر یک دنبال میکرده است.
روايتشنو يكي از چهار نقش اصلي در روايت (نويسنده واقعي، خواننده واقعي، راوي و روايتشنو) است؛ از اينرو آگاهي از آن به شناخت ويژگيهاي متن روايي منجر ميشود. پرسش مقاله حاضر اين است كه تاثير علايق و واکنشهاي مخاطب در بسط داستان و نحوه گسترش پيرنگ چگونه است؟ و روايتشنو چه نقشهاي ديگري در روايت دارد؟ روايتشنو در مثنوي بسيار آشکار است؛ راوي مستقيم او را مورد خطاب قرار ميدهد و مخاطبي است که اقتدار دارد و از راه نظرها و پاسخهاي واقعي ادراک ميشود. بنابراين، نقشي تعيينكننده در روايت دارد تا جايي كه سوالها، پاسخها و کنشهايش حتي ميتواند مسير پيرنگ را تغيير دهد. به طور كلي، چهار نقش منحصربهفرد و مهم را ميتوان براي روايتشنوي مثنوي برشمرد كه در اين مقاله به بررسي اين نقشها ميپردازيم.